به گزارش اخبار جهان به نقل از روزنامه ایران، جمهوری اسلامی ایران هماکنون با چالشهای متعددی مواجه است؛ از جمله بازگشت تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل، تهدیدات نظامی رژیم اسرائیل و تنشهای منطقهای ناشی از سیاستهای جنگطلبانه تلآویو. برای عبور از این پیچ تاریخی و کاهش فشارهای بینالمللی، ایران نیازمند یک رویکرد دقیق، واقعبینانه و آیندهنگر است که فراتر از شعارهای سیاسی باشد. اتخاذ استراتژی صحیح در این شرایط بحرانی، نیازمند ارزیابی دقیق گزینههای پیش رو در کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت است. به طور خاص، پاسخ به رفتار اروپا و بازگشت تحریمها میتواند مختصات مسیر پیش روی ایران را تعیین کند.
اولین گزینه، پایان همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. با این حال، خروج از پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای (NPT) تنها در صورتی میتواند معنایی داشته باشد که به عنوان یک گام نهایی تلقی شود. این اقدام، گرچه ممکن است در کوتاهمدت پاسخی به اقدامات اروپا باشد، اما سوال اصلی اینجاست که پس از خروج از NPT، چه برنامهای برای آینده وجود دارد؟ طرحی که بتواند تضمین کننده منافع ملی ایران باشد و تبعات ناشی از تحریمها و فشارهای بینالمللی، حتی خطر حمله نظامی را پوشش دهد. واقعیت این است که خروج از NPT، حتی در میانمدت نیز نمیتواند منافع ایران را تضمین کند. جمهوری اسلامی ایران هیچ برنامهای برای ساخت سلاح هستهای ندارد و این اقدام تنها منجر به افزایش تحریمها و فشارها خواهد شد، بدون آنکه تاثیر چندانی بر طرفهای غربی داشته باشد. هزینهی این تصمیم به مراتب بیشتر از منافع حاصل از آن است.
گزینه دوم، تداوم بنبست دیپلماتیک و قطع کامل گفتگو با جهان است. این رویکرد، به انزوای بیشتر ایران منجر شده و نه تنها ظلم و بیعدالتی را کاهش نخواهد داد، بلکه فشارهای غیرقانونی بر مردم ایران را افزایش خواهد داد. این راهبرد حتی در کوتاهمدت نیز به نفع کشور و مردم نخواهد بود.
سومین گزینه، تلاش برای حفظ دیپلماسی فعلی و تمرکز بر طرح پیشنهادی ایران به ایالات متحده است. حتی اگر این طرح تاکنون به صورت رسمی ارائه نشده باشد، اکنون زمان آن فرا رسیده که روی میز مذاکرات قرار گیرد. تیم دیپلماتیک ایران همراه با رئیسجمهور، با وجود محدودیتهایی که ایالات متحده اعمال کرده است، میتواند از دیپلماسی عمومی و رسانهای برای جلب نظر افکار عمومی جهان استفاده کند و وقایع ۱۲ روز جنگ اخیر را به دنیا نشان دهد. حضور در نیویورک میتواند فرصتی برای ارتقاء منافع ملی ایران باشد، به شرطی که منافع ملی تنها اصل مورد توجه باشد.
ترس از مذاکره یا خوشبینی بیش از حد، هیچکدام نمیتواند به تضمین منافع ملی بینجامد. عبور از این مسیر دشوار نیازمند هوشیاری دیپلماتیک و یکصدایی در داخل کشور است. حضور رئیسجمهور در نیویورک میتواند فرصتی برای کاهش فشارهای بینالمللی و بهبود روابط منطقهای و جهانی باشد، حضوری که پس از ۱۲ روز جنگ و مقاومت ایران، از قدرت و اقتدار بیشتری برخوردار است. اهمیت این حضور در پسزمینه تنشهای روزافزون با غرب و رژیم صهیونیستی و پیچیدگیهای سیاست منطقهای خاورمیانه، دوچندان میشود. تلاش برای ایجاد یک توازن میان حفظ منافع ملی و تعامل با جامعه بینالمللی، نیازمند تحلیل دقیقی از ریسکها و فرصتهای پیش رو است. خطای محاسباتی در این زمینه میتواند پیامدهای جدی و طولانیمدتی برای ایران به دنبال داشته باشد. علاوه بر این، اخبار جهان به نقشآفرینی بازیگران منطقهای و جهانی در این بحران و تلاشهای دیپلماتیک سایر کشورها برای میانجیگری نیز میپردازد. این عوامل تاثیر قابل توجهی بر آینده مذاکرات و چشمانداز سیاسی ایران دارند. در نهایت، این بستگی به استراتژی و عملکرد دقیق دیپلماسی ایران دارد که بتواند از این فرصت برای بهبود شرایط استفاده کند.
منبع: روزنامه ایران

























