به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از رکنا، زمستان سال 1402، راز یک جنایت با شکایت پسر مقتول برملا شد. او به پلیس اطلاع داد که پدر 60 ساله‌اش که در منزل دایی او سکونت داشت، چند روزی است که ناپدید شده است. پسر مقتول اظهار داشت که دایی‌اش مدعی است از پدر او بی‌خبر است و اجازه ورود به منزلش را نمی‌دهد.
با این شکایت، ماموران پلیس دایی 66 ساله را دستگیر کردند. تحقیقات بعدی نشان داد که تصاویر ضبط شده توسط دوربین‌های مداربسته در آن منطقه، انتقال یک جسد توسط متهم از خانه‌اش در شب حادثه را ثبت کرده‌اند. این شواهد منجر به اعتراف متهم شد. او اذعان کرد که شوهر خواهرش پس از فوت خواهر او، به دلیل دوستی دیرینه‌شان، مدتی را با او زندگی می‌کرده است. با این حال، متهم از رفتار شوهر خواهرش که به اعتیاد گرفتار بود، خسته شده بود. او مدعی شد که بارها از پسر مقتول خواسته بود تا پدرش را از خانه او ببرد، اما هیچ توجهی به این درخواست‌ها نشده بود. در نهایت، در روز حادثه، متهم با استفاده از چاقو شوهر خواهرش را به قتل رساند و جسد او را در تاریکی شب به یک خرابه در نزدیکی خانه‌اش منتقل و رها کرد. پس از تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه 11 دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد.
در جلسه دادگاه، فرزند مقتول درخواست صدور حکم قصاص برای دایی خود را مطرح کرد. متهم در جایگاه حاضر شد و ضمن رد اتهام قتل، ادعا کرد که خواهرزاده‌اش به دلیل اختلافات مالی و مسائل مربوط به ارث و میراث با پدرش، او را به قتل رسانده است. متهم اظهار داشت که پس از بازگشت به خانه، با جسد روبرو شده و از ترس، آن را از خانه خارج کرده است. با این حال، قضات دادگاه با توجه به شواهد و مدارک موجود، مرد میانسال را به اتهام قتل شوهر خواهرش به مجازات قصاص محکوم کردند. پس از صدور این حکم و اعتراض متهم، پرونده به دیوان عالی کشور ارسال شد. قضات دیوان عالی پس از بررسی پرونده، حکم قصاص را نقض کردند و دستور دادند تا تحقیقات بیشتری در این زمینه انجام شود. این تصمیم به منظور بررسی دقیق‌تر زوایای پنهان پرونده و کشف حقیقت اتخاذ شده است تا از اجرای عدالت به نحو صحیح اطمینان حاصل شود. تحقیقات تکمیلی می‌تواند شامل بررسی مجدد صحنه جرم، بازجویی از شاهدان احتمالی و ارزیابی دوباره مدارک موجود باشد. هدف نهایی، روشن شدن تمامی ابهامات و اتخاذ تصمیمی عادلانه بر اساس مستندات قانونی است.
منبع : رکنا
