به گزارش اخبار جهان به نقل از تابناک، عبدالرسول زرین، تکتیرانداز برجسته ایرانی، که نامش در کنار اسطورههای این رشته از جمله تکتیراندازان روس در جنگ جهانی دوم و کریس کایل، تکتیرانداز آمریکایی، مطرح میشود، شخصیتی فراتر از یک سرباز ماهر است. مقایسه صرف او با دیگر تکتیراندازان نامدار، فارغ از جنبههای فنی و تاکتیکی، اشتباه است، چرا که اعتقادات و روحیه معنوی وی، وجه تمایز اصلی او را تشکیل میدهد. فیلم سینمایی «تکتیرانداز»، به کارگردانی علی غفاری و با بازی کامبیز دیرباز در نقش زرین، به گوشهای از زندگی و عملیاتهای این قهرمان ملی پرداخته، اگرچه برخی روایات رایج در فضای مجازی، همچون استفاده عراق از تکتیراندازان خارجی برای مقابله با او، فاقد مستندات تاریخی و قابل اثبات هستند.
شهید زرین، که بسیاری او را یکی از بهترین تکتیراندازان جهان میدانند، هرگز در نبردهای تکبهتک مغلوب نشد. شهادتش در عملیات خیبر (اسفند ۱۳۶۲) در پی اصابت ترکش خمپاره رقم خورد. او علیرغم اصابت چند ترکش کشنده به پا، کمر و پهلو، به مبارزه ادامه داد تا سرانجام بر اثر انفجار یک خمپاره ۱۲۰ میلیمتری در نزدیکی او و اصابت ترکش به سرش، به شهادت رسید. انتشار کتاب «یکی مرد جنگی؛ شهید عبدالرسول زرین به روایت همرزمان» نوشته سجاد خالقی توسط انتشارات سوره مهر در سال ۱۴۰۲، فرصتی دوباره برای مرور زندگی و خاطرات این اسطوره تکتیراندازی به ارمغان آورد. هفته دفاع مقدس، بهانهای مناسب برای یادآوری رشادتهای او و بررسی ویژگیهای منحصر به فردش است.
یکی از ویژگیهای تاکتیکی زرین، استفاده انتخابی از دوربین تفنگش بود؛ او تنها در صورت زیاد بودن فاصله تا هدف از دوربین استفاده میکرد. او اغلب به تنهایی به ماموریتهای شناسایی و کمین میرفت و به دلیل تجارب فراوان در شناسایی منطقه، شناخت کاملی از جغرافیای منطقه عملیاتی داشت. ستاد لشکر ۱۴ امام حسین (ع) برای تسریع در جابجایی او، موتورسیکلتی در اختیارش قرار داده بود. او تنها از فرماندهی شهید حسین خرازی اطاعت میکرد و تصمیمات خود را بهصورت مستقل اتخاذ مینمود.
از دیگر شگردهای زرین، پاشیدن آب جلوی سنگر و جانپناهش در شب بود تا از ایجاد گرد و غبار ناشی از شلیک در طول روز جلوگیری کند و موقعیت خود را پنهان نگه دارد. او در آموزش تکتیراندازان جوان، بر تقویت عضلات پاها و دستان تاکید میکرد، چرا که استحکام فیزیکی، بهویژه در هنگام شلیک، امری حیاتی است. به گفته همرزمانش، او به شاگردانش تاکید میکرد که شلیک بیجا انجام ندهند و در لحظه شلیک، سرعت عمل را سرلوحه کار خود قرار دهند.
یکی از ویژگیهای اخلاقی شاخص زرین، دقت در هدفگیری بود. او همیشه به بالای ابروی هدف شلیک میکرد و دلیل آن را اینگونه توضیح میداد: «پیشانی مال خداونده. من مامورم. قبل از اینکه این آدم رو بکشم، هم برای او هم برای خودم استغفار میکنم و از نظر روحی و روانی خودم رو واگذار میکنم به خدا.» مبارزه شبانهروزی با گروههای ضدانقلاب جداییطلب از دیگر افتخارات زرین است. او در سال ۱۳۵۷ با اسلحهای ساده از اصفهان به خوزستان رفت تا با این گروهها مبارزه کند و بهدلیل مهارتش، از سوی علی شمخانی، فرمانده سپاه خوزستان، به اسلحه دوربیندار مجهز شد.
