خبرگزاری اخبار جهان منتشر کرده است
سایه بلند خشکسالی بر لرستان/ بحران تشنگی در ۶۲۰ روستا/ دیار آبشارها خشکید
لرستان، دیار کوه و رود و مه، سالها با بارشهای فراوان و رودهای پرشور شناخته میشد؛ اما از سالهای اخیر، این سرزمین همچون بسیاری از مناطق کشور با تغییرات اقلیمی و بیبارانی به مرز بحران آبی رسیده است. بررسیها نشان میدهد که از سال ۱۴۰۰ به بعد، پیوند آبیِ این دیار با خاکِ آن دستخوش گسست شد و حالا لرستان با زخمی عمیق در حوزه آب و معیشت روبهروست. خشکسالی به تدریج در قالب افت بارشها، کاهش سطح سفرههای آب زیرزمینی و افت دبی رودخانهها به یکی از چالشهای اصلی ساکنان و مدیران منابع آب بدل شده است.
در سالهای اخیر، لرستان شاهد کاهش بیسابقه بارندگی بوده است. آمارهای رسمی نشان میدهد که در سال زراعی ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱، کاهش بارش حدود ۳۷ درصد ثبت شده و این کاهش، بهویژه در ماههای زمستان و بهار، کارزار آب را برای کشاورزان دشوارتر کرده است. کاهش مداوم آب پشت سدها، شوربختانه به فراوانی اراضی زراعی نیز سرایت کرد و عرصههای کشاورزی که سالها با دیم و آبیاری سنتی توانمند شده بودند، با کمبود آب مواجه شدند. در کنار این، خشکسالی تأثیر مخربی بر دامداری و عشایر داشت؛ هر دام به دلیل کمبود علوفه و ناامنی آبی، کاهش وزن و کاهش تولید را تجربه کرد و ارزش اقتصادی دامها با افت قابل توجهی مواجه شد.
یکی از نشانههای بارز این بحران، از دست رفتن بخشی از پیوستگی دیرینه بین آب و خاک است. در سالهای اخیر، ۵۰ درصد چشمههای لرستان خشک شدند و رودخانهها با افت دبی ملموسی همراه شدند. این اتفاقات، زمینهای کشاورزی را که به آب بودجه و زندگی میبخشیدند، به مناطقی خشک و بیروح تبدیل کرده است. نتیجه این روند، کاهش شدید تولیدات زراعی و افزایش خطر فرسایش خاک و مهاجرتهای روستایی بوده است.
در گزارشهای میدانی، زخم خشکسالی در لرستان به شکلهای مختلفی خود را نشان میدهد. در سال ۱۴۰۰، خشکسالی به بخش کشاورزی ضربهای جدی وارد کرد و خسارتهای مالیِ خشکسالی به دام و زراعت به رقمهای قابل توجهی رسید. در سال ۱۴۰۱ نیز استان با کاهش بارندگی قابل توجه روبهرو شد و شاخصهای اقلیمی نشان داد که لرستان به یکی از مناطق با وضعیت بحرانی خشکسالی وارد شده است. سالهای ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ نیز با تداوم بیبارانی و کاهش شدید منابع آبی همراه بود؛ بهویژه در مهر و دیماه ۱۴۰۳، کاهش بارش نسبت به بلندمدت به حدود ۴۰ درصد رسید و حجم آب پشت سدها در برخی occasions به شکل قابل ملاحظهای کاهش یافت. این روند به تشدید بحران آبی در سطح استان انجامید و بهراستی لرستان را در آستانه ورشکستگی آبی قرار داد.
در سال ۱۴۰۴، لرستان با یکی از تلخترین فصول خشکسالی تاریخ خود روبهرو شد. در این سال، نه تنها آب شیرین برای کشاورزان و روستاها به مقدار کافی وجود نداشت، بلکه خروجی سدها نسبت به ورودی آنها بهشدت بیشتر بود و به دلیل کاهش شدید منابع آبی، بسیاری از رودخانهها به حالت تنگ و یا خشکیده درآمدند. مدیران شرکتهای آب منطقهای گزارش دادهاند که ورودی آب هر رودخانه به سدها از حدود ۰.۱۹ مترمکعب در ثانیه در مقایسه با خروجیهای معادل حدود ۳.۹۵ مترمکعب در ثانیه فاصلهای عمیق پیدا کرده است. این وضع با کاهش شدید سفرههای آب زیرزمینی و کاهش پمپاژها در شبکههای آبرسانی روستایی همراه بوده است.
