به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از شرق، سیدمهرداد بنیهاشمیکهنگی در یادداشتی به بررسی پدیده تنهایی جمعی در جامعه پرداخته و آن را بحرانی خاموش توصیف کرده است.
بنیهاشمیکهنگی در این یادداشت با اشاره به اینکه رسانهها هر روز از گرانی، تورم و چالشهای سیاسی مینویسند، اظهار داشت: کمتر به بحرانی توجه میشود که بیصدا در دل زندگی مردم جریان دارد و آن، تنهایی جمعی است. او با توصیف وضعیت کنونی جامعه، عنوان کرد که اگر در خیابانها قدم بزنیم، ازدحام را میبینیم، اما صمیمیت کمرنگ شده است. خانهها روشناند، اما گفتوگوها خاموش و شبکههای اجتماعی پر از تصویر و پیام هستند، اما خالی از مکالمههای عمیق.
نویسنده در ادامه تأکید میکند که تنهایی صرفاً یک حس فردی نیست، بلکه یک مسئله اجتماعی است. جامعهای که روابط انسانی در آن سست شود، استحکام خود را از دست میدهد. او با استناد به پژوهشها، اثرات انزوای اجتماعی بر سلامت را کمتر از بیماریهای مزمن ندانسته و افسردگی، اضطراب و بیماریهای جسمی را از پیامدهای آن برشمرد.
بنیهاشمیکهنگی، فشارهای اقتصادی را نیز در تشدید این بحران مؤثر دانسته و بیان میکند که خانوادهها زیر بار مخارج سنگین، فرصت باهمبودن را از دست میدهند. جوانان در جستوجوی آینده بهتر مهاجرت میکنند یا منزوی میشوند و سالمندان در خانههایشان به حاشیه رانده میشوند. این روند به آرامی اما پیوسته، شبکههای همبستگی اجتماعی را فرسوده میکند.
این تحلیلگر اجتماعی، سرمایه اجتماعی را یکی از پایههای اصلی پایداری هر جامعه معرفی کرده و هشدار میدهد که وقتی این سرمایه از بین برود، هیچ سیاست اقتصادی یا برنامه حمایتی به تنهایی نمیتواند جامعه را سر پا نگه دارد. تنهایی جمعی، بحرانی خاموش است که میتواند بیش از هر بحران اقتصادی یا سیاسی، بنیانهای جامعه را تهدید کند.
به منظور مقابله با این وضعیت، بنیهاشمیکهنگی پیشنهاد میدهد که باید دوباره به روابط انسانی بها داد و فضاهایی برای گفتوگو ایجاد کرد. تقویت نهادهای محلی و فرهنگی و بازگشت به سنتهای همیاری و همسایگی از دیگر راهکارهای پیشنهادی اوست. او هشدار میدهد جامعهای که اعضایش همدیگر را نمیبینند و نمیشنوند، دیر یا زود در سکوت و بیاعتمادی فرو میرود.
بنیهاشمیکهنگی در پایان یادداشت خود با طرح این پرسش که آیا زمان آن نرسیده که در کنار شمارش نرخها و درصدهای اقتصادی، دلهایی را هم بشماریم که در تنهایی شکسته میشوند، نتیجه میگیرد جامعهای که نتواند پیوندهای انسانی خود را بازسازی کند، هیچ آینده روشنی در انتظارش نخواهد بود. او تاکید می کند که باید تلاش کرد تا این پیوندها ترمیم و تقویت شوند.
با توجه به افزایش روزافزون مشکلات اقتصادی و اجتماعی، توجه به سلامت روان و روابط اجتماعی افراد از اهمیت ویژهای برخوردار است. تنهایی و انزوای اجتماعی میتواند عواقب جبرانناپذیری برای فرد و جامعه به همراه داشته باشد. بنابراین، لازم است با اتخاذ تدابیر مناسب، برای تقویت پیوندهای اجتماعی و کاهش تنهایی در جامعه تلاش کنیم. این امر نیازمند توجه ویژه به نقش خانواده، نهادهای اجتماعی و سیاستگذاریهای حمایتی است. ایجاد فرصتهای بیشتر برای تعاملات اجتماعی، حمایت از فعالیتهای گروهی و ترویج فرهنگ همدلی و همیاری میتواند در این راستا مؤثر باشد. همچنین، توجه به نیازهای سالمندان و افراد آسیبپذیر و فراهم کردن امکانات لازم برای مشارکت آنها در فعالیتهای اجتماعی میتواند به کاهش انزوای آنها کمک کند.
در نهایت، برای مقابله با بحران تنهایی جمعی، نیازمند یک رویکرد جامع و هماهنگ هستیم که شامل توجه به ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی این مسئله باشد. با تقویت پیوندهای اجتماعی و ایجاد یک جامعه همدل و پویا، میتوانیم آیندهای روشنتر و امیدبخشتر برای خود و نسلهای آینده رقم بزنیم.
منبع : شرق



























