تاریخ : دوشنبه, ۲۶ آبان , ۱۴۰۴ Monday, 17 November , 2025

علت تمایل اروپا به رسمیت شناختن کشور فلسطین چیست؟ / اقدامی نمادین اما حیاتی / شناسایی همراه با شرط، گرهی از کار تشکیل دولت فلسطینی باز نمی‌کند

  • کد خبر : 112505
  • ۰۸ مهر ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۷
علت تمایل اروپا به رسمیت شناختن کشور فلسطین چیست؟ / اقدامی نمادین اما حیاتی / شناسایی همراه با شرط، گرهی از کار تشکیل دولت فلسطینی باز نمی‌کند

به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از خبرآنلاین، در بحبوحه بحران غزه، با بیش از ۶۵ هزار جان باخته فلسطینی و قحطی گسترده‌ای که زندگی ۲ میلیون نفر را تهدید می‌کند، به رسمیت شناختن دولت فلسطین از سوی کشورهای اروپایی نه تنها یک حرکت سمبلیک، بلکه پاسخی به بن‌بست دیپلماتیک موجود است. از زمان […]

به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از خبرآنلاین، در بحبوحه بحران غزه، با بیش از ۶۵ هزار جان باخته فلسطینی و قحطی گسترده‌ای که زندگی ۲ میلیون نفر را تهدید می‌کند، به رسمیت شناختن دولت فلسطین از سوی کشورهای اروپایی نه تنها یک حرکت سمبلیک، بلکه پاسخی به بن‌بست دیپلماتیک موجود است.

از زمان حمله حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و واکنش نظامی اسرائیل، که به تخریب حدود ۸۰ درصد زیرساخت‌های غزه منجر شد، فشارهای داخلی و بین‌المللی بر کشورهای اروپایی افزایش یافته است. شناسایی فلسطین، که در قالب تشکیل کشور فلسطینی در سرزمین‌های اشغالی سال ۱۹۶۷ با پایتختی قدس شرقی تعریف می‌شود، ریشه در اصول حقوق بین‌الملل دارد؛ اصولی همچون قطعنامه ۲۴۲ شورای امنیت (۱۹۶۷) و منشور سازمان ملل (ماده ۱، حق تعیین سرنوشت). این اقدام، که مورد حمایت ۱۵۶ کشور (حدود ۸۰ درصد اعضای سازمان ملل) قرار دارد، پاسخی به “ناکامی مذاکرات اسلو” از سال ۲۰۱۴ محسوب می‌شود و تلاشی برای حفظ چارچوب حقوقی منع گسترش تنش‌های منطقه‌ای ارزیابی می‌شود.

**دلایل به رسمیت شناختن فلسطین توسط کشورهای اروپایی**

شناخت فلسطین توسط کشورهای اروپایی در سال ۲۰۲۵، ناشی از افزایش خشم از جنگ غزه و ناکارآمدی دیپلماسی ایالات متحده است. امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، در بیانیه‌ای در ۲۴ ژوئیه ۲۰۲۵ در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «مردم فرانسه خواهان صلح در خاورمیانه هستند؛ ما باید با اسرائیلی‌ها، فلسطینی‌ها و شرکای اروپایی و بین‌المللی نشان دهیم که این امر امکان‌پذیر است». مکرون، با قرار دادن فرانسه به عنوان اولین عضو دائم شورای امنیت و G۷ در مسیر شناسایی فلسطین، این گام را پاسخی به “رنج غیرقابل دفاع در غزه” توصیف کرد، جایی که گزارش سازمان ملل در سپتامبر ۲۰۲۵ از “جنایت علیه بشریت” خبر داده بود.

در همین حال، کی یر استارمر، نخست‌وزیر بریتانیا، در سخنرانی در لندن اظهار داشت: «در مواجهه با وحشت‌های فزاینده خاورمیانه، ما برای حفظ امکان صلح و راه‌حل دو دولتی تلاش می‌کنیم؛ این به معنای وجود اسرائیل امن و فلسطین قابل دوام است، که اکنون هیچ‌کدام وجود ندارد». استارمر، که شناسایی را مشروط به “اصلاحات فلسطینی و آزادی گروگان‌ها” کرد، بر “حق تعیین سرنوشت فلسطینی‌ها” تأکید ورزید، که با اصول منشور سازمان ملل سازگار است. مارک کارنی، نخست‌وزیر کانادا نیز بیان کرد: «شناخت فلسطین، مشارکت ما در ساختن آینده‌ای صلح‌آمیز است؛ این پاداشی به حماس نیست، بلکه تضمینی برای همزیستی مسالمت‌آمیز است».

