به گزارش اخبار جهان به نقل از Middle East Eye، طرح مصر برای تشکیل یک نیروی واکنش سریع منطقهای در خلیج فارس با مخالفت برخی از کشورهای عربی مواجه شده و با شکست روبرو شد. این طرح که توسط وزیر خارجه مصر، بدر عبدالاطی، ارائه شده بود، بر اساس معاهده دفاع مشترک و همکاری اقتصادی سال ۱۹۵۰ بین کشورهای عربی شکل گرفته و هدف آن ایجاد سازوکاری برای دفاع از کشورهای عضو در برابر تهدیدات خارجی، بهویژه اسرائیل، بود.
این پیشنهاد که پیشبینی میکرد نیروی یاد شده تحت فرماندهی مصر باشد، با مخالفت شدید قطر و امارات روبرو شد. یک دیپلمات ارشد مصری به Middle East Eye اعلام کرد که اختلاف اصلی بر سر رهبری این نیرو بوده است. در حالی که عربستان سعودی خواهان فرماندهی این نیرو بود، مصر با توجه به تجربه نظامی طولانی خود، خود را شایستهتر میدانست. این اختلاف نظرها نشاندهنده عمق شکافها و رقابتهای ژئوپلیتیکی در میان کشورهای عربی است، شکافهایی که فراتر از موضوع تشکیل یک نیروی مشترک، ریشه در اختلافات تاریخی و منافع ملی رقیب دارند.
شکست این طرح به وضوح نشان دهنده تغییر موازنه قدرت در منطقه است. افزایش نفوذ اقتصادی و سیاسی برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس و همچنین روابط پیچیده با قدرتهای جهانی، به ویژه ایالات متحده آمریکا، نقش مهمی در این شکست ایفا کرده است. این امر همچنین نشان از اهمیت رو به افزایش قدرتهای منطقهای مانند ایران و ترکیه در معادلات منطقهای دارد، قدرتهایی که کشورهای خلیج فارس حضور آنها در هرگونه سازوکار امنیتی مشترکی را نپذیرفتند. در واقع، این تصمیم نشان میدهد که کشورهای خلیج فارس ترجیح میدهند به جای تکیه بر یک نیروی مشترک منطقهای، امنیت خود را از طریق راهبردهای مستقل و یا با تکیه بر ائتلافهای دوجانبه، به ویژه با قدرتهای جهانی تأمین کنند.
مصر، پس از ارائه این پیشنهاد، امیدوار بود که نشست سران اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی در ۱۵ سپتامبر بتواند اقدامات ملموسی برای پایان دادن به آنچه مصر “نسلکشی” اسرائیل در غزه مینامد، در پی داشته باشد. این نشست تنها چند روز پس از حمله اسرائیل به دوحه انجام شد که منجر به کشته شدن شش نفر شد. مصر همچنین در تلاش بود تا از کوچ اجباری فلسطینیان به صحرای سینا جلوگیری کند. با این حال، این نشست به نتیجهای عملی منتهی نشد.
یکی دیگر از دیپلماتهای مصری، نقش ایالات متحده در شکل دادن به مسیر اجلاس را برجسته کرد و گفت که یک هیئت قطری از واشنگتن بازگشته و پیامی را با خود آورده که هیچ تصمیمی علیه اسرائیل نباید اتخاذ شود. آمریکاییها وعده داده بودند که دونالد ترامپ بحران را مدیریت خواهد کرد و از حمله احتمالی نتانیاهو به هر کشور دیگری در خلیج فارس جلوگیری خواهد کرد. امارات متحده عربی نیز از این موضع حمایت قاطعانهای به عمل آورد.
این امر به وضوح نشان میدهد که نفوذ ایالات متحده در منطقه همچنان قدرتمند است و بسیاری از کشورهای عربی ترجیح میدهند با آمریکا هماهنگ عمل کنند، حتی اگر به قیمت نادیده گرفتن برخی از نگرانیهای خود باشد. در نهایت، کشورهای عربی دیگر احساس کردند که در تلهای گرفتار شدهاند؛ موضع قطر با حمایت امارات غالب شده بود و سایر کشورها نتیجه گرفتند که هرگونه اقدام مستقیم علیه اسرائیل بیفایده است و بهترین راه، فشار آمریکا بر اسرائیل برای آتشبس در غزه است. این رویکرد محتاطانه و عدم تمایل به رویارویی مستقیم با اسرائیل، شکافی عمیق میان اهداف و راهبردهای کشورهای عربی را نمایان میسازد.
بیانیه پایانی اجلاس، حمله اسرائیل به دوحه را محکوم کرد اما فاقد هرگونه اقدام عملی بود. این مسئله بار دیگر شکاف میان کشورهای عربی در قبال اسرائیل و جنگ غزه را برجسته ساخت و برای مصر، نتیجه اجلاس بیش از پیش احساس انزوا در چارچوب ائتلاف عربی-اسلامی را آشکار کرد. این شکست، سوالات مهمی را در مورد آینده همکاریهای امنیتی در منطقه خاورمیانه و چگونگی مواجهه با چالشهای امنیتی مشترک، مطرح میکند. پیامدهای این شکست ممکن است به افزایش تنشهای منطقهای و ادامه بیثباتی در منطقه منجر شود. همچنین، این رویداد به تقویت تمایل به دنبال کردن راهبردهای ملی مستقل به جای همکاریهای منطقهای منجر خواهد شد، که میتواند تبعات منفی فراوانی برای امنیت منطقه به همراه داشته باشد. واکنشهای بینالمللی به این شکست و همچنین تحلیلهای آیندهنگر در این زمینه، موضوعاتی هستند که نیازمند توجه و بررسی بیشتر هستند.
منبع: Middle East Eye



























