تاریخ : سه شنبه, ۲۷ آبان , ۱۴۰۴ Tuesday, 18 November , 2025

برهنگی ارمغان غرب؛ حجاب و عفاف، یادگار نیاکان

  • کد خبر : 149234
  • ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۸:۴۵
برهنگی ارمغان غرب؛ حجاب و عفاف، یادگار نیاکان

به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از خبرگزاری مهر، مسئله نوع پوشش و پدیده برهنگی که امروزه در جامعه مشاهده می‌شود، به یکی از موضوعات چالش‌برانگیز تبدیل شده است. این موضوع در ماه‌های اخیر بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفته و برای بررسی شیوه مواجهه با آن، ابتدا باید به ریشه‌های تاریخی و […]

به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از خبرگزاری مهر، مسئله نوع پوشش و پدیده برهنگی که امروزه در جامعه مشاهده می‌شود، به یکی از موضوعات چالش‌برانگیز تبدیل شده است. این موضوع در ماه‌های اخیر بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفته و برای بررسی شیوه مواجهه با آن، ابتدا باید به ریشه‌های تاریخی و فرهنگی آن پرداخته شود.

گسترش پدیده بی‌حجابی، به ویژه در میان جوانان و نوجوانان، نشان می‌دهد که نگاه به مقوله پوشش دچار تحول شده و پوشش عفیفانه زیر سؤال رفته است. حجاب بیش از آنکه یک قانون باشد، یک مسئله فرهنگی است. هر جامعه‌ای بر اساس فرهنگ دینی و ملی خود ارزش‌هایی دارد که به مرور زمان به هنجارهای اجتماعی تبدیل می‌شوند. سرپیچی از این هنجارها از دیدگاه جامعه، ناهنجاری تلقی می‌شود و معمولاً برای مقابله با آن، قوانینی وضع می‌گردد.

پوشش در تمام فرهنگ‌ها فراتر از یک رفتار فردی است و به عنوان یک «کد ارتباطی اجتماعی» عمل می‌کند. این کد به‌طور نمادین، جایگاه اجتماعی، منزلت اخلاقی و نظام ارزشی افراد را بازتاب می‌دهد. به گفته جامعه‌شناسان، پوشش و ظاهر افراد، بیانگر موقعیت آن‌ها در ساختار اجتماعی و هنجارهای فرهنگی جامعه است.

حجاب یکی از همین ارزش‌های فرهنگی است که از ابتدای شکل‌گیری نظام اسلامی به صورت قانون درآمد، اما ماهیت فرهنگی نیز دارد. امروز مشاهده می‌شود که اهمیت و ارزش حجاب برای بخشی از زنان و دختران روشن نیست و این مسئله ریشه در کم‌کاری‌های حوزه تبیین فرهنگی دارد.

زنان انقلابی معنای حجاب و پوشش عفیفانه را در گرو آرمان‌های انقلاب دیدند و خود آن را برگزیدند

در سال‌های نخست انقلاب، به دلیل وجود بحران‌های گوناگون، فرصت کافی برای روشنگری درباره فلسفه حجاب فراهم نشد. هرچند از همان ابتدا تقابل میان موافقان و مخالفان وجود داشت، اما جامعه در فضای انقلابی به حجاب روی آورد. زنان انقلابی، حجاب و پوشش عفیفانه را بخشی از آرمان‌های انقلاب می‌دانستند و با انتخاب خود آن را پذیرفتند؛ به همین دلیل، نیاز به گفت‌وگو و آموزش در این زمینه کمتر احساس شد. در سال‌های پس از جنگ نیز تلاش جدی برای آگاهی‌بخشی یا طراحی پوشش متناسب با فرهنگ ایرانی برای نسل جدید انجام نشد.

در کنار این کم‌توجهی‌ها، رشد رسانه‌ها، الگوهای سلبریتی در سینما و تلویزیون و همچنین نفوذ تفکر غربی در سبک زندگی، موجب شد نسل جدید با پرسش‌های جدی درباره مبانی دینی و فرهنگی خود، از جمله مسئله پوشش، روبه‌رو شود.

