تاریخ : چهارشنبه, ۲۸ آبان , ۱۴۰۴ Wednesday, 19 November , 2025

ضعف خط داستانی؛ انتقادی به تولیدات سینمایی و تلویزیونی امروز

  • کد خبر : 121221
  • ۱۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۵:۲۴
ضعف خط داستانی؛ انتقادی به تولیدات سینمایی و تلویزیونی امروز

به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از خبرنگار مهر، نشست صمیمانه بررسی رمان «آواز پرطرقه» در تاریخ ۹ مهرماه ۱۴۰۴ در تهران برگزار شد و به تحلیل و واکاوی این اثر پرداخت. در این نشست تخصصی، چهره‌های برجسته‌ای همچون بیژن شکرریز، نویسنده و منتقد ادبی؛ حمیدرضا منایی و سعیده اسداللهی، مدرسین برجسته داستان‌نویسی؛ احسان […]

به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از خبرنگار مهر، نشست صمیمانه بررسی رمان «آواز پرطرقه» در تاریخ ۹ مهرماه ۱۴۰۴ در تهران برگزار شد و به تحلیل و واکاوی این اثر پرداخت.

در این نشست تخصصی، چهره‌های برجسته‌ای همچون بیژن شکرریز، نویسنده و منتقد ادبی؛ حمیدرضا منایی و سعیده اسداللهی، مدرسین برجسته داستان‌نویسی؛ احسان رضایی، نویسنده و پژوهشگر حوزه ادبیات؛ و نازنین جاوید سخن، نویسنده اثر، حضور داشتند و به تبادل نظر پرداختند. هدف اصلی این برنامه، بررسی عمیق رمان «آواز پرطرقه» و نقد و تحلیل ابعاد مختلف آن از منظر داستان‌نویسی و پژوهش تاریخی بود. شرکت‌کنندگان در این نشست به بحث و تبادل نظر پیرامون جنبه‌های گوناگون اثر، از جمله ساختار داستانی، شخصیت‌پردازی و زمینه‌های تاریخی آن پرداختند و دیدگاه‌های خود را با یکدیگر به اشتراک گذاشتند.

محمد امیری هنزایی، مدیر تولید بخش ادبیات انتشارات مهرستان، در این نشست صمیمانه با اشاره به اهمیت کتاب «آواز پرطرقه» گفت: این کتاب، دومین رمان منتشر شده توسط بخش ادبیات مهرستان است و با وجود انتشار نسبتاً جدید، توانسته توجه بیشتری را نسبت به آثار قبلی به خود جلب کند. این کتاب پس از عرضه در نمایشگاه کتاب امسال، به طور رسمی وارد بازار شد و با استقبال خوبی مواجه شده است.

وی در ادامه سخنان خود با اشاره به سابقه فعالیت‌های این انتشارات افزود: انتشارات مهرستان فعالیت خود را از سال ۱۳۹۴ آغاز کرده است، اما بخش ادبیات آن به طور مشخص از سال ۱۴۰۱ راه‌اندازی شده است. از همان ابتدای کار، تلاش ما بر این بوده است که تولیدات ادبی با دقت و حساسیت بیشتری انجام شود. در حال حاضر، بخش داستانی و روایی ما نسبتاً محدود است و تاکنون تنها سه اثر در حوزه ادبیات داستانی منتشر شده که یکی از آن‌ها همین کتاب «آواز پرطرقه» است.

امیری هنزایی در بخش دیگری از سخنان خود درباره رویکرد و اهداف انتشارات مهرستان توضیح داد: یکی از اولویت‌های اصلی ما، توجه ویژه به ادبیات بومی ایران است. در فضای نشر، آثار بسیاری تولید و منتشر می‌شوند، اما مهرستان به دنبال ایجاد تمایز از طریق تمرکز بر ادبیات غنی ایرانی و بهره‌گیری از ظرفیت نویسندگان بومی است. همچنین، سیاست کلی ما حمایت جدی از نویسندگان جوان و کم‌تجربه است تا آن‌ها بتوانند نخستین آثار رسمی خود را در این انتشارات به چاپ برسانند. ما در آینده نیز قصد داریم حجم آثار نویسندگان تازه‌کار را نسبت به نویسندگان شناخته‌شده و مطرح افزایش دهیم و به این ترتیب، به کشف و معرفی استعدادهای جدید کمک کنیم.

