به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از همشهری آنلاین، فاطمه مهریخواه در یادداشتی، از فاصله «نیممتر» به عنوان «قلمرو شخصی» خود یاد میکند. او توضیح میدهد که این فاصله، حریم حاکمیت او بر محیطی است که آن را نمیبیند. به گفته وی، عصای سفید همچون یک همپیمان، اطلاعات محیط اطراف را پیش از رسیدن به او منتقل میکند.
مهریخواه با اشاره به چالشهای تردد در شهری ناسازگار، از مواردی مانند پیادهروهایی که به دیوار ختم میشوند، وجود موانعی چون تیرهای چراغ برق و صندلی کافهها، و خطوط راهنمای برجستهای که از بین رفتهاند، سخن میگوید. او در این شرایط، عصای خود را تنها همراهش میداند.
او برخوردهای عصا با موانع را دارای معانی عمیقتری میداند. برای مثال، برخورد آن با خودرویی که در پیادهرو پارک شده را یک «درس حقوق شهروندی» برای یادآوری حق عابران پیاده توصیف میکند. همچنین، لغزش عصا بر سطوح ناهموار مانند پلهای هوایی را به منزله یک «اعتراض» به کیفیت پایین ساختوسازهای شهری برای افراد نابینا تلقی میکند.
این نویسنده، فضای «نیممتر» پیش روی خود را به «کارگاه کوچک مقاومت» تشبیه میکند که در آن، ضمن یافتن مسیر، هویت خود را نیز شکل میدهد. از دیدگاه او، استقلال به معنای نبود مانع نیست، بلکه به معنای توانایی عبور از موانع در لحظه رویارویی با آنهاست و این فاصله «نیممتر» این توانایی را به او میبخشد.
این تجربه به یک فلسفه زندگی برای او تبدیل شده است: برای حرکت به جلو، نیازی به روشن بودن تمام مسیر نیست؛ بلکه کافی است «نیممتر بعدی» را با اطمینان پیمود. وی تأکید میکند که زندگی، کار، روابط و رویاهایش بر پایه همین «فلسفه نیممتر اطمینان» ساخته شدهاند.
فاطمه مهریخواه در پایان، عصای خود را فراتر از یک ابزار ساده میداند و آن را «جغرافیدان قلمرو شخصی»، «صادقترین منتقد طراحی شهری» و «استاد فلسفه زیستن» مینامد. او معتقد است عصایش به وی آموخته که شجاعت، حرکت در یک مسیر ناشناخته با تکیه بر همان «نیممتر اطمینان» است.
منبع: همشهری آنلاین


