پوشش در ایران؛ میراث فرهنگی، نه فقط حکم دینی

یکی از اشتباهات راهبردی در این زمینه، تعریف حجاب صرفاً در چارچوب گفتمان «جمهوری اسلامی» بود. این در حالی است که تاریخ نشان می‌دهد پوشیدگی زنان در ایران، سابقه‌ای بسیار طولانی‌تر از اسلام دارد. زنان ایرانی از گذشته به لباس‌های بلند و پوشیده شهرت داشتند و حجاب را نشانه وقار و افتخار می‌دانستند. مورخانی مانند ویل دورانت در کتاب «تاریخ تمدن»، منشأ پوشش عفیفانه را به ایران باستان نسبت داده و آن را در مقابل فرهنگ برهنگی یونان و روم قرار داده‌اند.

شواهد تاریخی نشان می‌دهد که پوشش و عفاف از دیرباز با جایگاه اجتماعی زن در ارتباط بوده است. در تمدن‌های آشور و ایران باستان، زنان اشراف در دوره هخامنشی با لباس‌های کامل، پوشش سر و پارچه‌های ظریف شناخته می‌شدند، در حالی که طبقات پایین‌تر لباس‌های ساده‌تری بر تن داشتند. در دوره ساسانی نیز زنان عادی لباس‌های بلند و پوشیده می‌پوشیدند، اما اشراف از پارچه‌ها و تزئینات گران‌قیمت‌تر و پوشیده‌تر استفاده می‌کردند. این ارتباط میان جایگاه اجتماعی و میزان پوشیدگی، نشان می‌دهد که پوشش کامل در فرهنگ ایران ریشه‌ای عمیق، اجتماعی و فرهنگی دارد و موضوعی جدید یا صرفاً مذهبی نیست.

تخریب تصویر زن محجبه در عصر پهلوی

از دوران قاجار و به ویژه در عصر پهلوی، با نفوذ فرهنگ غرب از طریق سفرهای درباریان، این روند معکوس شد. برهنگی به عنوان نماد تجدد معرفی گردید و به تدریج جایگاه سنتی پوشش زنان ایرانی را تضعیف کرد. یکی از مراحل مهم در تغییر فرهنگی ایران در دوره پهلوی، تخریب هدفمند تصویر زن محجبه بود. سیاست کشف حجاب، بخشی از یک پروژه مهندسی فرهنگی برای تغییر هویت زن ایرانی به شمار می‌رفت.

اسناد تاریخی نشان می‌دهد که رژیم رضاخان علاوه بر ممنوعیت حجاب در اماکن عمومی، تلاش می‌کرد زنان محجبه را به عنوان قشری عقب‌مانده معرفی کند. در مقابل، زنان بدنام را مجبور می‌کردند تا در انظار عمومی با حجاب ظاهر شوند تا چادر و پوشش کامل، نماد انزوا، تحجر یا فساد تلقی شود.

در یکی از ابلاغیه‌های وزارت داخله در آذرماه ۱۳۱۴ آمده است: «از حضور زنان بدسابقه در مجامع بی‌حجاب باید جلوگیری شود؛ حتی اگر فواحش به کشف حجاب احترام نمایند، باید مانع آنان شد تا صدمه به این مقصود مقدس نزنند.» در سندی دیگر از همان سال، دستور توبیخ افسری صادر شد که با زنی بدنام و بی‌حجاب در سینما دیده شده بود، زیرا طبق دستور رسمی، «زنان معروفه باید با چادر در انظار ظاهر شوند». این سیاست دوگانه با هدف القای نفرت از حجاب و تغییر معنای عفاف در ذهن جامعه دنبال می‌شد.

به این ترتیب، حجاب در دوران پهلوی نه تنها ممنوع، بلکه به صورت عمدی به عنوان نماد جهل و عقب‌ماندگی معرفی شد. این پروژه فرهنگی، آغازی بر تلاش نظام‌مند برای تخریب چهره زن محجبه و تضعیف جایگاه عفاف در فرهنگ ایرانی بود.

پوشش عفیفانه ایرانی، همچون خط، زبان و شعر فارسی، بخشی از حافظه تاریخی و فرهنگی این ملت است. این نمادها نه تنها هویت ملی را معرفی می‌کنند، بلکه حامل ارزش‌ها و نظام اجتماعی جامعه نیز هستند. پوشش، بیش از یک لباس یا الزام دینی، نشانه احترام به خود، خانواده و جامعه و بازتاب‌دهنده منزلت اخلاقی و اجتماعی زنان ایرانی است. از این رو، هرگونه تهاجم فرهنگی یا رسانه‌ای که برهنگی را به عنوان ارزش معرفی کند، با ماهیت فرهنگی و تاریخی این سرزمین سازگار نیست.

منبع: خبرگزاری مهر

لینک کوتاه : https://akhbarjahan.news/?p=149234
 

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.