در بلژیک، الکساندر دو وِوِر، نخست‌وزیر، در اجلاس سازمان ملل اظهار داشت: «بلژیک سیگنال سیاسی قوی می‌فرستد؛ به رسمیت شناختن فلسطین، پس از آزادی گروگان‌ها و خلع سلاح حماس، انجام خواهد شد». همچنین لوکزامبورگ، مالت و موناکو نیز در همان اجلاس، شناسایی را اعلام کردند؛ ژان کلود راول، وزیر خارجه لوکزامبورگ، گفت: «راه‌حل دو دولتی تنها راه صلح پایدار است». پائولو رانگِل، وزیر خارجه پرتغال، نیز در ۱۹ سپتامبر بیانیه‌ای صادر کرد و گفت: «شناخت فلسطین، خط مشی ثابت سیاست خارجی ماست؛ آتش‌بس فوری ضروری است و حماس نمی‌تواند در غزه کنترل داشته باشد».

این دلایل از آنجا نشأت می‌گیرد که اروپا، با ۱۱ عضو اتحادیه اروپا که پیش‌تر فلسطین را به رسمیت شناخته بودند، اکنون به ۱۶ عضو می‌رسد. اندیشکده کارنگی تأکید می‌کند این شناسایی “فشار بر اسرائیل برای توقف شهرک‌سازی” است، و گزارش بروکینگز نیز آن را “برای حفظ NPT منطقه‌ای ضروری” می‌داند. از این رو، این اقدامات، ماده ۱ منشور سازمان ملل را تقویت می‌کنند، اما بدون اعمال فشارهای اقتصادی، بیشتر جنبه نمادین دارند.

**تأکید بر راه‌حل دو دولت و فشار بر اسرائیل**

در نتیجه، مواضع اروپایی‌ها را می‌توان به دو دسته “تأکید بر راه‌حل دو دولت و اعمال فشار بر اسرائیل” تقسیم کرد، که بر حفظ صلح پایدار و توقف خشونت تمرکز دارد. مکرون در اجلاس ۲۲ سپتامبر ۲۰۲۵ در سازمان ملل گفت: «ما باید چشمان خود را باز کنیم و چهره‌های انسانی را ببینیم که جنگ نقاب دشمنی بر چهره‌شان زده است؛ فرانسه فلسطین را به رسمیت می‌شناسد». مکرون، که کنفرانس فرانسوی-عربی ژوئیه ۲۰۲۵ را رهبری کرد، شناسایی را “گامی برای امنیت اسرائیل و فلسطین” خواند و پیشنهاد ایجاد نیروی تثبیت بین‌المللی در غزه را مطرح کرد.

استارمر اظهار داشت: «شناخت فلسطین، بخشی از بسته کلی است که ما را از وضعیت وحشتناک کنونی خارج می‌کند؛ حماس نباید هیچ نقشی در دولت داشته باشد». این موضع از آن جهت اهمیت دارد که شناسایی را “نخستین گام برای اجرای راه‌حل دو دولتی” می‌داند. کارنی نیز در بیانیه کانادا گفت: «امکان خودگردانی فلسطینی‌ها در حال از بین رفتن است؛ شناسایی، نقض منشور سازمان ملل را متوقف می‌کند».

دو وِوِر نیز در بلژیک اضافه کرد: «شناسایی، پس از خلع سلاح حماس و آزادی گروگان‌ها انجام خواهد شد؛ این یک سیگنال دیپلماتیک قوی است». در همین حال، رانگِل در پرتغال تأکید کرد: «راه‌حل دو دولتی تنها راه دستیابی به صلح عادلانه است؛ حماس نمی‌تواند در غزه کنترل داشته باشد». این دسته از مواضع، بر اساس گزارش بروکینگز، “اعمال فشار بر نتانیاهو برای توقف الحاق کرانه باختری” را هدف قرار داده است، اقدامی که گاردین آن را “انزوای اسرائیل” می‌خواند.

دسته دوم مواضع، “مشروط به اصلاحات فلسطینی و خلع سلاح حماس” است، که شناسایی را به تغییرات داخلی در فلسطین وابسته می‌سازد. بارت دو وِوِر، نخست‌وزیر بلژیک، اظهار داشته است: «شناسایی فلسطین، پس از آزادی تمام گروگان‌ها و حذف حماس از حکومت صورت خواهد گرفت؛ دولت فلسطین باید غیرمسلح باشد». این شرط، با بیانیه موناکو همخوانی دارد؛ ایما تور فوس، وزیر خارجه آندورا (به نمایندگی از موناکو)، بیان داشت: «فلسطین باید غیرنظامی و تحت حاکمیت اصلاح‌شده و بدون حماس باشد».

