به گزارش اخبار جهان به نقل از اقتصادآنلاین، امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، در اظهارات اخیر خود بهطور قاطع از فعالسازی مکانیزم ماشه و بازگشت تحریمهای سازمان ملل علیه ایران خبر داد. این تصمیم که پیشتر توسط فرانسه، انگلیس و آلمان آغاز شده بود، اکنون با تأیید صریح مکرون، بهمثابه نقطه پایانی بر توافق هستهای برجام و آغاز دور جدیدی از فشارهای بینالمللی بر ایران تلقی میشود. اگرچه از نظر اقتصادی، شدت این تحریمها به پای تحریمهای ایالات متحده نمیرسد، اما پیامدهای روانی و سیاسی آن میتواند بر اقتصاد ایران تأثیر قابلتوجهی داشته باشد.
تحریمهای سازمان ملل، در مقایسه با تحریمهای گسترده و فراسرزمینی آمریکا که دسترسی ایران به سیستم بانکی جهانی، فروش نفت و نقل و انتقال ارز را بهشدت محدود کرده است، اثر اقتصادی مستقیم کمتری بر زندگی روزمره شهروندان ایرانی دارد. اروپا همواره در اعمال فشار اقتصادی بر ایران، در مقایسه با ایالات متحده، رویکردی محتاطانهتر و محدودتر را در پیش گرفته است. شرکتهای اروپایی در حوزههای انرژی و صنعت، با وجود تحریمها، همچنان راههایی برای ادامه همکاری با ایران پیدا کردهاند و معافیتهای بشردوستانه نیز امکان ارسال دارو و اقلام پزشکی به ایران را فراهم آورده است.
با این حال، آنچه فعالسازی مکانیزم ماشه را به موضوعی حیاتی تبدیل میکند، ابعاد روانی و سیاسی آن است. اظهار صریح مکرون مبنی بر قطعی بودن این تصمیم، پیامی آشکار از “دائمی شدن” تحریمها علیه ایران ارسال میکند. این پیام، موجب از بین رفتن امید به رفع تحریمها در میان مردم و فعالان اقتصادی میشود و بر تصمیمات آنان تأثیر بسزایی میگذارد. کافی است به واکنش بازار ارز نگاه کنیم؛ حتی پیش از اجرایی شدن تحریمها، خبر احتمال بازگشت قطعنامهها کافیست تا نرخ ارز افزایش یابد. این، نمونهای بارز از “انتظارات تورمی” است؛ جایی که پیشبینی افزایش قیمتها، به افزایش تقاضا و در نتیجه به افزایش بیشتر قیمتها منجر میشود.
در سطح سیاسی نیز، این تصمیم میتواند پیامدهای مهمی داشته باشد. رسیدن به اجماع در میان کشورهای اروپایی در خصوص ایران، همواره چالشبرانگیز بوده است و برخی از این کشورها به دلایل اقتصادی یا سیاسی، تمایل به حفظ راههای تعامل با ایران دارند. اما فعالسازی مکانیزم ماشه، یک تصمیم جمعی علیه ایران ثبت میکند که لغو آن بسیار دشوارتر از اعمال آن خواهد بود. این امر میتواند به انزوای طولانیتر ایران در عرصه بینالمللی منجر شود، حتی اگر اثر اقتصادی آن به اندازه تحریمهای ایالات متحده نباشد. بازگشت به نقطه صفر مذاکرات پس از فعالسازی مکانیزم ماشه، به دلیل احتمال وجود مخالفت و ایجاد فشار از سوی برخی کشورهای اروپایی، تقریباً ناممکن خواهد بود.
بازار ایران سالهاست که با نوسانات ناشی از اخبار سیاسی و بینالمللی دست و پنجه نرم میکند. هرگونه خبر از مذاکرات یا توافق، به آرامش بازار میانجامد و هر خبر از تحریم جدید، شوک شدیدی به آن وارد میکند. اکنون نیز تصویر ذهنی ایرانیان از “دائمی شدن” تحریمها، هرچند از نظر اقتصادی ممکن است اغراقآمیز باشد، نقش تعیینکنندهای در اقتصاد رفتاری دارد. در نهایت، آنچه تورم را در ایران تشدید میکند، نه فقط محدودیتهای واقعی تجارت، بلکه ترس و بیاعتمادی به آینده است. اظهارات مکرون، بیش از آنکه یک اعلان رسمی دیپلماتیک باشد، یک پیام روانی به بازار ایران است. بازگشت قطعنامههای سازمان ملل، معنای نمادین بزرگی دارد: ایران دوباره به فهرست کشورهای تحت فصل هفتم منشور ملل متحد برمیگردد. این تغییر جایگاه، در ذهنیت عمومی، معادل “انزوای دائمی” است و به سرعت خود را در بازار ارز و کالاهای مصرفی نشان خواهد داد. در شرایطی که اقتصاد ایران پیشاپیش با کسری بودجه و نقدینگی بالا دست و پنجه نرم میکند، این شوک روانی میتواند به تشدید تورم منجر شود.
گفتنی است که نمودار تولید و صادرات نفت ایران از ابتدای سال ۱۳٨٩ (سال تصویب قطعنامه ١٩٢٩ سازمان ملل) تا ابتدای سال ١٣٩١ نشان میدهد که تولید و فروش نفت ایران ثابت بوده و بالای ٢ میلیون بشکه در روز بوده است. از سال ١٣٩١ به بعد، تحریمهای یکجانبه آمریکا است که بر فروش نفت ایران اثر میگذارد. تحریمهایی که از سال ١٣٩٧ با خروج آمریکا از برجام مجددا اعمال شده و در حال حاضر تا حد زیادی بیاثر شده است. بنابراین، اگرچه فعالسازی مکانیزم ماشه میتواند بر فروش نفت ایران تأثیر بگذارد، اما شدت این تأثیر به مراتب کمتر از تحریمهای آمریکا خواهد بود. نکته مهمتر، تأثیر روانی و سیاسی این تصمیم بر اقتصاد و جایگاه ایران در جامعه بینالمللی است.
منبع: اقتصادآنلاین


























