تاریخ : یکشنبه, ۲۵ آبان , ۱۴۰۴ Sunday, 16 November , 2025

ازدواج با یک جانباز نخاعی برای من انتخابی آگاهانه بود

  • کد خبر : 191044
  • ۲۵ آبان ۱۴۰۴ - ۹:۰۴
ازدواج با یک جانباز نخاعی برای من انتخابی آگاهانه بود

به گزارش وبسایت اخبار جهان، شهلا منزوی، مادر شهید حسین دخانچی، با وجود محدودیت‌های جسمانی و نشستن روی ویلچر، خاطرات جبهه و هم‌رزمان خود را در مدارس و مناطق مختلف برای نسل جوان بازگو کرد. او با صبر و استقامت هفده‌ساله، نمونه‌ای از پایبندی به ارزش‌ها و وفاداری به پیمان با خدا شد. کتاب «تب […]

به گزارش وبسایت اخبار جهان، شهلا منزوی، مادر شهید حسین دخانچی، با وجود محدودیت‌های جسمانی و نشستن روی ویلچر، خاطرات جبهه و هم‌رزمان خود را در مدارس و مناطق مختلف برای نسل جوان بازگو کرد. او با صبر و استقامت هفده‌ساله، نمونه‌ای از پایبندی به ارزش‌ها و وفاداری به پیمان با خدا شد.

کتاب «تب ناتمام» به قلم زهرا حسینی مهرآبادی، خاطرات این شهید را از زبان مادرش، شهلا منزوی، روایت می‌کند و به تلاش‌ها و فداکاری‌های یک مادر برای حمایت از فرزند جانبازش می‌پردازد. در روزهای آینده قرار است تقریظ مقام معظم رهبری بر روی این اثر منتشر شود.

در این زمینه، گفت‌وگویی با اعظم نیکو صحبت، همسر شهید حسین دخانچی، انجام شده تا زوایای زندگی شخصی و خانوادگی شهید و نقش خانواده در مسیر نگهداری و حمایت از او روشن شود.

اعظم نیکو صحبت، همسر شهید دخانچی، در این گفت‌وگو می‌گوید: «در ۲۱ سالگی در حالی‌که خواستگاران مختلفی داشتید، تصمیم گرفته‌بودید با یک جانباز قطع‌نخاع ازدواج کنید. چیزی که شاید برای خیلی‌ها خارج از تصور باشد. چه ویژگی اخلاقی در شهید وجود داشت که باعث شد چنین تصمیمی بگیرید؟»

اعظم نیکو صحبت ادامه می‌دهد: «حقیقت آن است که بنده سخن قابل‌توجهی برای بیان ندارم. آنچه انجام شده، صرفاً ادای وظیفه، لطف خداوند و ادای دینی بوده که نسبت به مجاهدت این بزرگواران بر عهده داشته‌ام. به‌درستی می‌دانم که صبر در حد توان منِ ناچیز نیست؛ زیرا هرچه بگویم نه می‌توانم ذره‌ای از مقام شهید را توصیف کنم و نه قادر به ادای حق او هستم و سخن بیش از حد گزافه‌گویی خواهد بود.»

اعظم نیکو صحبت می‌گوید: «با این حال، از نگاه من، شهید دخانچی همانند سایر شهدا دارای صفات برجسته‌ای بود که در وجود همه آنان دیده می‌شود و همین صفات، زمینه برگزیده شدنش برای شهادت را فراهم کرده است. او سال‌ها در کنار ما زندگی کرد و ما از برکات حضورش بهره‌مند بودیم. بودن در کنار شهید سراسر بهره و حظ بود.»

اعظم نیکو صحبت ادامه می‌دهد: «زندگی و مصاحبت با او برای من لذت و شعف به همراه داشت و این کمترین توصیفی است که می‌توانم بیان کنم. واقعیت این است که او روحیه ما را در انجام امور تقویت می‌کرد و دیدن جمالش برای من افتخاری بود که خداوند نصیبم کرده بود و از این بابت بسیار شاکرم.»

اعظم نیکو صحبت می‌گوید: «با وجود این شرایط، معتقدم آنچه برای شهید دخانچی اهمیت داشت، این بود که در مسیر تکامل متوقف نشود و درجا نزند. اگر بخواهیم به صورت مصداقی به برخی از ویژگی‌های برجسته او از میان صفات نیکوی متعددش اشاره کنیم، نخست باید از صبر کم‌نظیرش نام برد که بسیار چشمگیر بود.»

اعظم نیکو صحبت ادامه می‌دهد: «ما هرگز شکوه، گلایه یا ناامیدی از او ندیدیم؛ در حالی که بیش از ۱۷ سال به طور کامل روی تخت به پشت خوابیده بود، دست و پا حرکت نداشت، انگشتانش کاملاً خم بود و تنها دست چپش تا حدی حرکت داشت که همان هم برای پایین آوردن نیازمند کمک بود و سایر امورش باید توسط دیگران انجام می‌شد.»

اعظم نیکو صحبت می‌گوید: «با وجود چنین شرایطی، همواره شکرگزار بود و به مقام رضا رسیده بود. حتی احساس می‌کرد که باید در حد توان، دین خود را ادا کند. گاهی می‌گفت کاش می‌شد از او مانند یک گونی سنگر در هر جایی که لازم است استفاده شود.»

اعظم نیکو صحبت ادامه می‌دهد: «در فصل راهیان نور، با وجود وضعیت بسیار سختش، از برادران یا دوستان درخواست می‌کرد که او را به مناطق جنوب ببرند تا تجدید خاطره‌ای صورت گیرد؛ در حالی که پوشیدن لباس در منزل برایش تقریباً ممکن نبود و به دلیل

لینک کوتاه : https://akhbarjahan.news/?p=191044
 

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.