به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از تابناک، امروز ۱۳ مهر، سالروز تولد امیر خلبان شهید حسین خلعتبری است. او از خلبانان هواپیمای شکاری فانتوم F-4 بود که به دلیل مهارت بالا در استفاده از موشکهای ماوریک، در دوران جنگ به «حسین ماوریک» شهرت یافت و نقش مهمی در مقابله با نیروی دریایی عراق ایفا کرد.
شهید خلعتبری در وصیتنامه خود جملهای مشهور دارد که نمادی از میهنپرستی سربازان ایرانی است: «اگر ذرهای از خاک وطنم به پوتین سرباز دشمن چسبیده باشد، آن را با خونم در خاک وطن میشویم و مرگ در این راه را افتخار میدانم و اگر ارزشمندتر از جانم هدیهای داشتم، حتماً به این مردم تقدیم میکنم.»
او متولد ۱۳ مهر ۱۳۲۸ بود و در اول فروردین ۱۳۶۴، در جریان درگیری هوایی با چند جنگنده دشمن که به حریم هوایی ایران تجاوز کرده بودند، به شهادت رسید.
روایت روز شهادت
امیر خلبان محمد خسروینسب، از دیگر خلبانان جنگنده فانتوم، روز شهادت خلعتبری را اینگونه به یاد میآورد که هنگام تحویل سال ۱۳۶۴ در کنار خانوادهاش منتظر بوده که با به صدا درآمدن آژیر حمله هوایی، مجبور به ترک خانه و رفتن به پست فرماندهی پایگاه همدان میشود. او در آنجا سروان حسین خلعتبری را میبیند که با وجود داشتن مهمان نوروزی، در پست فرماندهی حاضر شده و در پاسخ به اینکه آنجا چه میکند، گفته بود این کار مهمتر است.
خسروینسب میگوید سرگرد خسرو غفاری، فرمانده گردان، با دیدن آنها با عصبانیت پرسید: «چرا به آلرت آمدهاید و خانواده را تنها گذاشتهاید؟» غفاری از آنها خواست به خانه برگردند. در پی اعلام وضعیت زرد، خسروینسب به خانه بازگشت اما خلعتبری به مأموریت رفت و به شهادت رسید. پس از این رویداد، سرهنگ عباس بابایی، معاون وقت نیروی هوایی، تأکید کرد: «اصلاً جا ندارد حتی یک خلبان یا هواپیما را از دست بدهیم. حتی اگر بتوانید چند هواپیمای دشمن را بزنید، به آن نمیارزد که خودتان دچار سانحه شوید؛ زیرا برای ما در این شرایط نه امکان جایگزینی هواپیما وجود دارد نه تربیت چنین خلبانهایی. پس خیلی مراقب باشید.»
امیر آزاده خلبان خسرو غفاری، فرمانده گردان خلعتبری، که در خرداد ۱۳۶۴ بر فراز بغداد اسیر شد، میگوید خلعتبری در حالی که ۴۰ مهمان نوروزی در خانه داشت، در یک تله گرفتار شد و دو جنگنده میراژ عراقی به او حمله کردند.
غفاری تعریف میکند که پیش از به صدا درآمدن آژیر و رفتن خلعتبری به مأموریت بیبازگشتش، خود از یک پرواز گشتی طولانی بازگشته بود: «خسته بودم. خلعتبری آمد و با سر و صدا بیدارم کرد و گفت مگر قرار نبود عید به شمال بیایی؟ از شهادت دوستانش حرف میزد و سخنانش بوی مرگ میداد. نگهبانی را از من تحویل گرفت. وقتی آژیر زدند، به او گفتم زیر تانکر نرود (برای سوختگیری مجدد)، چون میدانستم در خانهاش مهمان دارد. یک ساعت و ده دقیقه که از پروازش گذشت، دلشوره گرفتم. به پست فرماندهی زنگ زدم و گفتند از او خبری نیست و سوختگیری کرده است. با اینکه خودم تمام شب قبل را پرواز کرده بودم، مأموریت یافتم به منطقهای بروم که احتمال سقوطش میرفت. اما دست از پا درازتر برگشتم. در اتاق آلرت بودم که تلفن زنگ زد و همسر خلعتبری با من صحبت کرد. خوشبختانه سراغ حسین را نگرفت و فقط یادآوری کرد که برای ناهار منتظر من هستند. درونم غوغا بود. دوباره زنگ زد و پرسید حسین کجاست؟ نمیدانستم چه بگویم.»
هدف دشمن از حملات نوروزی
هدف صدام از حملات هوایی در روزهای پایانی سال و عید نوروز، ایجاد جنگ روانی و تضعیف روحیه مردم ایران بود. در مقابل، خلبانان نیروی هوایی با دریافت گزارش از رادار، برای رهگیری و انهدام هواپیماهای دشمن یا فراری دادن آنها، پروازهای فوری انجام میدادند. شهید خلعتبری نیز در اولین روز نوروز ۱۳۶۴ در جریان یکی از همین پروازها در کمین چند هواپیمای دشمن افتاد. او موفق شد یکی از آنها را منهدم کند اما خود هدف دو جنگنده دیگر قرار گرفت.
در این حمله، موشک دشمن به هواپیمای فانتوم برخورد کرد که منجر به شهادت خلعتبری و مجروح شدن خلبان کابین عقب، عیسی محمدزاده چراغچیها، شد.
خاطراتی از شکار و یک شوخی هوایی
امیر جانباز خلبان کیومرث حیدریان، از همرزمان شهید خلعتبری، خاطرهای از او نقل میکند. او میگوید هر دو به شکار علاقه داشتند و در خانه لوازم شکار نگهداری میکردند.
حیدریان روایت میکند: «وقتی به پایگاه بوشهر رفتم، حسین گفت حالا دو شکارچی اینجا هستیم و جایمان نمیشود؛ یا تو باید بروی یا من! یکبار برای شکار و ماهیگیری به اطراف ساوه رفته بودیم که قمقمه آب گم شد و از تشنگی شدید به یک گاوداری رسیدیم. حسین برای آوردن آب نزدیک شد اما با شلیک تفنگ از اطراف گاوداری مواجه شد. صاحبان گاوداری فریاد میزدند شما دزد هستید. حدود بیست روز بعد، در یک پرواز تمرینی چهارفروندی که من لیدر بودم، حسین از من خواست نزدیک رودخانه فرماندهی را به او بسپارم تا گاوداری را تنبیه کند. با چهار هواپیمای اف-۴ از ارتفاع بسیار پایین از روی گاوداری عبور کردیم که باعث هرج و مرج و پراکنده شدن گاوها شد. چند روز بعد در یک قهوهخانه نزدیک همان منطقه، فردی از ما پرسید آیا خلبان هستیم؟ وقتی تأیید کردیم، گفت چند روز پیش عراقیها با چهار میگ اینجا را بمباران کردند.»
حیدریان میگوید پس از شهادت حسین خلعتبری در اول فروردین ۱۳۶۴، او به عنوان همرزمش در تاریخ پنجم فروردین ۱۳۶۷ انتقام خون او را گرفت و در یک مأموریت هوایی، سه هواپیمای مهاجم عراقی را سرنگون کرد.
منبع: تابناک



