پس از مدتی در اصفهان، زرین به سیستان و بلوچستان رفت و در درگیری با اشرار و جداییطلبان، ۱۵ نفر را از پای درآورد. خبر ناآرامیهای کردستان، او را به این منطقه کشاند. در کنار شهید حسین خرازی، عملیات پاکسازی سنندج از فرودگاه آغاز شد. یکی از غنائم جنگی او در این عملیات، اسلحه دوربیندار دراگانوف روسی بود. همرزمانش به او عنوان یک تکتیرانداز فوقالعاده و فردی با روابط عمومی بالا و قدرت جمعبندی افراد را میدادند.
زرین که در سپاه اصفهان نیز شهرت داشت، با اصرار فراوان به جبهههای جنوب اعزام شد و علاوه بر تکتیراندازی، در کارهای مختلفی از جمله آشپزی، نگهبانی، حفر کانال، آموزش نیروها، و … مشارکت میکرد. او در زمستان ۱۳۵۹ از ناحیه ران پا زخمی شد و به مرخصی اجباری رفت، اگرچه به دلیل روحیه جنگندگیاش، کمتر به مرخصی میرفت. با وجود بیش از ۶۰ درصد ازکارافتادگی در اواخر عمر، دقت شلیکهای او تغییری نکرد.
اخبار جهان گزارش میدهد که زرین با حضور ابوالحسن بنیصدر، رئیسجمهور وقت و فرمانده کل قوا، در خطوط مقدم مخالفت میکرد. او معتقد بود افراد نفوذی در تیم بنیصدر اطلاعات نیروهای خودی را به دشمن میرساندند. زرین در عملیاتهای مختلف، هلیکوپترهای دشمن را مورد هدف قرار داد و در جریان عملیات فرمانده کل قوا، یک هلی کوپتر را سرنگون کرد. او همچنین در عملیات ثامن الائمه، وظیفه شناسایی و آموزش نیروها را بر عهده داشت. او در عملیاتهای مختلف، تکتیراندازان و رانندگان تانکهای دشمن را که حتی با آرپیجی هم به راحتی قابل هدفگیری نبودند، از پای درآورد.
در عملیات فتحالمبین، زرین علیرغم اصابت چند ترکش به پا، ۲۰۴ نفر از نیروهای عراقی را از بین برد. او در عملیات بیتالمقدس هم ۴۶۸ نفر را هدف قرار داد. در عملیات رمضان، گلوله مستقیم توپ دشمن شکمش را درید، که منجر به ۷۰ درصد از کارافتادگی او شد. با وجود این جراحات، او تا ۲۰ ماه قبل از شهادتش، به مبارزه ادامه داد. جالب است بدانید در خلال درمان، او پسر ۱۶ سالهاش اکبر را به بهانهای از رفتن به جبهه منصرف کرد و خودش بعد از بهبودی، به جبهه رفت و در ماموریتی با فرزندش تا نزدیکی نیروهای دشمن رفت.
در عملیات محرم، او با استفاده از موتورسیکلت برای نیروهای تک تیرانداز، تاثیر قابل توجهی بر روی دشمن گذاشت، به طوری که اسرای عراقی از ناآگاهی خود از محل شلیک و کشته شدن فرماندهانشان اظهار شگفتی میکردند. شهید خرازی درباره زرین دستور داده بود که موتورسیکلت او را بهجای تعمیر، نو کنند تا او بدون معطلی بتواند به مأموریتهای خود ادامه دهد. دستاوردهای او در عملیات فجر ۴ هم قابل توجه بود. سردار ابوشهاب اعتقاد دارد که دور زدن دشمن در کانیمانگا را مدیون زرین و نیروهایش هستیم.
منبع: تابناک


























