به گزارش اخبار جهان به نقل از خبرگزاری مهر، کتاب «نوروزنامه: دوازده رساله نوروزی» به تازگی منتشر شده و اهمیت نوروز را در گستره فرهنگی ایران در ادوار تاریخی مختلف به تصویر میکشد. حبیبالله اسماعیلی، مصحح و مؤلف این اثر، در گفتگویی با اخبار جهان به ابعاد مختلف این پژوهش گسترده و اهمیت آن در فهم هویت ملی ایران پرداخت.
اسماعیلی داستان نگارش کتاب را با سفری تحقیقاتی به تاجیکستان آغاز میکند؛ جایی که با نسخ خطی نوروزنامههایی روبرو میشود که با آنچه در ایران دیده بود، تفاوتهای قابل توجهی داشت. این اختلافات، جرقهی پژوهشی وسیع را در وی روشن کرد. وی پس از مشورت با یکی از دوستان فرهیخته، به ایران بازگشت و با جمعآوری نسخ خطی موجود در کتابخانه ملی، کتابخانه مجلس و سایر مراکز، کار تصحیح و تعلیق بر روی این متون را، با کمک یکی از دوستانش، آغاز کرد. نتیجهی این تلاش چندین ساله، کتاب «نوروزنامه: دوازده رساله نوروزی» است که نگاهی عمیق به تاریخچه و تفسیرهای مختلف نوروز در گسترهی جغرافیایی وسیع آن ارائه میدهد.
اسماعیلی در بخشی از سخنان خود تأکید میکند که نوروز از کهنترین ادوار تاریخی، در زندگی این منطقهی وسیع فرهنگی، حضوری مستمر داشته است. این جشن باستانی همواره با جنبههای مختلف زندگی، از تنظیم سال مالی و سال زراعی تا ایام کوچ عشایر و ارتباط نزدیک با مهرگان و الگوی ییلاق و قشلاق، پیوند خورده است. علاوه بر این، تفسیرهای فلسفی، هستیشناختی و دینی نیز همواره به آن افزوده شده و تداوم یافته است. این جنبههای مختلف، مبنای اصلی نگارش این اثر ارزشمند را تشکیل داده است.
مؤلف بر این نکته تأکید دارد که خوانندگان این رسالهها باید فراتر از نگاه علمی صرف، به ابعاد فرهنگی و اندیشهای نوروز توجه کنند. وی به دو گونهی فهم متفاوت از نوروز اشاره میکند: یکی فهم ایرانی که در آثار مانند عجایب المخلوقات، نوروزنامه منسوب به خیام و متون ایران باستان دیده میشود؛ و دیگری، فهمی که از دورهی صفویه در ایران شکل گرفته است. مقایسهی این دو نوع فهم، اهمیت و پیچیدگی این سنت باستانی را آشکار میسازد. به عنوان مثال، در رسالههای نوروزنامهی ماوراءالنهر، نوروز از روز یکشنبه آغاز میشود که تأثیرپذیری از سالشمار لاتین را نشان میدهد. همچنین، تلفیق نوروز با روزهای هفته و تقویم دوازده حیوانی، نشان از تأثیرات فرهنگی متعدد بر این سنت دارد. این جزئیات، اهمیت و ارزش پژوهش اسماعیلی را به خوبی نشان میدهد.
اسماعیلی در ادامه به اهمیت نوروز و «جهان نوروز» اشاره میکند. وی “جهان نوروز” را گسترهای وسیع از فرهنگها و جغرافیاهای متنوع میداند که از طریق این آئین کهن به هم پیوند خوردهاند. نوروز، فراتر از یک جشن ساده، بهعنوان نمادی از هویت فرهنگی و تاریخی مردمانی شناخته میشود که در محدودهای وسیع از شرق تا غرب، آن را گرامی میدارند. وی گسترهی جغرافیایی نوروز را از شرقترین مناطق ایران و فراتر از آن در ترکستان شرقی (استان ارومچی چین امروزی)، تا شبهقاره هند، جنوب ایران و خلیج فارس، قفقاز، لبنان و حتی بوسنی توصیف میکند. این وسعت جغرافیایی، قدمت و عمق فرهنگی نوروز را به نمایش میگذارد.
در جامعهی ایرانی، نوروز بهعنوان آئینی وحدتبخش و تقویتکنندهی حس همبستگی و پیوستگی اجتماعی شناخته میشود. اسماعیلی معتقد است که نوروز توانایی آن را دارد که تمامی گروههای مذهبی، دینی، فرهنگی، زبانی و دارای سلایق گوناگون را گرد هم آورد و حس پیوستگی و وحدت را در میان آنها ایجاد نماید. این ویژگی، نوروز را از بسیاری از مناسبتهای دیگر متمایز میسازد. به عقیدهی اسماعیلی، این ویژگی نشاندهندهی آن است که ملت ایران، پیش از بسیاری از ملتها شکل گرفته است و پیوند تاریخی آن همواره پایدار بوده است. حاکمان مختلف ایران، فارغ از تعلقات قومی و فرهنگی خود، به این سنت باستانی احترام گذاشتهاند.
مهمترین ویژگی نوروز، به اعتقاد اسماعیلی، ایجاد وحدت، یگانگی و حس تعلق است. وی بهطور طنزآمیز بیان میکند که گویی افراد با فرارسیدن نوروز، انرژی و نشاط تازهای کسب میکنند. در مقدمهی کتاب و همچنین در متن اصلی، مشاهده میشود که در ادوار مختلف، نوروز به اشکال گوناگون تفسیر شده است؛ از منظر هستیشناختی، جغرافیایی، تاریخی و فلسفی. اما به اعتقاد اسماعیلی، مهمترین ویژگی نوروز، پیوند آن با طبیعت و مفهوم نو شدن است: نو شدن سال، زمان و امور مرتبط با آن. این کتاب، گامی مهم در شناخت عمق و اهمیت این سنت کهن ایرانی و تأثیر آن بر هویت ملی محسوب میشود.
منبع: خبرگزاری مهر



