وی اضافه کرد: توجه به نویسندگان از مناطق مختلف کشور نیز از دیگر رویکردهای مهم ماست. تاکنون نویسندگانی از استان‌هایی چون خراسان شمالی، همدان، بندرعباس و مازندران با ما همکاری داشته‌اند و آثار خود را از طریق این انتشارات منتشر کرده‌اند. این سیاست به ما کمک می‌کند تا ادبیات غنی خارج از مرکز بیشتر دیده شود و صداهای تازه و متنوع وارد فضای نشر ادبیات کشور شوند.

بیژن شکرریز، نویسنده و منتقد ادبی، در این نشست ضمن تبریک به نویسنده اثر، به نکات قابل توجهی درباره کتاب اشاره کرد و گفت: نخستین نکته‌ای که باید به آن اشاره کنم، کیفیت بالای انتشار کتاب است. طراحی و چاپ این اثر جذابیت بصری خاصی دارد و به خوبی می‌تواند توجه مخاطب را به خود جلب کند. کتاب از نظر فرم و اجرا بسیار حرفه‌ای و قابل‌تقدیر است.

وی ادامه داد: من این کتاب را حدود دو ماه پیش مطالعه کردم و پس از آن، شباهت‌هایی میان فضای روایت و برخی از آثار محمود دولت‌آبادی برایم تداعی شد، به‌ویژه از نظر موقعیت‌های مکانی. نویسنده توانسته شروعی قوی و شاعرانه برای داستان طراحی کند و همان ابتدا خواننده را درگیر روایت کند. قلم او کاملاً زنانه است و همین ویژگی در شخصیت‌پردازی‌ها و بیان احساسات به خوبی آشکار است؛ در حالی که بسیاری از آثار مردانه در ادبیات معاصر، این وجه تمایز را ندارند.

این منتقد ادبی با اشاره به برخی بخش‌های برجسته اثر توضیح داد: در فصل چهارم، دیالوگ میان مادر و دختر در صحنه زایمان، حس و حال ویژه‌ای دارد و مرگ مادر در این فصل با زبانی بسیار تأثیرگذار روایت شده است. در فصل پنجم نیز نویسنده با دقت و تحقیق فراوان به معرفی سلاح‌ها و شخصیت‌ها پرداخته که نشان از توجه ویژه او به جزئیات تاریخی دارد. در فصل ششم، استفاده از فلش‌بک به شکلی درست و جاافتاده صورت گرفته است؛ هرچند باید زمینه‌های بیشتری برای پذیرش آن در ذهن مخاطب فراهم شود.

او افزود: در فصل هفتم، شخصیت‌پردازی مرتبط با روس‌ها با تأکید بر پنهان‌کاری و رفتارهای منفی آن‌ها به‌خوبی شکل گرفته است. فصل هشتم لحن طنزآمیزی دارد که برای خواننده بسیار دلنشین است. با این حال، در فصل نهم توضیحات بیش از حد ارائه شده و به نظر می‌رسد بار روایی داستان تحت‌تأثیر فضاسازی‌های طولانی قرار گرفته است. در مقابل، فصل دهم با استفاده از فلش‌بک میان عمه و دخترش، بدون ایجاد ابهام یا خستگی برای خواننده به خوبی پیش رفته است.

شکرریز درباره سایر فصل‌های کتاب اظهار داشت: آیین‌ها و رسوم به‌کاررفته در فصل یازدهم دقیق و درست روایت شده و در فصل دوازدهم نیز گفت‌وگوهایی تأثیرگذار شکل گرفته است؛ هرچند برخی از دیالوگ‌ها یک‌دست نیست و شخصیت‌ها در جاهایی خارج از لحن ثابت خود عمل می‌کنند. در فصل پانزدهم، بخشی از روایت باورپذیری لازم را ندارد. در فصل هجدهم نیز دو نکته قابل ذکر است؛ نخست توصیف‌های طولانی و دوم، دیالوگ‌هایی که برای یک کودک پنج‌ساله منطقی به نظر نمی‌رسد و بیشتر به گفتار یک نوجوان شباهت دارد.

