به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از تابناک، بولتن دانشمندان هستهای در مقالهای به تحلیل پیمان دفاعی میان عربستان سعودی و پاکستان پرداخته است.
عربستان سعودی و پاکستان در ماه سپتامبر یک پیمان دفاعی مشترک امضا کردند. بر اساس این توافق، «هرگونه تجاوز علیه یکی از دو کشور، تجاوز علیه هر دو محسوب میشود.» پس از آن، اظهارات خواجه محمد آصف، وزیر دفاع پاکستان، درباره احتمال وجود «چتر هستهای» در این پیمان، ابهاماتی ایجاد کرد. هرچند او بعداً این سخنان را پس گرفت، اما موضوع گسترش چتر هستهای پاکستان بر فراز عربستان همچنان نامشخص است.
این پیمان دفاعی پیامی برای واشنگتن است و از نارضایتی ریاض از کاهش تضمینهای امنیتی آمریکا حکایت دارد. این توافق همچنین نشان میدهد عربستان آماده است تا در شرایطی که نیاز به ایجاد توازن در برابر ایران و اسرائیل افزایش یافته، از «ابهام راهبردی» استفاده کند.
افزایش نگرانیهای امنیتی در منطقه
بسیاری از رسانهها، حملات موشکی اسرائیل به قطر در اوایل سپتامبر را که رهبران حماس را هدف قرار داد، دلیل اصلی این پیمان میدانند. نقض حاکمیت قطر، از متحدان اصلی آمریکا، شوک بزرگی برای کشورهای حاشیه خلیج فارس بود. علاوه بر این، امنیت عربستان نیز زمانی که دو موشک بالستیک حوثیها بر فراز خاک این کشور منهدم شد، به خطر افتاد.
با این حال، به نظر میرسد چنین توافقی به ماهها یا سالها مذاکره نیاز دارد و نمیتواند تنها نتیجه حملات اخیر باشد. عامل مهمتر، نگرانی عربستان از خروج آمریکا از منطقه است؛ ترسی که اولین بار پس از واکنش ضعیف واشنگتن به حملات سال ۲۰۱۹ به تأسیسات نفتی عربستان تقویت شد. این مسئله ریاض را به سمت «خودمختاری راهبردی» و متنوعسازی شرکای خود، از جمله چین، سوق داده است. چین اکنون شریک اصلی تجاری عربستان است و در سال ۲۰۲۳ با موفقیت میان تهران و ریاض میانجیگری کرد.
پیشینه روابط دفاعی پاکستان و عربستان
پیمان دفاعی اخیر، روابط چندین دههای دو کشور را رسمی میکند. این همکاریها با توافقنامه دفاعی سال ۱۹۶۷ برای آموزش نظامی آغاز شد و در دهه ۱۹۷۰ با استقرار حدود ۱۵ هزار نیروی پاکستانی در عربستان ادامه یافت. اوج این مشارکت راهبردی در زمان جنگ افغانستان (۱۹۷۸-۱۹۸۲) بود، تا جایی که ملک فهد در سال ۱۹۸۰ امنیت عربستان را به پاکستان وابسته دانست.
با وجود این روابط نزدیک، دو کشور همواره منافع ملی خود را در اولویت قرار دادهاند. برای مثال، پاکستان در سال ۱۹۸۱ از حمایت از عراق در جنگ با ایران خودداری کرد و در سال ۲۰۱۵ نیز در جنگ یمن بیطرف ماند. در مقابل، عربستان نیز به دلیل تعمیق روابط اقتصادی با هند، از موضعگیری آشکار در مورد مناقشه کشمیر خودداری کرده است. با این حال، نفوذ ارتش در پاکستان و کمکهای مالی گسترده ریاض، همواره ضامن پایداری روابط بوده است. در سال ۲۰۲۳، عربستان ۱۱ میلیارد دلار برای جلوگیری از ورشکستگی به پاکستان کمک کرد.
چشمانداز «بمب سنی»
پاکستان به عنوان اولین کشور مسلمان دارای سلاح هستهای، دستاورد خود را «بمب اسلامی» مینامد. گمان میرود عربستان سعودی با تأمین مالی، نقش مهمی در برنامه هستهای پاکستان داشته و همین موضوع ایده «اشتراک هستهای» را مطرح کرده است. بر اساس گزارشها، عربستان سالانه یک میلیارد دلار برای توسعه «بمب سنی» به پاکستان کمک مالی کرده است. همچنین پس از اعمال تحریمهای آمریکا علیه اسلامآباد، ریاض روزانه ۵۰ هزار بشکه نفت در اختیار این کشور قرار داد. سفر وزیر دفاع وقت عربستان به مراکز هستهای پاکستان در سال ۱۹۹۹، نگرانی واشنگتن را درباره جاهطلبیهای هستهای ریاض افزایش داد.
واکنش احتمالی جامعه جهانی
با این حال، دکترین هستهای پاکستان کاملاً بر هند متمرکز است و انتقال سلاح هستهای به عربستان، جبهه دومی در برابر ایران باز میکند و از نظر راهبردی منطقی نیست. اگر پاکستان چتر هستهای خود را بر فراز کشور دیگری بگستراند، با پیامدهای بینالمللی شدیدی، بهویژه تحریمهای سنگین آمریکا، مواجه خواهد شد. ایالات متحده همچنین میتواند از نفوذ خود در صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی برای تحت فشار قرار دادن اقتصاد پاکستان استفاده کند.
با توجه به این پیامدهای منفی، به نظر میرسد عربستان از «ابهام راهبردی» ایجاد شده توسط این پیمان رضایت دارد. این ابهام، بدون نیاز به استقرار کلاهکهای هستهای، امکان «تلافی هستهای» را در ذهن مقامات ایران و اسرائیل ایجاد میکند. این توافق بیش از آنکه یک تعهد نظامی مشابه ناتو باشد، تقویتی نمادین برای یک همکاری قدیمی و پیامی سیاسی از همبستگی دو کشور سنی به ایران و اسرائیل است.
منبع: تابناک

























