به گزارش اخبار جهان به نقل از عصر ایران، کتاب جنجالی «گور پدر فرهنگ» نوشته هربرت رید، به مثابه یک مانیفست انتقادی، نه تنها نهادهای فرهنگی را به چالش میکشد، بلکه به بنیانهای شکلگیری مفهوم «فرهنگ» نیز حمله میکند. رید با نگاهی انتقادی، فرهنگ رسمی را که در موزهها، دانشگاهها و دستگاههای دولتی عرضه میشود، بیشتر به یک قبرستان برای فرهنگ تشبیه میکند تا تجلی زندهای از آن. او با صراحت بیان میکند که هر زمان فرهنگ نهادینه شود، جوهره و پویایی خود را از دست داده و به ابزاری در خدمت قدرت بدل میشود.
از منظر رید، فرهنگ رسمی ابزاری برای اعمال سلطه و بازتولید نابرابری است. این دیدگاه را میتوان در چارچوب جامعهشناسی فرهنگ و به ویژه نظریه «سرمایه فرهنگی» پیر بوردیو درک کرد. به اعتقاد رید، دولتها، اعم از سرمایهداری یا سوسیالیستی، از فرهنگ به عنوان زبانی برای نظمبخشی اجتماعی استفاده میکنند. کتاب «گور پدر فرهنگ» در واقع اعتراضی است به تقلیل فرهنگ به ایدئولوژی حاکم و ابزاری برای کنترل اجتماعی.
رید در مقابل این فرهنگ نهادی و مرده، از «فرهنگ زنده» سخن میگوید؛ فرهنگی که ریشه در زندگی روزمره، کار و خلاقیت انسانها دارد. او معتقد است که فرهنگ واقعی را باید در کنشهای خودجوش مردم، هنرهای محلی، تجربههای خلاق فردی و روابط انسانی جستجو کرد. این دیدگاه بسیار نزدیک به مفهوم «فرهنگ به مثابه شیوه زندگی» است که ریموند ویلیامز در دهههای بعد مطرح کرد. ویلیامز استدلال میکند که فرهنگ محدود به هنرها و نهادهای رسمی نیست، بلکه شامل تمام جنبههای زندگی اجتماعی، از جمله عادات روزمره، باورها و ارزشها میشود.
رید هنر را نه یک کالای لوکس یا ابزاری تبلیغاتی، بلکه نیرویی بنیادین برای آزادی انسان میداند. از دیدگاه او، هنر عنصری است که میتواند در برابر یکسانسازی و کالاییشدن مقاومت کند. در حالی که مکتب فرانکفورت (به ویژه تئودور آدورنو و ماکس هورکهایمر) از «صنعت فرهنگ» و تولید انبوه محصولات فرهنگی که به تضعیف تفکر انتقادی منجر میشود، ابراز نگرانی میکردند، رید تأکید داشت که هنر تنها زمانی زنده میماند که از قید نهادها و بازار آزاد شود.
با نگاهی به نظریههای معاصر، میتوان دریافت که «گور پدر فرهنگ» در امتداد همان خط فکری قرار میگیرد که بعدها میشل فوکو در تحلیل تبارشناختی «قدرت/دانش» دنبال کرد. فوکو استدلال میکند که دانش و قدرت به طور جداییناپذیری به هم مرتبط هستند و نهادهای فرهنگی نقش مهمی در شکلدهی گفتمانها و حفظ ساختارهای قدرت ایفا میکنند. به همین ترتیب، نقد رید بر تحمیل ارزشهای فرهنگی از بالا، شباهت زیادی به بحثهای پسااستعماری درباره «هژمونی فرهنگی» دارد، که به سلطه یک فرهنگ بر فرهنگهای دیگر از طریق ابزارهای غیرمستقیم مانند رسانهها و آموزش اشاره دارد.
اهمیت دیدگاههای رید در دنیای امروز همچنان پابرجا است. در جهانی که شبکههای اجتماعی و رسانههای بزرگ تولید فرهنگی را در مقیاس صنعتی انجام میدهند، این پرسش مطرح میشود که آیا آنچه به نام فرهنگ عرضه میشود، واقعاً زندگی ما را بازتاب میدهد یا صرفاً ما را در مصرف تصاویر و کالاها غرق میکند؟ اگر فرهنگ به محصولی بازاری تقلیل یابد، آیا چیزی جز یک «جنازه زیبا» باقی خواهد ماند؟
به گزارش اخبار جهان، کتاب «گور پدر فرهنگ» مانیفستی است علیه نهادینهشدن فرهنگ، که در آن فرهنگ در بطن زندگی جاری است و هنر به عنوان نیرویی رهاییبخش شناخته میشود. این دیدگاه تأثیر قابل توجهی بر مطالعات فرهنگی و نقد اجتماعی هنر داشته و همچنان میتواند راهی برای فهم نسبت ما با فرهنگ در دنیای امروز بگشاید. در عصری که فرهنگ به طور فزایندهای تجاری شده و تحت سلطه رسانههای بزرگ قرار گرفته است، بازگشت به ایدههای رید میتواند به ما کمک کند تا ارزشهای اصیل فرهنگی را حفظ کرده و در برابر یکسانسازی و سلطه فرهنگی مقاومت کنیم. این کتاب هشداری است برای محافظت از فرهنگ زنده و پویا در برابر تبدیل شدن به یک شیء بیجان و ابزاری در دست قدرت.
منبع: عصر ایران


