این نویسنده و منتقد در جمع‌بندی سخنانش گفت: من به عنوان یک معلم، اگر بخواهم به این اثر نمره بدهم، نمره ۱۷ را در نظر می‌گیرم. با این حال، قلم نویسنده ظرفیت بالایی دارد و همچون خمیری است که با ورز بیشتر می‌تواند پخته‌تر و قوی‌تر شود. این کتاب نشان داده که نویسنده توانسته جایگاه خود را میان اهل قلم تثبیت کند. برای من، حضور پررنگ زنان در عرصه ادبیات اهمیت بسیار زیادی دارد و این اثر نیز مؤید همین مسئله است.

وی در پایان خاطرنشان کرد: این کتاب قابلیت تصویری بالایی دارد و یک فیلمساز می‌تواند با اقتباس از آن، اثری سینمایی بسیار جذاب خلق کند. گرچه خود را منتقد حرفه‌ای نمی‌دانم، اما به‌عنوان یک خواننده، تجربه لذت‌بخشی از این کتاب داشتم.

سعیده اسداللهی، مدرس داستان‌نویسی، در این نشست با اشاره به ویژگی‌های برجسته این اثر گفت: این کتاب در دسته آثاری قرار می‌گیرد که روایت آن‌ها به گذشته بازمی‌گردد و در دل تاریخ و جغرافیای خاصی شکل می‌گیرد. چنین آثاری از نظر نگارش بسیار دشوار هستند، زیرا نویسنده پیش از آنکه خالق داستان باشد، باید پژوهشگری دقیق باشد و درباره زمان و مکان روایت تحقیق کند. در نتیجه، نوشتن چنین متنی تنها به خلاقیت وابسته نیست و نیازمند تلاش و زحمت مضاعف نویسنده است.

او ادامه داد: من این کتاب را در یک شب مطالعه کردم. نکته‌ای که بیش از هر چیز برایم برجسته بود، زبان قصه‌گوی نویسنده است. او توانسته با روایت روان و شیرین خود مخاطب را جذب کند، حتی برای کسی مانند من که معمولاً به این نوع آثار علاقه چندانی ندارم. زبان و نثر اثر به‌گونه‌ای است که فضای داستانی را زنده و پویا پیش می‌برد و از ابتدا تا انتها حرکت روایت حفظ می‌شود.

اسداللهی درباره جنبه‌های زیبایی‌شناسانه کتاب توضیح داد: استفاده از استعاره‌ها و نمادها در این داستان به شکل درستی صورت گرفته و کلیشه‌ای نشده است. نویسنده توانسته انتخاب واژه‌ها و تصاویر را به‌گونه‌ای پیش ببرد که روایت هم پیوند درونی پیدا کند و هم برای مخاطب قابل‌درک و اثرگذار باشد. توصیف‌های فراوانی در ابتدای فصل‌ها وجود دارد که می‌توانست خارج از حوصله مخاطب باشد، اما نویسنده به‌خوبی آن‌ها را با روند داستان پیوند داده و اجازه نداده روایت دچار ایستایی شود.

وی به حضور زنان در این اثر نیز اشاره کرد و افزود: از همان آغاز مشخص است که قلم نویسنده زنانه است. زنان در این کتاب حضوری پررنگ دارند و در کنار شخصیت‌های مرد، به‌ویژه در بستر تاریخ و حوادث مورد روایت، نقشی اساسی ایفا می‌کنند. اگر در داستان تجاوز به وطن یا سرزمین مطرح می‌شود، زنان نیز در همان خط دفاعی قرار دارند و در لایه‌ای عمیق‌تر به‌عنوان قهرمانان واقعی معرفی می‌شوند؛ کسانی که عشق و انگیزه مقاومت را در دل روایت زنده نگه می‌دارند.

او تأکید کرد: این کتاب نشان می‌دهد نویسنده تنها به دنبال نوشتن یک داستان نبوده، بلکه تلاش کرده اندیشه و نگاه تازه‌ای به روایت تاریخی و اجتماعی ارائه دهد. هر داستانی ممکن است در سطحی کلیشه‌ای باشد، اما آنچه اهمیت دارد زاویه دید نویسنده است. خانم جاویدسخن توانسته با زبان و نثر خاص خود قصه‌ای خلق کند که قابلیت خوانده و دیده شدن دارد.

