به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از هم میهن؛ در شرایط کنونی، اتخاذ برخی تدابیر بنیادین در عرصه سیاست خارجی یا دوری گزیدن از برخی اقدامات، امری ضروری به نظر میرسد.
نخست آنکه، جمهوری اسلامی ایران نباید بر آتش تقابل بدمد، بلکه باید همچنان رویکرد تعاملگرایانه را در پیش گرفته و در اذهان عمومی و رسانهها، به عنوان کشوری خواهان تعامل و سازندگی تصویر شود.
دوم آنکه، نباید با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، این نهاد فنی و تخصصی، برخوردی خصمانه داشت. اگرچه احتمال میرود از این آژانس به عنوان ابزاری سیاسی نیز بهرهبرداری شود، اما تقابل با آن، هیچگونه اعتبار بینالمللی برای جمهوری اسلامی به ارمغان نخواهد آورد. در تعامل با آژانس، باید پیامدهای هر تصمیم به دقت مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد.
با عنایت به عضویت ایران در پیمان عدم اشاعه (NPT)، نباید به هیچ دلیلی نظارت آژانس بر اساس توافقنامه جامع پادمان را متوقف ساخت. حتی در صورت حمله احتمالی سایر کشورها به تاسیسات هستهای ایران، نظارت و بازرسی آژانس کماکان از جمله تعهدات ایران در چارچوب پیمان عدم اشاعه خواهد بود.
سوم آنکه، در شرایط فعلی، تکیه صرف بر حمایت چین و روسیه نمیتواند راهگشا باشد، چرا که این دو کشور نیز از ابزارهای لازم برای مقابله با تحریمهای گسترده و تهدیدات کشورهای غربی برخوردار نیستند. اتخاذ رویکردی یکجانبهگرایانه و چشمپوشی از سایر جوانب، موجب عدم توازن در سیاست خارجی شده و به هیچ وجه منافع ملی را تامین نخواهد کرد. تشدید تنش در فضای سیاسی، امری غیرقابل قبول است.
چهارم آنکه، در خصوص مذاکره با ایالات متحده، باید به این نکته توجه داشت که دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین آمریکا، شخصیتی ویژه با نوسانات رفتاری فراوان بود، اما همین غیرقابل پیشبینی بودن او نیز از منظری قابل پیشبینی است. کشورهای دیگر تجارب ارزشمندی در تعامل با دونالد ترامپ دارند. به عنوان مثال، میتوان به ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، اشاره کرد که در ابتدای کار، با استقبال سرد و توهینآمیز رئیسجمهور و معاون رئیسجمهور آمریکا در کاخ سفید مواجه شد، اما پس از گذشت چند ماه، توانست حمایت آمریکا را جلب کند و وضعیت خود را بهبود بخشد.
نباید مسائل و رویدادهای نظام بینالملل را اموری مطلق و ایستا تلقی کرد. پویاییهای نظام بینالملل بسیار گسترده بوده و میتوان از فرصتهای موجود برای بهبود شرایط بهره برد. توصیه میشود که از تشدید تنشها اجتناب شود، از تقابل تمامعیار پرهیز گردد، باب مذاکره باز نگه داشته شود، با آژانس بینالمللی انرژی اتمی برخوردی مسالمتآمیز صورت گیرد و از همه مهمتر، از انکار تاثیر تحریمها خودداری شود.
این ادعا که تحریمها فاقد اثرگذاری میدانی بوده و صرفاً دارای اثر روانی هستند، به منزله اذعان به این واقعیت است که همین تاثیر روانی، بزرگترین عامل ایجاد ناامنی روانی در جامعه، تشدید تورم و افزایش فشارهای معیشتی بر مردم است. حتی اگر فرض کنیم تحریمها فاقد اثر میدانی بوده و صرفاً دارای اثر روانی هستند، همین تاثیر روانی نیز به سادگی قابل جبران نخواهد بود.
ایران در سال ۱۳۹۴ با انعقاد برجام، موفق شد قطعنامههای شورای امنیت را تعلیق کرده و تحریمهای بینالمللی را در چارچوبی مشخص لغو کند. اما شرایط امروز ایران با شرایط دوران برجام تفاوتهای چشمگیری دارد. در آن دوران، ایران از موقعیت برتر در منطقه برخوردار بود، گروههای مقاومت فعال بودند و هنوز قبح حمله رژیم صهیونیستی به خاک ایران شکسته نشده بود. حماس، حزبالله و گروههای مقاومت عراقی در وضعیت کنونی قرار نداشتند و نظام سوریه به رهبری بشار اسد همچنان حاکم بود. اما امروزه، یکی از راهبردهای بازدارنده جمهوری اسلامی برای ابراز قدرت در منطقه، در ضعیفترین حالت خود قرار دارد. علاوه بر این، تاسیسات هستهای ایران مورد حمله قرار گرفته و بر اساس گزارشها و شواهد موجود، غنیسازی اورانیوم متوقف شدهاست.
نکته حائز اهمیت دیگر آن است که در پرونده هستهای، اروپا و آمریکا بیش از هر زمان دیگری به یکدیگر نزدیک شدهاند. این همگرایی ناشی از جنگ اوکراین، تحولات امنیتی مرتبط با ایران در اروپا و مسائل مشابه است. بنابراین، این سوال مطرح میشود که آیا امکان بازگشت به شرایط دوران برجام و تعلیق مجدد قطعنامهها وجود دارد؟ پاسخ این است که باید به عوامل اساسی و تاثیرگذار بر دیپلماسی در شرایط فعلی توجه کرد. دیپلماسی نیز نوعی جنگ است. بنابراین، در مذاکره نیز مانند جنگ، باید از عوامل و عناصر بازدارنده برخوردار بود. امروزه، ایران نمیتواند در مذاکره، مشابه شرایط سال ۲۰۱۵ که برجام منعقد شد، عمل کند. اخبار جهان نیز در این راستا تحلیل های گوناگونی را ارائه داده است.
منبع : تابناک


























