خبرگزاری اخبار جهان منتشر کرده است:
علیه رهبری به نام رهبری: تحلیل موضع رسانههای هوادار درباره استیضاح رئیسجمهور
در گفتمانهای رسانهای اخیر، یکی از رسانههای نزدیک به نامزد جریان مخالف سیاستهای رئیسجمهور با انتشار مقالهایخواهان استیضاح رئیسجمهور شده است. نویسنده این مطلب استدلال میکند که طرح استیضاح میتواند به جلوگیری از انحراف و به عنوان نمادی از شجاعت و صراحت مجلس در مواجهه با مشکلات کشور تلقی شود. این نوشته، گرچه به ظاهر قصد نقد سیاستهای دولت را دارد، به نحوی به احساسات و دغدغههای طرفدارانی که به دنبال بازگرداندن سطحی از پایبندی به اصول نظاماند پاسخ میدهد و از منظر آنان به موضوع استیضاح نگاه میکند.
در این نوشته، رویکردی که تحلیلگران ارائه میدهند بیش از هر چیز به استفاده از منطق رهبر انقلاب در پروندههای تاریخی اشاره میکند تا تصمیمی که ممکن است با این منطق سازگار یا ناسازگار به نظر برسد، توجیه شود. به رغم اینکه استیضاح رؤسای جمهور در برخی مقاطع، به ویژه در چارچوب منطقهای گذشته و با تمسک به سخنان رهبر انقلاب در استخراج معیارهای قانونی و اخلاقی مطرح شده است، این بار کوشیده میشود تا این منطق برای توجیه یا مشروعیتبخشی به استیضاح رئیسجمهور به کار رود. این ادعا با بازخوانی تجربههای تاریخی و مقایسه با فضای سیاسی کنونی سعی در ایجاد همسویی میان موضع فعلی و رویکردهای رهبر انقلاب دارد.
نکته اول: استیضاح به عنوان ابزار پاسخگویی همسو با نگرانیهای نمایندگان و مردم
نویسنده تأکید میکند که استیضاح رئیسجمهور میتواند پاسخگوی اعتراضات به برخی سوء عملکردها یا کاستیهای مدیریتی باشد و با این کار، مجلس نشان میدهد که به عنوان نهاد پاسخگو در برابر مردم عمل میکند. از منظر این تحلیل، استیضاح نمیبایست تنها ابزاری سیاسی باشد، بلکه میتواند نمود صراحت و شفافیت در اجرای وظایف قانونی تلقی شود و به عنوان راهی برای جلوگیری از انحراف از مسیرهای قانونی و صیانت از اصول پذیرفتهشده در نظم سیاسی تعبیر شود.
نکته دوم: استفاده از منطق رهبر انقلاب در استیضاحهای تاریخی و بازتاب آن در امروز
در بخش دیگری از مقاله آمده است که برخی تحلیلگران برای مشروعیتبخشیدن به موضع فعلیِ استیضاح، به تجربههای پیشین رهبر انقلاب در مباحث مشابه استناد میکنند. با این ترجمه، استیضاح به عنوان نتیجه منطق رهبران گذشته در همان چارچوبی ارائه میشود که در برخی مواقع به پروژههای سیاسی بنبستشکن تبدیل شدهاند. اما اینجا به جای مرور دقیق این منطق در متن تاریخی، بر قرابت میان استیضاح امروز و این منطق تأکید میشود تا القا کند که مخالفت یا موافقت رهبر انقلاب با رویکردهای فعلی تا چه حد میتواند تغییر کند یا تحت تأثیرات شرایط جاری تفسیر شود.
نکته سوم: آیا استفاده از رهبر انقلاب برای تقویت مواضع سیاسی، ریشهای اخلاقی دارد؟
بخش دیگری از نوشته به این سؤال میپردازد که آیا رویکردی که رهروان این تحلیل برای توجیه مواضع خود از رهبر انقلاب میکنند، واقعاً با منطق و اصول رهیافتهای گذشته همخوانی دارد یا صرفاً ابزاری است برای تقویت پایگاه سیاسی در برابر دولت فعلی. نویسنده با تأکید بر این نکته که رهبر انقلاب همیشه بر پایه معیارهای فکری و اخلاقی مشخصی عمل کردهاند، یادآور میشود که استفاده از نام یا منطق رهبر برای توجیه استیضاح میتواند به نادیده گرفتن واقعیتهای امروز و تغییر شرایط منجر شود. در نتیجه، با وجود اینکه رهبر انقلاب در برخی مقاطع از اصولی که با نقدهای جدی همراه است، سخن گفتهاند، استنتاج یکسویه از این منطق برای پوشاندن یا مشروعیتبخشیدن به مواضع سیاسی امروز، میتواند به کاهش اعتماد عمومی منجر شود.