اسداللهی در پایان گفت: با وجود اینکه این‌گونه داستان‌ها سلیقه شخصی من نیست، اما اثر حاضر توانست مرا جذب کند. امیدوارم کتاب آواز پرطرقه بیشتر خوانده شود و شاهد انتشار آثار دیگری از این نویسنده باشیم.

حمیدرضا منایی، مدرس داستان‌نویسی، در این نشست با تأکید بر اهمیت «داستان» در ادبیات و هنرهای نمایشی گفت: در کارگاه‌های آموزشی ما بر نقد حداکثری تأکید داریم و یکی از اصلی‌ترین مسائل، موضوع پژوهش است. متأسفانه در بسیاری از آثار امروز، چه در ادبیات و چه در تلویزیون، پژوهش جایگاه خود را از دست داده است. این در حالی است که بدون پژوهش، خلق داستانی منسجم و اثرگذار ممکن نیست.

او افزود: در بسیاری از تولیدات امروز، چه در سریال‌ها و چه در نمایش‌ها، خط داستانی محکم وجود ندارد. بی‌داستانی به‌تدریج جامعه را از پرسشگری دور می‌کند، زیرا داستان بر پایه رابطه علت و معلول استوار است و حذف آن یعنی حذف چرایی. جامعه‌ای که چرایی از آن گرفته شود، به‌راحتی می‌تواند پذیرای هر روایتی باشد بی‌آنکه پرسشی مطرح کند. این مسئله نه‌تنها در هنر، بلکه در سیاست، اقتصاد و فرهنگ نیز تأثیر می‌گذارد.

منایی تصریح کرد: نوشتن داستان کار ساده‌ای نیست و برای ایجاد یک خط داستانی باید سختی‌های بسیاری تحمل کرد. پژوهش، وقت‌گذاری و دقت از الزامات کار نویسنده است. بسیاری از آثار نمایشی و ادبی امروز این ویژگی را ندارند، اما کتاب خانم جاویدسخن دارای یک خط داستانی مشخص و منسجم است که از ابتدا تا انتها روایت را پیش می‌برد.

وی در ادامه به چالش‌های نویسندگان ایرانی اشاره کرد و گفت: بازار نشر امروز تحت تأثیر حجم بالای ترجمه قرار گرفته و در نتیجه ادبیات تألیفی ایرانی کمتر مجال دیده‌شدن پیدا می‌کند. این وضعیت تا حدی ناشی از مشکلات معیشتی نویسندگان و شرایط دشوار تولید ادبیات است، اما در پسِ آن نکته مهم‌تری نهفته است و آن ضرورت توجه به هویت ایرانی در داستان‌نویسی است. بسیاری از آثار موجود نسخه‌ای از الگوهای غربی هستند، در حالی که ما باید بر داستان ایرانی با فرم و محتوای ایرانی تأکید داشته باشیم.

منایی خاطرنشان کرد: با وجود نقدهایی که به کتاب آواز پرطرقه دارم، معتقدم این اثر یک داستان ایرانی است و همین ویژگی ارزشمند آن محسوب می‌شود. نویسنده توانسته ضمن پایبندی به خط داستانی، هویت ایرانی را در روایت خود حفظ کند. این نقطه‌ای است که می‌تواند مبنای کارهای بعدی قرار گیرد و مسیر تازه‌ای برای نویسندگان دیگر باز کند.

او در پایان گفت: با همه دشواری‌هایی که نوشتن چنین آثاری دارد و زحمتی که نویسنده در این مسیر متحمل شده است، باید تأکید کنم که کتاب حاضر یک نمونه موفق از داستان ایرانی است. اعتقاد قلبی من بر این است که ادبیات ایران همچنان ظرفیت بالایی برای خلق آثار درخشان دارد، به شرط آنکه نویسندگان به پژوهش، خط داستانی محکم و هویت ایرانی در آثار خود توجه کنند.

