به گزارش اخبار جهان به نقل از فرادید، گوجوسئون، یا چوسان قدیم، نخستین پادشاهی شناختهشده در شبهجزیره کره، ریشههای افسانهای و تاریخی پیچیدهای دارد. روایتهای سنتی، تاسیس آن را به سال ۲۳۳۳ قبل از میلاد و به پادشاهی افسانهای دانگون وانگوم نسبت میدهند. اما شواهد باستانشناسی و بررسیهای تاریخی نشان میدهند که احتمالا پیدایش این پادشاهی چند صد سال پس از این تاریخ رخ داده است. این اختلاف نظر بین تاریخهای افسانهای و شواهد تاریخی، پژوهشگران را به بررسی دقیقتر منابع و روایتهای مختلف واداشته است.
گوجوسئون در عصر مفرغ شکل گرفت و قلمرو آن بخش وسیعی از شمال شبهجزیره کره، دشتهای منچوری و نواحی شرقی چین امروزی را در بر میگرفت. در اوج قدرت خود، این پادشاهی بخش اعظم شمال شبهجزیره را تحت سیطره خود داشت. وجود گوجوسئون نه تنها در متون تاریخی کرهای مانند سامگوکیوسا و سامگوکساگی به اثبات رسیده است، بلکه منابع چینی همچون شانهایجینگ و نوشتههای مورخان هان نیز به وجود و اهمیت این کشور اشاره میکنند. این امر نشان میدهد که گوجوسئون در منطقه خود و در نظر همسایگان قدرتمندش، جایگاه سیاسی و فرهنگی مهمی داشته است.
افسانهی دانگون، که بنیانگذاری گوجوسئون را روایت میکند، پیوندی نمادین بین آسمان و زمین و تلفیقی از نیروهای بومی و مهاجر را به تصویر میکشد. در این افسانه، هوآنین، خدای آسمان، پسرش هوآنونگ را برای آوردن تمدن به زمین میفرستد. هوآنونگ پس از فرود آمدن بر کوه تئبک، با یک خرس و یک ببر مواجه میشود که آرزوی تبدیل شدن به انسان را دارند. در نهایت خرس با ریاضت، به زنی انسانگونه تبدیل شده و با هوآنونگ ازدواج میکند و دانگون، بنیانگذار گوجوسئون، از این ازدواج متولد میشود.
این افسانهی اسطورهای، هویت ملی مشترکی برای مردم کره خلق کرده و مشروعیت سیاسی و مذهبی پادشاهی را توجیه میکند. این روایت، ریشه در باورهای عامیانه و اسطورهشناسی دارد و از دیدگاه تاریخی، به جای ارائه گزارشی دقیق از وقایع، نمادی از آرمانهای فرهنگی و اجتماعی آن دوران است. این افسانه حتی امروزه نیز در فرهنگ و هویت ملی کرهایها نقش مهمی ایفا میکند و روز سوم اکتبر هر سال بهعنوان روز ملی بنیانگذاری کره جشن گرفته میشود.
با گذر زمان، اتحادیهی قبیلهای گوجوسئون به دولتی سازمانیافته تبدیل شد و در حدود سدهی هفتم پیش از میلاد، روابط تجاری با دولتهای چین برقرار کرد. استفاده از مفرغ و سپس آهن، به پیشرفت کشاورزی و صنایع کمک شایانی کرد و در این دوره، فرمانروای گوجوسئون لقب «شاه» را به خود گرفت، که نشان از شکلگیری نظام سلطنتی در این پادشاهی دارد. وجود قوانین هشتگانه، که اگرچه فقط سه اصل آن باقی مانده است، اما گواه تلاش برای ایجاد نظم اجتماعی و حقوقی در گوجوسئون است.
گوجوسئون در طول حیات خود با تهدیدات و جنگهای متعددی از سوی چین، بهویژه دولت یَن، روبرو شد و بخشهایی از قلمرو خود را از دست داد. با این حال، بهلطف استفاده از آهن و ساختارهای اجتماعی پیشرفته، همچنان به عنوان یکی از قدرتهای مهم منطقه باقی ماند. دوران ویمان چوسئون، با تصرف قدرت توسط ویمان، مهاجری از چین، شاهد گسترش روابط تجاری بود، اما فشارهای روزافزون امپراتوری هان سرانجام در سال ۱۰۸ قبل از میلاد منجر به سقوط گوجوسئون شد.
پس از سقوط گوجوسئون، چینیها چهار فرمانداری در این منطقه برپا کردند و نفوذ مستقیمی بر شمال شبهجزیره کره اعمال نمودند. اما این دوران چینینشینی، دوام چندانی نداشت و با ظهور گوگوریو، یکی از سه پادشاهی کره، دوباره یک دولت مستقل کرهای در این منطقه قدرت گرفت. گوگوریو، با جذب و تلفیق میراث فرهنگی گوجوسئون، توانست این منطقه را دوباره متحد و به پیشرفت برساند.
اگرچه گوجوسئون به عنوان یک دولت مستقل از بین رفت، اما میراث آن همچنان الهامبخش فرهنگ و هویت ملی کره است. افسانهی دانگون، قوانین اجتماعی، و ساختار اولیهی دولت از جمله یادگارهای مهم این دوره هستند و گوجوسئون را میتوان سنگ بنای هویت تاریخی و فرهنگی ملت کره دانست، مسیری که منجر به ظهور سه پادشاهی کره (گوگوریو، بکجه و شیلا) و در نهایت شکلگیری هویت ملی کره شد. مطالعهی تاریخ گوجوسئون، برای درک بهتر تاریخ و فرهنگ امروزی کره، امری ضروری است. تحلیلهای تاریخی گوناگون به بررسی دقیقتر چگونگی شکلگیری هویت ملی کرهایها میپردازند و نقش گوجوسئون را در این فرآیند برجسته میکنند.
منبع: فرادید


























