به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از masoud.jabarian، در عصری که معماری از جوهره و کیستی انسانی فاصله میگیرد، خروجی نهایی چیزی نیست مگر ساختمانهای بیروح و سرد. این روزها با گسترش بیحد و حصر سبک مینیمال و سطحینگری در طراحی، شاهد زوال آرام آن ظرایف باارزش و پرمفهومی هستیم که روزی فضاها را پر از زندگی و جنب و جوش نگه میداشتند.
این نگرش بیش از حد به سادگی، فقط به حذف آرایهها خلاصه نمیشود، بلکه در واقع، “احساس” و “روح” فضا را هم از بین میبرد. محیطهای یکدست و بدون هویت، نه تنها الهامبخش نیستند، بلکه به تدریج حواس انسان را نیز تضعیف میکنند. پژوهشهای عصبشناسی نمایانگر این است که محیطهای مشابه و بدون جزئیات چشمگیر، میتوانند فعالیت مغز را پایین آورده و حتی به “خستگی عصبی” منجر شوند. در نقطه مقابل، محیطهایی که سرشار از جزئیات هستند و هویتی منحصر به فرد دارند، مسیرهای عصبی را فعال نگه داشته و نوآوری و ارتباط انسان با محیط را تقویت میکنند.
معماری مینیمال زمانی ارزشمند و قابل ستایش است که هدف آن تمرکز بر عناصر اصلی و ایجاد فضایی آرامشبخش باشد، نه از بین بردن هویت و احساس انسانی. زمانی که پنجرهها همگی یک شکل و اندازه میشوند، درها ویژگی منحصربهفرد خود را از دست میدهند و فضاها خالی از هر داستان و خاطرهای میشوند، در واقع انسانیت بخشی از روح جمعی خود را در قالب معماری از دست میدهد. معماری باید بازتابی از فرهنگ و خاطرات مشترک ما باشد، نه اینکه قربانی مدهای گذرا شود. در واقع، معماری باید به عنوان یک رسانه برای بیان ارزشها و باورهای جامعه عمل کند، نه صرفاً به عنوان یک سرپناه فیزیکی.
امروزه، بسیاری از ساختمانها و فضاهای شهری به دلیل پیروی از سبک مینیمال و بیتوجهی به جزئیات، فاقد هویت و جذابیت هستند. این امر میتواند تأثیرات منفی بر روحیه و روان افراد داشته باشد. فضاهای بیروح و یکنواخت، نه تنها احساس تعلق و دلبستگی را در افراد از بین میبرند، بلکه میتوانند منجر به افزایش استرس و اضطراب نیز شوند. در مقابل، فضاهایی که با دقت و ظرافت طراحی شدهاند و دارای جزئیات جذاب و معنادار هستند، میتوانند حس آرامش، شادی و الهام را در افراد برانگیزند.
بنابراین، ضروری است که معماران و طراحان در هنگام خلق فضاها، به اهمیت هویت و احساس انسانی توجه ویژهای داشته باشند. آنها باید تلاش کنند تا فضاهایی را ایجاد کنند که نه تنها زیبا و کارآمد باشند، بلکه دارای روح و شخصیت نیز باشند. فضاهایی که بتوانند با افراد ارتباط برقرار کنند و خاطرات خوشایندی را برای آنها رقم بزنند. معماری باید به عنوان یک هنر در نظر گرفته شود، نه صرفاً یک صنعت. هنری که میتواند زندگی افراد را بهبود بخشد و به آنها الهام ببخشد.
به جای تمرکز صرف بر سادگی و کاهش هزینهها، باید به کیفیت و ارزش فضاها توجه شود. استفاده از مصالح باکیفیت، نورپردازی مناسب، و طراحی دقیق جزئیات میتواند به ایجاد فضاهایی دلپذیر و ماندگار کمک کند. همچنین، توجه به نیازها و خواستههای کاربران فضا نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. فضاهایی که به درستی طراحی شدهاند، میتوانند به بهبود عملکرد، افزایش بهرهوری و ارتقای کیفیت زندگی افراد کمک کنند.
در نهایت، معماری باید به عنوان یک ابزار برای ایجاد جوامع پایدار و شکوفا در نظر گرفته شود. فضاهایی که به درستی طراحی شدهاند، میتوانند به تقویت روابط اجتماعی، ترویج فرهنگ و هنر، و حفظ محیط زیست کمک کنند. معماری باید به عنوان یک سرمایهگذاری بلندمدت در نظر گرفته شود، نه صرفاً یک هزینه. سرمایهگذاری در معماری باکیفیت میتواند به بهبود کیفیت زندگی افراد و ایجاد جوامعی سالمتر و شادتر کمک کند. معماری باید به عنوان یک زبان در نظر گرفته شود، زبانی که میتواند با افراد ارتباط برقرار کند و پیامهای مهمی را منتقل کند. معماران باید به عنوان هنرمندانی در نظر گرفته شوند که با استفاده از فضاها، داستانهایی را روایت میکنند و احساساتی را برمیانگیزند.
منبع : masoud.jabarian


























