به گزارش وبسایت اخبار جهان، تمایل به دریافت جایزه صلح نوبل به دغدغه اصلی دونالد ترامپ تبدیل شده است. او به صراحت این جایزه را طلب کرده و خود را تنها فرد شایسته برای دریافت آن میداند. به نظر میرسد از سال ۱۹۰۱ که این جایزه بنیان نهاده شده، هیچ شخصیتی به اندازه ترامپ، پیش از دریافت، با این میزان از اصرار و پیگیری، خواستار آن نبوده است.
ترامپ ادعا میکند که به هفت جنگ پایان داده است؛ منازعاتی میان اسرائیل و ایران، پاکستان و هند، رواندا و کنگو، تایلند و کامبوج، ارمنستان و آذربایجان، همچنین مصر و اتیوپی و صربستان و کوزوو.
اما حقیقت با این ادعاها فاصله دارد:
اولاً، در برخی موارد مانند مناقشات مصر و اتیوپی یا صربستان و کوزوو، اساساً درگیری نظامی به شکلی که نیاز به پایان دادن داشته باشد، وجود نداشته و حتی یک گلوله نیز شلیک نشده بود.
ثانیاً، در مواردی مانند درگیری چند روزه بین پاکستان و هند، به گفته مقامات دهلی نو، نقش ترامپ در خاتمه دادن به بحران چندان پررنگ نبوده است. اگرچه پاکستان، ترامپ را به عنوان نامزد دریافت جایزه صلح نوبل معرفی کرده، اما این اقدام بیشتر با هدف جلب حمایت و همراهی او در تنش با هند صورت گرفته است تا به دلیل نقش واقعیاش در پایان دادن به درگیری.
ثالثاً، در خصوص مناقشه بین اسرائیل و ایران، خود ترامپ به طور مستقیم در آن دخیل بوده و بدون موافقت و همراهی او، این مناقشه آغاز نمیشد. اکنون نیز تنها یک آتشبس ناپایدار برقرار است که هر لحظه احتمال فروپاشی و از سرگیری آن وجود دارد.
چهارم آنکه، بین ارمنستان و آذربایجان در مقطع کنونی جنگی جریان ندارد و آخرین درگیریها در سپتامبر ۲۰۲۳، قبل از احتمال بازگشت ترامپ به قدرت، رخ داده است. با این حال، امضای توافق صلح میان دو طرف با میزبانی ترامپ، یک اتفاق مهم تلقی میشود که فرصت تبلیغاتی مناسبی را برای او فراهم آورد.
در مورد کنگو و رواندا نیز درگیریهای پراکنده، علیرغم توافقات صورت گرفته بین طرفین، همچنان ادامه دارد و آتشبس واقعی برقرار نشده است. در رابطه با تایلند و کامبوج نیز جنگی به وقوع نپیوست، بلکه یک درگیری مرزی در کمتر از یک هفته رخ داد که با مذاکرات میان دو طرف به میزبانی مالزی به پایان رسید.
افزون بر این، با توجه به جایگاه و موقعیت آمریکا، به نظر میرسد که در دنیای امروز کمتر کسی به اندازه ترامپ با اقدامات خود، پایههای صلح جهانی و نظم حقوقی و اخلاقی را به خطر انداخته باشد؛ از تضعیف نهادهای بینالمللی، تحریم دیوان بینالمللی لاهه و خروج از کمیسیون حقوق بشر، تا حمایت آشکار از تداوم شرایط نامناسب در غزه.
با این وجود، با در نظر گرفتن تهدیدات اساسی که ترامپ برای امنیت و صلح جهانی ایجاد میکند، اگر در جایگاه اعضای کمیته صلح نوبل در نروژ بودم، حداقل برای کاهش این تهدید، اعلام میکردم که دریافت این جایزه برای ترامپ، مشروط به پایان دادن به جنگها نیست؛ بلکه کافی است تا پایان دوره ریاستجمهوریاش، جنگ جدیدی را آغاز نکند و به تنشهای موجود دامن نزند. آنگاه، در ابتدای سال ۲۰۲۹، جایزه را به او اهدا میکردیم؛ شاید بدین ترتیب، تا حدودی از شر او کاسته شود و سه سال پیش رو با آرامش و تنشهای کمتری سپری شود. این رویکرد میتواند به عنوان یک اهرم فشار عمل کرده و از اقدامات تحریکآمیز بیشتر جلوگیری کند. در واقع، هدف اصلی باید حفظ صلح و امنیت بینالمللی باشد، حتی اگر این امر مستلزم اتخاذ تصمیمات دشوار و غیرمعمول باشد. اهدای جایزه صلح نوبل به ترامپ، در صورت رعایت شرایط مذکور، میتواند به عنوان یک ابزار دیپلماسی برای تشویق او به رفتارهای مسئولانهتر در عرصه جهانی مورد استفاده قرار گیرد.
در این میان، توجه به این نکته ضروری است که صلح پایدار تنها با تلاشهای فردی حاصل نمیشود، بلکه نیازمند همکاری جمعی و تعهد تمامی بازیگران بینالمللی است. سازمانهای بینالمللی، دولتها، و نهادهای مدنی همگی نقش مهمی در ایجاد و حفظ صلح دارند. بنابراین، هرگونه تلاش برای ترویج صلح باید شامل رویکردی جامع و چندجانبه باشد که به ریشههای منازعات پرداخته و به دنبال راه حلهای پایدار باشد.
در پایان، لازم به ذکر است که جایزه صلح نوبل، به عنوان یکی از معتبرترین جوایز بینالمللی، همواره مورد توجه و بحث بوده است. تصمیمات کمیته نوبل میتواند تأثیر بسزایی بر تحولات جهانی داشته باشد و به همین دلیل، این تصمیمات باید با دقت و ملاحظه فراوان اتخاذ شوند. در مورد ترامپ، اهدای جایزه صلح نوبل میتواند هم یک فرصت و هم یک خطر باشد. فرصت از این جهت که میتواند او را به سمت رفتارهای صلحآمیزتر سوق دهد، و خطر از این جهت که میتواند به او اعتبار بیشتری بخشیده و او را در پیگیری سیاستهای تهاجمیتر جسورتر کند. بنابراین، کمیته نوبل باید تمامی جوانب را به دقت بررسی کرده و تصمیمی بگیرد که به بهترین نحو به حفظ صلح و امنیت جهانی کمک کند.
منبع : اخبار جهان



