یکی از پیامدهای جدی این وضعیت، حضور گسترده ۶۲۰ روستا درگیر بحران آبی است. از این تعداد، حدود ۴۱۰ روستا در اولویت پایدارسازی آبرسانی قرار گرفتهاند و عملیات تأمین آب با اتکا به اعتبارات ملی و استانی و با همراهی بخش پشتیبانی مانند قرارگاه امام حسن (ع) دنبال میشود. با این وجود، بخشهای وسیعی از روستاها همچنان با کمبود آب روبهرو هستند و مردم برای دستیابی به هر قطره آب به صرفهجوییهای شدید و مصرف غیرمجاز نیز روی آوردهاند. این وضعیت به ویژه در مناطق کوهستانی و بخشهای پاییندست سدها مشهودتر است.
سدها نیز در معرض فشار شدید قرار دارند. از ۱۱ سد بزرگ استان، تعداد قابل توجهی در وضعیت بحرانی یا هشدار قرار گرفتهاند. مخازن به طور کلی در پایینترین سطح ممکن هستند و ورودی آب به سدها بهشدت کاهش یافته است. در این میان، با کاهش بارندگی و افت سطح منابع آبی، صرفهجویی در مصرف آب و تغییر الگوی کشت از جمله توصیههای عملی بوده است. در کنار این، کاهش سطح نفوذ و تغذیه سفرههای زیرزمینی و افزایش فرسایش خاک، به تشدید بیعوانی منابع آبی و کاهش منابع غذایی تبدیل شده است.
بررسیهای علمی و گزارشهای محلی نشان میدهد که این خشکسالی تنها پدیدهای اقلیمی نیست؛ بلکه ترکیبی از تغییر اقلیم، استفاده ناپایدار از منابع آب، و بودن در دورهای از تنشهای آبی طولانیمدت است. کاهش سطح آب زیرزمینی، فرسایش خاک، کاهش پوشش گیاهی و کاهش اکوسیستمهای آبی، همگی از اثرات چشمگیر این بحران بهشمار میآیند. برآوردهای اقتصادی خشکسالی نیز نشان میدهد که خسارات مربوط به دامداری، زراعت و باغهای عشایر در سالهای ابتدایی این بحران بیشمار بوده است و نیازمند حضور جدی دولت، بخش خصوصی و شوراهای محلی برای بازگرداندن ثبات زیستمحیطی و اقتصادی است.
در این شرایط، برخی از الزامات اساسی برای عبور از بحران قابل بحث است. نخست، تغییر الگوی کشت و کاهش کشتهای آببر مانند برنج در استانهای با منابع آب محدود است. البته فرهنگ کشاورزی و نیازهای غذایی منطقه نیز باید بهدقت در نظر گرفته شوند تا با کمترین آسیب به امنیت غذایی، امکان ادامه بهرهبرداری از اراضی وجود داشته باشد. دوم، تقویت شبکههای آبرسانی و سرمایهگذاری در پروژههای آبشیرینکن و انتقال آب به روستاها، بهویژه در مناطق دورافتاده و پاییندست سدها، از اهمیت بالایی برخوردار است. سوم، مدیریت تقاضا و اختصاص آب به صورت هوشمند و اولویتبندی روستاها و مناطق بحرانی میتواند به کنترل بحران کمک کند. چهارم، همکاری با مساجد، شوراها و تشکلهای محلی برای کارهای آگاهسازی مصرف آب و تبلیغ شیوههای صرفهجویی، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
در یک جمعبندی کلی، لرستان با یک بحران چندبعدی مواجه است: خشکسالی مستمر، کاهش بارشها، افت منابع آبی و فشار بر سفرههای زیرزمینی. این بحران به شکل قابل توجهی بر معیشت روستاییان، دامداری و کشاورزی اثر میگذارد و نیازمند تدابیر فوری و پایدار از سوی دستگاههای اجرایی و نهادهای عمومی است تا از فروپاشی وسیعتر اکوسیستم و اقتصاد محلی جلوگیری شود. آینده لرستان به تصمیمهای جمعی و اجرای منسجم سیاستهای مدیریتی آبی و کشاورزی بستگی دارد تا با بازگردانی تعادل بین آب و خاک، این دیار دوباره به سوی سرزندگی گام بردارد.
گزارش از تیم خبری خبرگزاری اخبار جهان، با پوشش میدانی از لرستان.



























