تاریخ : سه شنبه, ۲۷ آبان , ۱۴۰۴ Tuesday, 18 November , 2025

آیا هنوز جایی برای مولانا در زندگی امروز ما وجود دارد؟

  • کد خبر : 116907
  • ۰۹ مهر ۱۴۰۴ - ۱۳:۴۹
آیا هنوز جایی برای مولانا در زندگی امروز ما وجود دارد؟

به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از نورنیوز، مولانا، این شخصیت برجسته، در گستره فرهنگ بشری به مثابه یک “واقعیت بزرگ و قدرتمند” جلوه گر شده است؛ سرزمینی دست نخورده و غنی که جویندگان، در پی یافتن رگه های الماس، در دشت و دمن آن به رقابت می پردازند. با این حال، به نظر […]

به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از نورنیوز، مولانا، این شخصیت برجسته، در گستره فرهنگ بشری به مثابه یک “واقعیت بزرگ و قدرتمند” جلوه گر شده است؛ سرزمینی دست نخورده و غنی که جویندگان، در پی یافتن رگه های الماس، در دشت و دمن آن به رقابت می پردازند. با این حال، به نظر می رسد که او همچنان برای انسان موجودی ناشناخته باقی مانده است؛ همانند داستانی که در مثنوی با عنوان “فیل در خانه تاریک” نقل می شود و بر ناشناخته ماندن او تأکید دارد.

در ایران، هشتم مهرماه به عنوان روز بزرگداشت مولانا در تقویم رسمی کشور ثبت شده است. این روز در حقیقت، مصادف با سالروز تولد این شاعر بزرگ به تاریخ شمسی است. مولانا در هشتم مهرماه سال 586 هجری شمسی، برابر با ششم ربیع الاول سال 604 هجری قمری، در بلخ چشم به جهان گشود. در کشور ترکیه و شهر قونیه، که آرامگاه مولانا جلال الدین بلخی در آن واقع شده است، روز هفدهم دسامبر (27 آذر) که سالروز وفات اوست، به عنوان “شب عُرس مولانا” گرامی داشته می شود و از ده روز قبل از این تاریخ، مراسمی به یاد این حکیم و عارف بلندآوازه برگزار می گردد.

ایرانیان، برخلاف همسایگان ترک خود، سالروز تولد مولانا را برای بزرگداشت او انتخاب کرده اند، نه سالروز درگذشتش را. با وجود آنکه شکوه و جذابیت برنامه های بزرگداشت مولانا در ترکیه به مراتب بیشتر از ایران است، اما به اذعان تمامی پژوهشگران، فضای تحقیقاتی و مولاناپژوهی در ایران پویاتر و پربارتر است. با این وجود، هنوز مشخص نیست که آیا اقدامات گردشگرپسندی نظیر شب عرس در ترکیه، و پژوهش های دقیق دانشمندان ایرانی، توانسته اند مولانا را به منبعی معرفت بخش و آگاهی آفرین برای عموم مردم تبدیل کنند یا خیر. گویی این شاعر و عارف بلندمرتبه، همچنان پشت دیوارهای ذهن جمعی فارسی زبانان منتظر و معطل مانده است و آموزه هایش به سبک زندگی روزمره تبدیل نشده اند. در این خصوص، به دو نکته مهم باید اشاره کرد.

نخست آنکه، مولانا در خانه تاریک محبوس مانده است. مولانا در فرهنگ بشری، یک “واقعیت بزرگ و قدرتمند” است؛ قاره ای بکر، دست نخورده و سرشار از ثروت که جویندگان طلا برای یافتن رگه های الماس در دشت و درّه و دیواره هایش به رقابت می پردازند. او نمایشگاهی دائمی از ظرفیت ها و توانمندی های خلاقانه بشری است و آنچه از قلمش تراوش کرده، تابلویی سه بعدی از تمامی امکان های بالقوه انسان است. با این وجود، به نظر می رسد که مولانا هنوز موجودی ناشناخته برای انسان باقی مانده است. او همان فیلی است که داستان “فیل در خانه تاریک” در مثنوی، از ناشناخته ماندنش حکایت می کند. مولانا به عنوان یک واقعیت بزرگ، همچون فیل، قدرتمند، باشکوه و شاهکار است.

هر ادیب و مولاناپژوه، و نیز هر نهاد فرهنگی، باید در حد توان خود تلاش کند تا این فیل را از خانه تاریک به روشنایی بیاورد، یا روشنایی را به درون خانه فیل ببرد. تمامی مدعیان تملک مولانا، از جمله ایران، افغانستان، تاجیکستان، ترکیه و یونان، باید همچون شمعی باشند تا در پرتو نور آن بتوان دریافت که ماهیت این فیل فراتر از درک ها و تفسیرهای محدود و مختصر است. آنگاه است که می توان به تمامیت آن واقعیت بزرگ پی برد. این امر مستلزم ترکیبی از رویکرد تلسکوپی و میکروسکوپی است؛ تلفیقی از نمای دور و نمای نزدیک که هم نمای کلی این واقعیت بزرگ را منعکس می کند و هم اجزاء و جزئیات آن را نشان می دهد. مولانا زمانی آموزگار زندگی انسان خواهد شد که چنین تلفیقی شکل بگیرد.

دوم آنکه، تاریکی رخت بربست، اما تاریک اندیشی همچنان باقی است. جهان ما سرشار از واقعیت های بزرگ و قدرتمند است. گویی یک فیلستان وسیع است با انبوهی از فیل های زورمند و شکوهمند. این فیل ها شاید از خانه تاریک بیرون آورده شده باشند، اما اختلافات از میان مردمان هنوز رخت برنبسته است. گویی خلاف گویی ها و ضدروایت های آن اتاق تاریک، این بار در فضای روشن بازتولید شده است. انگار روشنایی آمده، اما گرما هنوز نرسیده است. در جهانی که روشن است، اما گرم و مهربان نیست، بدیهی است که اختلاف نظرها به سادگی به جدال و جنایت می انجامد. در جهان روشن، شاید تاریکی وجود نداشته باشد، اما تاریک اندیشی غوغا می کند.

افرادی از جنس مولانا در فرهنگ های مختلف فراوان یافت می شوند، اما چرا جهان ما هنوز درگیر واقعیت های حقیر است؟ شاید به این دلیل که روی فیل ها، جهاز جنگی سوار کرده و آنها را به میدان جنگ با دیگران فرستاده اند. فیل های رها شده از تاریکی، نه مستحق یراق آلات جنگی هستند و نه سزاوار منجوق دوزی برای تفنن یا تفاخر ملی. واقعیت تلخ جهان ما این است که وقتی فیل های زورمند و شکوهمندی مانند مولانا را از خانه تاریک به روشنایی می آورند، به جای آنکه در برابر حقیقت آنها سر تعظیم فرود آورند، آنها را به موجوداتی برای برتری جویی، تفاخر یا سرگرمی و تفنن تبدیل می کنند. اینگونه است که جهان ما با داشتن واقعیت پهناوری مانند مولانا جلال الدین، هنوز جهانی گرم و روشن نیست.

منبع : نورنیوز

لینک کوتاه : https://akhbarjahan.news/?p=116907
 

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.