احسان رضایی، نویسنده و پژوهشگر، در ادامه نشست با اشاره به اهمیت هویت ایرانی در داستان‌نویسی گفت: نکته‌ای که باید بر آن تأکید شود، مسئله «داستان ایرانی» است. داستان زمانی ارزشمند خواهد بود که خواننده را از موقعیت روزمره خود جدا کرده و به مکان و زمانی متفاوت ببرد؛ همان‌گونه که آثار برجسته ادبیات جهان توانسته‌اند تصاویری ماندگار از جغرافیا، تاریخ یا فرهنگ خاصی در ذهن مخاطب ایجاد کنند.

رضایی افزود: در بسیاری از آثار منتشرشده امروز، تنها اسامی فارسی به‌کار می‌رود و روایت‌ها ارتباطی با فرهنگ و جغرافیای ایران پیدا نمی‌کنند. در حالی که جذابیت داستان ایرانی باید از دل همان بستر فرهنگی و جغرافیایی برخیزد؛ به‌گونه‌ای که اگر روایتی در جنوب خراسان یا شهری کوچک در ایران رخ می‌دهد، این هویت و تفاوت در متن آشکار باشد.

این پژوهشگر ادبی با اشاره به گسترش فناوری‌های نوین، تأکید کرد: در دورانی که هوش مصنوعی بخش زیادی از دانش بشری را آرشیو می‌کند، تنها آن بخش از فرهنگ و تاریخ باقی خواهد ماند که روایت و ثبت شده باشد. بنابراین، نوشتن و روایتگری نقشی حیاتی در تداوم هویت ایرانی ایفا می‌کند.

رضایی همچنین یکی از دلایل رونق آثار ترجمه در مقایسه با آثار تألیفی را تکراری بودن بسیاری از رمان‌های فارسی دانست و گفت: انبوهی از آثار داخلی به تقلید از داستان‌های اروپایی نوشته می‌شوند و همین امر موجب می‌شود خواننده کمتر به سراغ داستان ایرانی برود.

او در پایان تأکید کرد: نویسندگان وظیفه دارند داستان‌هایی با ریشه‌های واقعی در فرهنگ و جامعه ایرانی خلق کنند و مخاطبان نیز باید از این آثار حمایت کنند تا ادبیات بومی جایگاه شایسته خود را بازیابد.

نازنین جاویدسخن، مولف کتاب «آواز پرطرقه» در این نشست با اشاره به فرآیند نگارش اثر گفت: نام کتاب را با الهام از رساله سهروردی انتخاب کردم. همان‌گونه که جبرئیل پیام‌رسان است، عنوان آواز پرطرقه نیز به نقش پیام‌رسانی اثر اشاره دارد.

او افزود: این کتاب برای من خود یک مدرسه بود. وقتی نگارش را آغاز کردم، تنها ذوق و علاقه داشتم، مدام کتاب می‌خواندم و در کلاس‌های آموزشی شرکت می‌کردم. پژوهش تاریخی اثر با دشواری‌های بسیاری همراه بود، زیرا منابع اندک و محدود بودند و بخشی از اسناد به دلیل نقصان‌های نگارشی در ایران از بین رفته بود.

مولف درباره پژوهش‌های انجام‌شده توضیح داد: برای بازسازی فضا و فرهنگ منطقه، به موسیقی محلی و اشعار بومی مراجعه کردم. بسیاری از فصل‌های کتاب از دل همین موسیقی‌ها شکل گرفته‌اند. همچنین از منابع کتابخانه‌ای، مصاحبه با استادان و گفتگو با مردم محلی بهره بردم. حتی افرادی که سواد رسمی نداشتند اما تجربه زندگی در آن زمان را داشتند، با دقت و علاقه اطلاعات ارزشمندی ارائه کردند. با وجود رشد فناوری، یافتن این منابع و افراد دشوار بود، اما با تلاش و تماس‌های مستقیم توانستم جزئیات مورد نیاز را جمع‌آوری کنم.

جاویدسخن تأکید کرد: پژوهش و جمع‌آوری اطلاعات، فرآیندی زمان‌بر و سخت است که نیازمند دقت، علاقه و احترام به فرهنگ و تاریخ بومی است. تمام این اقدامات به غنای محتوای کتاب و بازسازی دقیق فضای تاریخی کمک کرده و نقش مهمی در شکل‌گیری روایت داشته است.

منبع : خبرنگار مهر

لینک کوتاه : https://akhbarjahan.news/?p=121221
 

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.