در لوکزامبورگ نیز، ژان کلود راول گفت: «شناسایی، بخشی از راه‌حل دو دولتی است؛ حماس باید خلع سلاح شود». مالت نیز، در اجلاس، شناسایی را “مشروط به برگزاری انتخابات دموکراتیک و خلع سلاح” اعلام کرد. استارمر نیز در بریتانیا افزود: «حماس هیچ نقشی در آینده ندارد؛ شناسایی، تضمینی برای صلح است».

این دسته از کشورها، “تعادل بین حمایت از فلسطین و تضمین امنیت اسرائیل” را نشان می‌دهد، که بروکینگز آن را “ریسک انزوای اروپا در برابر ایالات متحده” می‌خواند. اندیشکده کارنگی نیز تأکید می‌کند این شروط، “اعتبار شناسایی را حفظ می‌کنند اما روند دیپلماسی را پیچیده می‌سازند”.

دسته سوم، “حمایت از دیپلماسی چندجانبه و اعمال فشار بر ایالات متحده” است، که شناسایی را ابزاری برای مقابله با انفعال واشنگتن می‌داند. مکرون در کنفرانس ۲۲ سپتامبر گفت: «شناسایی فلسطین، حق است نه پاداش، و انکار آن، هدیه‌ای به افراط‌گرایان است». مکرون، که با عربستان سعودی این کنفرانس را برگزار کرد، پیشنهاد تشکیل “نیروی تثبیت بین‌المللی” را داد.

کارنی در کانادا اظهار داشت: «شناسایی، نقض منشور سازمان ملل را متوقف می‌کند؛ ایالات متحده باید به عرصه دیپلماسی بازگردد». استارمر افزود: «ما به همراه متحدانمان، جایگزینی برای سیاست‌های ایالات متحده ارائه می‌دهیم». رانگِل نیز در پرتغال گفت: «شناسایی فلسطین، بخشی از اجماع جهانی و فشاری بر اسرائیل برای برقراری آتش‌بس است».

این دسته، بر اساس گزارش کارنگی، “چندقطبی‌سازی دیپلماسی” را هدف قرار داده است، که در مجموع، “پاسخی به انفعال ترامپ” ارزیابی می‌شود. در همین حال، اندیشکده بروکینگز هشدار می‌دهد که این فشار، “خطر الحاق کرانه باختری توسط نتانیاهو” را افزایش می‌دهد.

**اهداف کشورهای اروپایی از شناسایی فلسطین**

در تحلیل نهایی، اهداف کشورهای اروپایی از شناسایی فلسطین در سال ۲۰۲۵، چندلایه و استراتژیک است: اول، احیای دیپلماسی و حفظ “راه‌حل دو دولتی” در برابر الحاق اسرائیل، زیرا به گفته مکرون: «شناسایی، برای صلح عادلانه ضروری است؛ ما به همراه شرکای خود، جایگزینی برای بن‌بست کنونی ارائه می‌دهیم».

دوم، مدیریت فشارهای داخلی و اعتراضات، چنانکه استارمر با اشاره به اعتراضات گسترده در لندن (بیش از ۱۰۰ هزار نفر در سپتامبر ۲۰۲۵)، شناسایی را “پاسخی به وحشت‌های غزه” خواند، و بروکینگز نیز تأکید می‌کند که این هدف، “تعدیل راست افراطی” است، که در بلژیک (بحران دولتی بر سر شناسایی) مشهود است.

سوم، مقابله با انزوای دیپلماتیک ایالات متحده، که کارنی در تأیید آن گفت: «شناسایی، اجماع جهانی را تقویت می‌کند». پولیتیکو نیز تحلیل می‌کند که این اقدام، “شکاف با ترامپ” را نشان می‌دهد؛ شکافی که اندیشکده کارنگی، آن را “چندقطبی‌سازی خاورمیانه” می‌خواند.

چهارم، اهداف حقوقی و بشردوستانه است که شناسایی فلسطین را برای پیوستن به کنوانسیون‌های ژنو (۱۹۸۹) واجد شرایط می‌کند، و بدون “اقدامات عملی مانند تحریم شهرک‌ها”، این اهداف محقق نخواهند شد.

در مجموع، شناسایی فلسطین توسط کشورهای اروپایی در سال ۲۰۲۵، با مواضع متمرکز بر راه‌حل دو دولتی، شروط ضد حماس و دیپلماسی چندجانبه، نه تنها یک اقدام نمادین، بلکه هشداری برای بن‌بست خاورمیانه است. بیانیه‌های مکرون (“حق است نه پاداش”)، استارمر (“حفظ نور صلح”) و کارنی (“تضمین همزیستی”)، اجماع جهانی را تقویت می‌کنند، اما شرطی‌سازی آن، حل مسئله فلسطین را به تعویق می‌اندازد.

منبع : خبرآنلاین

لینک کوتاه : https://akhbarjahan.news/?p=112505
 

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.