به گزارش اخبار جهان به نقل از خبرگزاری خبرآنلاین، کتاب جدیدی با عنوان «سنت علیه تجدد؛ عثمانی و مصر در نیمه نخست قرن بیستم» نوشته سید جلال محمودی، عضو هیئت علمی دانشگاه بینالمللی مذاهب اسلامی، از سوی انتشارات نگارستان اندیشه منتشر شده است. این اثر که در اصل رساله دکتری محمودی در دانشگاه تهران بوده و پس از دفاع در سال ۱۳۹۶ با بازنگری و افزودن بیش از صد صفحه منتشر شده است، به بررسی پیچیده و چندوجهی مواجهه جهان اسلام با مدرنیته میپردازد. کتاب، با رویکردی تحلیلی و تطبیقی، دو کشور مهم عثمانی و مصر را در نیمه اول قرن بیستم مورد مطالعه قرار داده و به پرسشهای بنیادینی در باب نسبت سنت و تجدد در جهان اسلام پاسخ میدهد.
مواجهه مستقیم جهان اسلام با تمدن غرب، بهویژه از زمان لشکرکشی ناپلئون به مصر در اوایل قرن نوزدهم، تحولات شگرفی را در عرصههای فکری، اجتماعی و سیاسی این منطقه رقم زد. این مواجهه، پرسشهای بنیادین و چالشبرانگیزی را برای متفکران مسلمان ایجاد کرد؛ پرسشهایی همچون امکان پیوستن به مدرنیته بدون از دست دادن هویت اسلامی، نسبت دین و علم جدید، توانایی شریعت اسلامی در انطباق با مقتضیات زمان و سرانجام، جایگاه مدرنیته بهعنوان سرنوشت محتوم جوامع مسلمان. کتاب محمودی تلاش میکند با بررسی تطبیقی مصر و عثمانی بهعنوان دو کانون مهم جهان اسلام، به این پرسشها پاسخ دهد. انتخاب این دو کشور، به لحاظ نقش محوری آنها در تحولات اندیشه اسلامی در این دوره، کاملاً هوشمندانه است.
ساختار کتاب در پنج بخش اصلی سامان یافته است: کلیات نظری و روششناسی، سیر اندیشه در جهان اسلام، چالشهای اصلی سنتگرایان و تجددخواهان، زندگی و آثار مصطفی صبری توقاتی و تحلیل مبانی اندیشهای او. این ساختار نشاندهنده تلاش نویسنده برای ایجاد پیوند میان تحلیل نظری، بستر تاریخی و مطالعه موردی است. محمودی با الهام از اندیشههای میشل فوکو، سنت و تجدد را بهعنوان دو نظام معنایی رقیب بررسی میکند که در پی تسلط هژمونیک بر فضای فکری و اجتماعی هستند. وی معتقد است که مواجهه سنت و تجدد، صرفاً نزاعی میان گذشته و آینده یا دین و سکولاریسم نیست، بلکه کشاکشی میان دو گفتمان با قواعد درونی خاص است. در این چارچوب، هر دو گفتمان دارای مفاهیم کلیدی، روایتهای مسلط و سازوکارهای قدرت خاص خود هستند. گفتمان سنتگرایی بر محور دین، شریعت و خلافت سامان یافته و از دانش کلام و فقه برای حفظ انسجام خود استفاده میکند، در حالی که گفتمان تجدد بر عقلانیت مدرن، قانونگذاری عرفی و ارزشهای نوینی چون آزادی فردی و برابری جنسیتی تاکید دارد.
محمودی علاوه بر نظریه قدرت فوکو، از نظریه روایت نیز برای تحلیل متون استفاده کرده و تلاش کرده است تا روایتهای متفکران مختلف را در تقابل یا تعامل با یکدیگر بررسی کند. این ترکیب روششناسی، به او امکان داده است تا از سطح توصیف تاریخی فراتر رود و به بازسازی نظامهای معنایی بپردازد. با این حال، این رویکرد با چالشهایی نیز همراه است. از یک سو، تحلیل گفتمان نیازمند تمرکز بر متون و گفتارهاست و ممکن است پیوند با واقعیتهای اجتماعی و اقتصادی کمرنگ شود. از سوی دیگر، ادغام نظریه فوکو با تاریخ اندیشه اسلامی، گاه به صورت قیاسی بیرونی جلوه میکند و این پرسش را مطرح میکند که تا چه حد میتوان ابزارهای نظری غربی را بیواسطه در مطالعه سنت و تجدد اسلامی به کار گرفت.
