به گزارش اخبار جهان به نقل از گاردین، حملهی اخیر رژیم اسرائیل به قطر و ترور هدفمند آنچه که ادعا میشود سران حماس بودند، زنگ خطری جدی را برای ثبات منطقهی غرب آسیا به صدا درآورده است. این اقدام که با واکنشهای بینالمللی تند و صدور بیانیههای محکومکننده همراه بوده، نشان از تغییر بنیادی در معادلات منطقهای دارد و بهطور فزایندهای اسرائیل را بهعنوان تهدید امنیتی اول منطقه مطرح میکند. گاردین در این خصوص مینویسد که ترور مذاکرهکنندگان حماس در دوحه، خط قرمز را برای حتی نزدیکترین شرکای عرب اسرائیل شکسته است.
اسرائیل سالهاست حملات فرامرزی خود را برای تامین امنیت ملی توجیه میکند. طی دو سال گذشته، در واکنش به حملات ۷ اکتبر حماس، اسرائیل به شش کشور منطقه حمله کرده است. اما حمله به دوحه، پایتخت قطر، یک شریک امنیتی مهم آمریکا و میزبان مذاکرات حساس بین اسرائیل و حماس به ابتکار واشنگتن، بیش از یک ترور هدفمند است؛ این حمله نشان از تغییر در رویکرد منطقهای دارد که در آن، برخی کشورهای عربی دیگر ایران را عامل اصلی بیثباتی منطقه نمیدانند و به جای آن، اسرائیل را بهعنوان تهدید اصلی میشناسند.
این نخستین بار نیست که اسرائیل همزمان با تلاشهای دیپلماتیک دست به چنین اقداماتی میزند. در دو سال گذشته، ترورهای برجسته و حملات متعددی در لبنان علیه حزبالله، در سوریه علیه دولت احمد الشرع، در یمن علیه حوثیها و علیه ایران طی جنگ ۱۲ روزه ژوئن (همزمان با مذاکرات تهران و واشنگتن) صورت گرفته است. این حملات اغلب بهگونهای زمانبندی میشوند تا مذاکرات را مختل کنند یا نشان دهند که اسرائیل حاضر نیست دیپلماسی را از زور جدا کند. حمله به دوحه نیز در همین الگو قرار میگیرد اما پیامدهای بلندمدتی در پی خواهد داشت. موشکها در نزدیکی قصری فرود آمدند که اخیرا دونالد ترامپ از آن بازدید کرده بود؛ سفری که شامل بازدید از یک پایگاه نظامی آمریکا در قطر نیز میشد. این اتفاق، فرضیهی دیرینهی حاکمان خلیج فارس را که معتقدند روابط با آمریکا و وجود پایگاههای نظامی، آنها را از حملات مصون نگه میدارد، به چالش کشیده است.
اسرائیل مدتهاست که نسبت به قطر بدبین است. دوحه سالها با تایید آمریکا و اسرائیل، پول نقد به غزه میفرستاد تا به ثبات منطقه کمک کند. اما پس از حملات ۷ اکتبر، مقامات اسرائیلی این کمکها را به معنای تقویت حماس تعبیر کردند. افشای اسنادی که نشان میداد نزدیکان نتانیاهو ظاهراً از قطر پول دریافت کردهاند تا به نفع آن لابی کنند، خشم اسرائیل را بیشتر کرد. با این حال، این نگاه مورد تایید واشنگتن نیست. قطر میزبان پایگاه هوایی العدید، یکی از پایگاههای اصلی نظامی آمریکا در منطقه است. جو بایدن در سال ۲۰۲۲، قطر را «متحد بزرگ غیرناتویی» آمریکا نامید. دوحه همچنین در جنگ ۱۲ روزهی ژوئن هدف حملات موشکی ایران قرار گرفت. حملهی اخیر به دوحه دومین حمله در چند ماه اخیر است و پرسشهایی درباره کارآمدی حمایت آمریکا از شرکای منطقهای خود ایجاد میکند.
نویسندهی گزارش گاردین بر این باور است که دهههاست که کشورهای خلیج فارس امنیت منطقهای را از دریچهی نگرانی از برنامهی هستهای ایران، حمایت ایران از گروههای مسلح و توانایی این گروهها در حملات فرامرزی تعریف کردهاند. اما امروزه، کارزار اسرائیل در غزه، عملیات در کرانهی باختری و حملات در لبنان، سوریه و قطر، گفتگوها را دگرگون کرده است. اگرچه نویسنده به تاثیر رفتارهای ایران در شعلهور کردن برخی درگیریها اشاره میکند، اما کشورهای عربی به این نتیجه رسیدهاند که اسرائیل بزرگترین تهدید برای ثبات منطقه است. اقدامات اسرائیل جسورانهتر شده و هنجارهایی را نقض میکند که رهبران عرب تصور میکردند همچنان حاکم بر منطقه هستند. انفعال آمریکا در مهار حملات نظامی اسرائیل، این برداشت را تقویت کرده است.
حمله به دوحه، حاکمان خلیج فارس را با این واقعیت روبهرو میکند که واشنگتن یا نمیخواهد یا نمیتواند نزدیکترین متحد خود را مهار کند. فرسایش حس تضمینهای امنیتی، توافقهای ابراهیم و طرحهای عادیسازی روابط را تحت تاثیر قرار داده است. در واکنش، رهبران خلیج فارس احتمالا همکاریهای خود را عمیقتر میکنند، تنوعبخشی به شراکتهای خارجی و امنیتی خود را سرعت میبخشند، روابط اقتصادی قوی با چین را حفظ میکنند، همکاریهای دفاعی با ترکیه را گسترش میدهند و چشمانداز عادیسازی با اسرائیل را دوباره ارزیابی میکنند. این حمله، برای کشورهایی که تلاش کردهاند روابط با اسرائیل و آمریکا را متوازن کنند، کار را بسیار دشوارتر کرده است. حاکمان خلیج فارس به دنبال دستیابی به خودمختاری راهبردی هستند و عزم آنها برای کاهش وابستگی به آمریکا افزایش یافته است. حمله به دوحه، شاید نقطه عطفی باشد که نشان میدهد نظم سنتی منطقهای در حال فروپاشی است. اکنون پرسش این نیست که آیا منطقه واکنش نشان خواهد داد، بلکه چگونه خواهد بود.
منبع: گاردین



