برداشت سوم این است که گروهی از تحلیلگران، با علم به اینکه ممکن است رهبر انقلاب با استیضاح رئیسجمهور به شکل فعلی مخالف باشد، در تلاشاند تا از این مخالفت به سمت ایجاد فاصله میان نهادهای تصمیمگیر و دیدگاههای مخالف حرکت کنند. به تعبیر این رسانه، استفاده ابزاری از رهبر انقلاب برای تقویت مواضع اپوزیسیون یا برای جلب حمایت پایگاههای خاص، نشانی از رادیکالیسم است که نه تنها به بهبود امور کمک نمیکند، بلکه میتواند به بیاعتمادی عمومی نسبت به کانالهای تصمیمگیری دامن بزند. در نتیجه، این گونه مواضع، به زعم نویسنده، هرچند با زبان نقد و اصلاحگری مطرح میشود، اما به واقع هدفی جز تیز کردن اختلافها و تضعیف کارایی نقاط مشترک اجرایی-قانونی ندارد.
نتیجهگیری و تحلیل نهایی
کارشناسان و پژوهشگران سیاسی در ادامه این بحث هشدار میدهند که تکیه بیش از حد بر رویکردهای رادیکال و بهرهبرداری از نام و منطق رهبران تاریخی برای توجیه تصمیمات امروز، میتواند زمینهای فراهم کند تا فضای سیاسی کشور بیش از پیش به سمت تفرقه و بیاعتمادی به نهادهای تصمیمگیر و روندهای مشروعیتبخشی سوق پیدا کند. از نگاه این تحلیل، حفظ ثبات سیاسی، نگاه واقعبینانه به کاستیهای مدیریتی و تلاش برای اصلاحات عملی و مستمر، از مسیر گفتوگو، اطلاعرسانی دقیق و پایبندی به قانون میگذرد نه از طریق ابزارسازی و بهرهبرداری از نمادهای اخلاقی و تاریخی برای مقاصد سیاسی کوتاهمدت.
این رویکردها، به روایت نویسندگان این دسته از رسانهها، نشان میدهد که برخی از مخالفان سیاسی در قالب رسانهای هوادار، ترجیح میدهند تا با کنار زدن چارچوبهای معقول سیاستورزی و استفاده از استدلالهای رهبر انقلاب در قالبی جدید، پایگاه حمایتی خود را گسترش دهند. از دیدگاه تیمهای کارشناس، این شیوه نه تنها به پرسشگری سالم درباره سیاستها پاسخ نمیدهد، بلکه میتواند به فرسایش اعتماد عمومی به سازوکارهای قانونی و تصمیمگیریهای ملی منجر شود. بنابراین، بهبود اوضاع کشور از طریق منطق روشن، گفتوگوی سازنده با مراجع قانونی و تضمین حضور فعال و مسئولانه نهادهای منتخب مردم در تصمیمگیریهای کلان رقم میخورد، نه از طریق بهرهبرداری از نامهای تاریخی یا ابزارهای سیاسی برای پیشبرد منافع جناحی.
در پایان، این تحلیل تأکید میکند که حرکت به سوی سیاستورزی معطوف به منافع ملی، با پذیرش اختلافهای نظرات، احترام به جایگاه نهادهای قانونی و پایبندی به اصول اخلاقی و اخلاق گفتوگو ممکن میشود. جامعه نیازمند گفتوگویی است که بر شفافیت، پاسخگویی و نتیجهگرایی مبتنی باشد و از مسیر رادیکالیسم و استفاده ابزاری از نمادهای معتبر فاصله بگیرد. اخبار جهان با تحلیلهای کارشناسانه و پوشش دقیق این روندها، به دنبال ارائه تصویر روشن و عمیق از جریانات سیاسی و تصمیمهای سرنوشتساز کشور است تا مخاطبان بتوانند با آگاهی بیشتری در تصمیمهای ملی سهیم باشند.



























