به گزارش اخبار جهان به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، نوار غزه، این زخم کهنه خاورمیانه، در چنگال بمبارانهای بیامان و محاصرهای طاقتفرسا، نه تنها زیرساختهایش را از دست میدهد، بلکه هویت و آیندهاش نیز در معرض نابودی کامل قرار دارد. فیلیپ لازارینی، کمیسر کل آنروا، با هشدار جدی از تبدیل شدن غزه به بیابانی غیرقابل سکونت سخن گفته است؛ جایی که کودکان از گرسنگی رنج میبرند و خانوادهها در وحشت آوارگی روزگار میگذرانند.
این سرزمین، که روزگاری شاهد مقاومت سلحشورانه ساکنانش بود، امروز به میدانی برای آزمایش استراتژیهای ویرانگر تبدیل شده است. نماد مقاومت، برج النور، به تلی از خاکستر تبدیل شده و مدارس اردوگاه الشاطئ، پناهگاه هزاران آواره، با خاک یکسان شدهاند. این ویرانیها، ناشی از بمبارانهای سنگین، تنها بخشی از طرحی بزرگتر برای خالی کردن غزه از ساکنانش به نظر میرسد. محمود بصل، سخنگوی دفاع مدنی غزه، از بیخانمان شدن بیش از ۶۰۰۰ نفر در عرض ۲۴ ساعت خبر داده است؛ آماری دردناک که فریاد خاموش مردمی است که در جستجوی بقا در میان بمبارانها و محاصره دست و پنجه نرم میکنند.
گزارشهای یونیسف نیز از وخامت اوضاع حکایت دارد؛ بیش از ۷۰ درصد کودکان غزه با سوءتغذیه شدید روبرو هستند و این آمار بهسرعت در حال افزایش است. گرسنگی در غزه، دیگر یک مشکل نیست؛ بلکه سلاحی است که آینده یک نسل را هدف گرفته است. خانوادههای آواره در چادرهایی زندگی میکنند که خود هدف حملات هوایی قرار میگیرند. حمله بامدادی به چادرهای آوارگان در دیرالبلح، که به کشته شدن دستکم شش نفر، از جمله زنان و کودکان، منجر شد، نشان میدهد که هیچ نقطه امنی در غزه وجود ندارد. این چرخه خشونت، همراه با محاصرهای غیرانسانی، غزه را به زندان مرگ تبدیل کرده است.
در سوی دیگر این بحران، رژیم صهیونیستی در مسیری گام برمیدارد که حتی حامیانش را نیز به وحشت انداخته است. اعلام کل نوار غزه بهعنوان “منطقه قرمز” و درخواست تخلیه فوری ساکنان، در کنار ادعای وجود “مناطق سبز بشردوستانه” که خود نیز هدف بمبارانها قرار میگیرند، پارادوکسیکال و تامل برانگیز است. استراتژی نتانیاهو برای اشغال کامل غزه، که با فراخوان دهها هزار نیروی ذخیره همراه است، از سوی چهرههایی مانند نفتالی بنت و بنی گانتز بهعنوان “قماری دیوانهوار” توصیف شده است. این سیاست نه تنها مقاومت فلسطینی را تضعیف نکرده، بلکه به انزوای جهانی رژیم صهیونیستی و شکافهای عمیق داخلی در تلآویو دامن زده است.
برخی روانشناسان سیاسی، رفتار نتانیاهو و کابینهاش را به مازوخیسم تشبیه کردهاند؛ رفتاری که موجودیت خود رژیم را تهدید میکند. حمله به نشست سران حماس در دوحه، که به گزارش الجزیره نشانهای از “عدم تعادل روانی” تصمیمگیران صهیونیست بود، تنها یکی از نمودهای این خودزنی است. جامعهشناسان صهیونیست نیز از افزایش “نفرت داخلی” در جامعه اسرائیل پس از جنگ هشدار میدهند. این نفرت، همراه با ناکامیهای نظامی و فشارهای بینالمللی، رژیم صهیونیستی را به لبه پرتگاه برده و اعتماد عمومی به نهادهای نظامی و سیاسی در تلآویو به پایینترین سطح در دهههای اخیر رسیده است.
غزه در آستانه فروپاشی کامل است، اما این فروپاشی تنها به این سرزمین محدود نمیشود. ادامه روند کنونی، میلیونها آواره فلسطینی را به منطقهای بیآینده خواهد راند و این موج آوارگی میتواند خاورمیانه و حتی اروپا را درگیر بحرانهای جدید کند. در صورت تداوم محاصره، غزه ممکن است بهطور کامل غیرقابل سکونت شود. در عین حال، رژیم صهیونیستی نیز با بحرانی وجودی روبهروست که از درون آن را متلاشی میکند. شکست در دستیابی به اهداف اعلامشده، از نابودی حماس تا آزادی اسرا، نشاندهنده بنبستی استراتژیک است که تلآویو را فلج کرده است.
جهان در برابر غزه ایستاده و تماشا میکند، اما این تماشا تا کی ادامه خواهد یافت؟ نیاز به آتشبس فوری، نهتنها برای نجات غزه، بلکه برای جلوگیری از یک فاجعه منطقهای و جهانی، غیرقابل انکار است. جامعه بینالمللی، که تاکنون در برابر این بحران عمدتاً سکوت کرده، باید از انفعال دست بکشد. غزه امروز آزمونی برای انسانیت است؛ آزمونی که نتیجهاش نهتنها آینده این سرزمین، بلکه اعتبار اخلاقی جهان را تعیین خواهد کرد. آیا جهان به این فریاد پاسخ خواهد داد، یا غزه را به فراموشی خواهد سپرد؟
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان



























