به گزارش اخبار جهان به نقل از پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، تبلیغات گسترده و رنگارنگ باشگاههای ورزشی، پزشکان و حتی برنامههای تلویزیونی، همگی یک پیام مشترک را ترویج میکنند: “یوگا کنید تا به شفابخشی، آرامش و رستگاری دست یابید.” اما سوال اینجاست که آیا این آرامش وعده داده شده، یک حقیقت اصیل و ریشهدار است یا صرفاً یک سراب شیرین است که به طور مداوم هویت ما را تهی کرده و جامعه را به ورطه بیکفایتی، توهم و انزوا میکشاند؟
موسسه فرق و ادیان حق پژوهشی با ارائه روایتی تحلیلی، مدعی است آنچه امروزه در ایران و سراسر جهان به عنوان یوگا و مدیتیشن عرضه میشود، دیگر آن “راه سلوک هندی کهن” نیست. بلکه، این پدیده، محصول یک تجارت بزرگ و یک کمپین رسانهای سازمانیافته با هدف استحاله فکری و هویتی اقشار مختلف جامعه است. یوگا، در عصر حاضر، نه فقط به عنوان یک ورزش، بلکه با برچسب درمان تمام ناامیدیهای روحی و بیماریهای جسمی، در بستهبندیهای جذاب و مدرن، از شبکههای اجتماعی تا صداوسیما، با وعدههایی شبیه به معجزه به فروش میرسد. کلاسهایی که تجربه “کشف درون”، “شادی بیدلیل”، “انرژی مثبت” و حتی “رسیدن به خدا” را به طور قطع تضمین میکنند.
اما در پس این لبخندهای فریبنده و القاب پرطمطراق، یک آسیب جدی پنهان شده است. یوگا و مدیتیشن، با تأکید بیش از حد بر فردگرایی و رهایی ذهنی، در واقع معماران انزوای اجتماعی و بیتفاوتی اخلاقی هستند. در این فرآیند، فرد به تدریج از جمع و مسئولیتهای اجتماعی خود فاصله میگیرد و همهچیز به یک “آرامش شخصی” تقلیل مییابد. در جامعهای که عمق بحرانهای اخلاقی و اقتصادی آن هر روز بیشتر نمایان میشود، یوگا تنها طعم یک مُسکن کوتاهمدت را ارائه میدهد. تبلیغات یوگا، جوانان را از تفکر واقعی، تحرک اجتماعی و تلاش برای اصلاح ساختارها دور نگه داشته و به جای ارائه راهکار، نوعی “خودخلسگی” را ترویج میکند. در عین حال، یوگا و مدیتیشن با ترویج دنیاگریزی، تسلیم در برابر مشکلات و نفی نقشآفرینی اجتماعی، زخمهای جامعه را عمیقتر میکنند.
در حالی که رسانهها به طور گسترده درباره تأثیرات سلامتی یوگا تبلیغ میکنند، شواهد فزایندهای از آسیبهای جسمی و روانی ناشی از آن وجود دارد. پشت نقاب ظاهر سالم و مفید یوگا، عوارض و خطرات متعددی پنهان شدهاند: از آسیبهای اسکلتی و مشکلات حرکتی گرفته تا انحرافات دینی و گرایش به آموزههای التقاطی و تناسخ. کلاسهای مدرن یوگا امروزی، با استفاده از نمادها، مانتراها و تفکرات عجیبوغریب، عملاً آموزههایی را تبلیغ میکنند که خارج از مسیر اسلام و حتی عقلانیت هستند. غفلت از این خطر، نه تنها آرامش اجتماعی را به ارمغان نمیآورد، بلکه به تدریج هویت دینی جامعه را نیز تضعیف میکند.
مدیتیشن نیز با وعدههایی نظیر قطع اضطراب و رهایی از استرس، جوانان و نوجوانان را با تخیلات واهی درگیر میکند. فرد، به جای حل اساسی مشکلات خود، با جادوی “نشستن و خیرهشدن به درون” سرگرم میشود؛ گویی با چشم بستن، دردها نیز ناپدید خواهند شد! اخبار جهان با استایلهای امروزی، نوعی خیالبافی جمعی را دامن میزنند که نه ریشه در واقعیت علمی دارد و نه درمان معنوی محسوب میشود. اتکاء صرف به خود و ذهن، بدون تعهد به جامعه و اخلاق دینی، جز سراب آرامش، درد دیگری را به ارمغان نمیآورد.
در واقع، یوگا و مدیتیشن راهکاری عملی برای رهایی از بحرانهای واقعی اجتماعی، اقتصادی و معنوی جامعه نیستند. باید مراقب تجارت معاصر بود؛ یوگای جهانیشده با شعار عقلانیت و شفا، ذهن را از سؤالات جدی باز میدارد و هویت را به سمت بیریشگی و غفلت سوق میدهد. امروزه، یوگا به ابزاری برای جدایی نسل جدید از سنت و تعهد تبدیل شده است؛ ذهن خلاق را “تحمیق” و جامعه را “تخدیر” میکند.
برای عبور از این سراب، جامعه بیش از هرچیز به تفکر نقادانه، بازخوانی سنت و بازگرداندن فضیلت به متن زندگی نیازمند است. معنویت واقعی، در پذیرش مسئولیت، عقلانیت و تلاش جمعی در مسیر اصلاح نهفته است، نه در تکنیکهایی که محصول تجارت رسانهای و تقلید از غرب هستند. یوگا، اگر به مثابه ابزاری برای فرار، انزوا و بیهویتی تدریس شود، تهدید است نه فرصت.
منبع: پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ


