مصر در اواخر قرن نوزدهم، به عنوان دروازه ورود مدرنیته به جهان اسلام شناخته میشد. حضور استعمار بریتانیا، نزدیکی جغرافیایی به اروپا و وجود نهاد علمی مهمی چون الازهر، مصر را به کانونی برای تعامل سنت و تجدد تبدیل کرده بود. شخصیتهایی چون سید جمالالدین اسدآبادی، محمد عبده و رشید رضا در این بستر ظهور کردند و جریانهای متنوعی از اصلاحطلبی دینی تا غربگرایی افراطی را پدید آوردند. در عین حال، مصر پایگاهی برای سنتگرایی اسلامی نیز باقی ماند. عثمانی نیز در این دوران با بحرانهای عمیقی روبهرو بود. اصلاحات تنظیمات، انقلاب ۱۹۰۸ و سرانجام فروپاشی خلافت در ۱۹۲۴، عثمانی را به صحنهای برای جدال میان سنتگرایان و تجددخواهان تبدیل کرد. تجددخواهان به رهبری کمال آتاتورک بر سکولاریسم و نهادسازی مدرن تاکید داشتند، در حالی که سنتگرایان در پی حفظ میراث خلافت و پیوند دین و سیاست بودند. کتاب نشان میدهد که تجدد در مصر بیشتر جنبه معرفتی و اندیشهای داشت، در حالی که در ترکیه بیشتر به صورت نهادی و سیاسی تحقق یافت.
شخصیت محوری کتاب، مصطفی صبری توقاتی (۱۸۶۹–۱۹۵۴)، یکی از آخرین شیخالاسلامهای عثمانی و از نظر مولف، مهمترین آنهاست که پس از فروپاشی خلافت به مصر مهاجرت کرد. انتخاب این شخصیت برای پژوهش بسیار هوشمندانه است، زیرا او در نقطه تلاقی دو جهان قرار داشت: میراث عثمانی و سنت خلافت از یک سو، و فضای فکری مصر از سوی دیگر. صبری توقاتی، علاوه بر عالم دینی بودن، یک رجل سیاسی نیز بود که در دوران بحرانی عثمانی نقش فعالی داشت و پس از مهاجرت به مصر با متفکران برجستهای چون محمد عبده، رشید رضا و قاسم امین وارد مجادلات فکری شد. آثار او که بخشی به ترکی و بخشی به عربی نوشته شده، گستره وسیعی از مباحث کلامی، فقهی و اجتماعی را در بر میگیرد.
محمودی در کتاب خود، چند محور اصلی منازعه سنت و تجدد را شناسایی کرده و واکنشهای صبری توقاتی را در هر حوزه بررسی کرده است: رابطه دین و سیاست، نسبت علم و دین، مسئله زن و آزادیهای اجتماعی، قوانین الهی و قوانین وضعی و غربگرایی و غربزدگی. کتاب محمودی از چند جهت دارای اهمیت علمی است: مطالعه تطبیقی میان مصر و عثمانی، تمرکز بر مصطفی صبری توقاتی بهعنوان شخصیتی کمتر شناختهشده اما مهم و بهرهگیری از رویکرد میانرشتهای و تحلیل گفتمان. «سنت علیه تجدد؛ عثمانی و مصر در نیمه نخست قرن بیستم» نوشته سید جلال محمودی در ۳۶۵ صفحه بههمت انتشارات نگارستان اندیشه منتشر شده است.
منبع: خبرگزاری خبرآنلاین



























