به گزارش اخبار جهان به نقل از عصر ایران، فیلم «ناتور دشت»، ساخته محمدرضا خردمندان، با روایت داستانی واقعی از ربوده شدن کودکی در منطقه کلاله، نگاهی دقیق به قدرت همبستگی اجتماعی و پیچیدگیهای روانی شخصیتها دارد. خردمندان در نشست نقد و بررسی فیلم در فرهنگسرای اندیشه، بر تفاوت این حادثه با موارد مشابه تأکید کرد: گم شدن افراد در جامعه امری تکراری است، اما موج رسانهای و همیاری گسترده مردم در این حادثه، آدمربایان را به عقبنشینی واداشت و کودک برخلاف بسیاری از موارد مشابه، سالم به آغوش خانواده بازگشت. این حضور جمعی مانع از تبدیل شدن حادثه به یک جنایت هولناک شد.
ساخت فیلمی بر اساس یک رویداد واقعی، چالشهای خاص خود را دارد. خردمندان با اشاره به اینکه مخاطب از قبل پایان ماجرا را میداند، بر دشواری خلق روایتی دراماتیک و چندوجهی که مخاطب را تا پایان فیلم در سالن سینما نگه دارد، تأکید میکند. وی تولید این فیلم با لوکیشنهای متعدد و صحنههای پر بازیگر را نیازمند انرژی و توان بالایی میداند و با اشاره به جوانی خود، بر تمایلش به ساخت فیلمهایی با صحنههای وسیع و هیجان انگیز در این برهه از زمان اشاره میکند. این انتخابها نشاندهندهی حس مسئولیت و احترام وی به وقت، چشم و انرژی مخاطب است، حس احترامی که در بسیاری از آثار سینمایی امروزی کمرنگ شده است. خردمندان معتقد است که فیلمهای امروز کمتر قادر به ایجاد کاتارسیس در مخاطب هستند؛ تجربهای که با رهایی از تنشهای عاطفی و حسی، نوعی حس رستگاری در بیننده ایجاد میکند. (عصر ایران: کاتارسیس یک واژه یونانی به معنای تطهیر و مبرا کردن است که در سینما به رهایی تنشهای حسی و عاطفی تماشاگر در لحظات انتهایی فیلم و ایجاد حس رستگاری اشاره دارد.)
در فیلم ناتور دشت، تمرکز بر شخصیتها به جای معما، رویکرد اصلی فیلمساز بوده است. در ابتدا، تیم فیلمسازی قصد داشت هویت سارق کودک را تا پایان فیلم پنهان کند، اما به این نتیجه رسیدند که این کار، امکانات روایی را محدود میکند. بنابراین، حادثه و شخصیتپردازی به طور همزمان پیش میرود؛ هر زمان که روند روایت کند میشود، حادثه وارد میشود و سپس دوباره تمرکز بر شخصیتها باز میگردد. این رویکرد، عمق و پیچیدگی بیشتری به داستان میبخشد.
شخصیت احمد پیران، محیطبان بازنشسته، یکی از عناصر کلیدی فیلم است. هدف فیلمساز از شخصیتپردازی او، شکستن تصویری بزرگپندارانه و نمایشی از این شخصیت بود. با ساختن عقبهی شخصیتی برای احمد پیران و نشان دادن گرفتاری او در قمار با آبرویش، فیلم به مخاطب این امکان را میدهد تا گذشتهی او را درک کند. سکانس رها کردن پرندگان، نماد رهایی او از رازها و بار سنگین گذشتهاش است. در نهایت، فیلمساز قصد داشته است که مخاطب پس از پایان فیلم، تصویر پیچیدهتری از این شخصیت به یاد داشته باشد.
محسن خیمهدوز، منتقد و پژوهشگر سینما، فیلم ناتور دشت را یک فیلم حادثهپرداز میداند که بر اساس یک ماجرای واقعی ساخته شده است. وی روایت فیلم را در دو بخش بررسی میکند: نیمه اول، درباره ربوده شدن دختر تا آشکار شدن سارق؛ و نیمه دوم، درباره فرایند شک کردن نادر به آیهان تا فاش شدن ماجرای دزدی. این سبک روایت، یادآور سبک هیچکاک در فیلم «سرگیجه» است و خیمهدوز معتقد است که فیلم در بهکارگیری این سبک موفق عمل کرده است. از نقاط قوت فیلم، بازیگری، فیلمبرداری با قابهای جذاب و موسیقی شنیدنی را میتوان نام برد. اما به عقیده خیمهدوز، نوسان میان حادثهپردازی و شخصیتپردازی و عدم عمق کافی در هر دو وجه، از نقاط ضعف فیلم است. همچنین نقد اجتماعی ضعیف فیلم و پایانبندی نامناسب، از دیگر انتقادات مطرحشده به این اثر است. با این وجود، وی ناتور دشت را در سینمای تجاری قصهگو، فیلمی خوب میداند که میتواند با فروش بالا، جای فیلمهای سطحی و کممایه اما پرفروش فعلی را بگیرد.
حمید اکبری خامنه، نویسنده فیلم، درباره چالشهای نگارش فیلمنامه با توجه به شناخت قبلی مخاطب از پایان ماجرا سخن میگوید. وی بر اهمیت دراماتیزه کردن روایت واقعی و جذب مخاطب با وجود آگاهی از پایان داستان تأکید میکند. وارد کردن شخصیتی انسانی و اثرگذار مانند احمد پیران به ماجرا، که با نبرد درونی خود با گذشتهاش درگیر است، از تلاشهای تیم فیلمسازی برای ایجاد جذابیت در روایت بوده است.
محسن سلیمانی فاخر، کارشناس و منتقد سینما، فیلم ناتور دشت را فراتر از یک حادثه فردی، به عنوان نمادی از بحرانهای اجتماعی میداند. او به شخصیت احمد پیران و نبرد درونی او با وجدانش اشاره میکند و فیلمساز را به خاطر تصویر پیروزی او در این نبرد درونی، اما پیروزیای که نشانهی رهایی از عذاب وجدان است نه نمادی از شکوه، ستایش میکند.
سلیمانی فاخر با استفاده از مفاهیم جامعهشناسی کلاسیک، گذار از جامعهی سنتی و صمیمی (گمینشافت) به جامعهی مدرن و سازمانیافته (گزلشافت) را در فیلم میبیند. ورود رسانهها و تبدیل شدن ماجرای محلی به یک رویداد رسانهای ملی، این گذار را نمایان میکند. فیلم ناتور دشت نشان میدهد که بحرانها امروزه نه تنها در دنیای واقعی، بلکه در فضای مجازی نیز حضور دارند و این دو فضای حقیقی و مجازی در ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر هستند.
منبع: عصر ایران



























