به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از همشهری آنلاین، ناصر تقوایی علاوه بر آثار مستند خود، تنها شش فیلم بلند، یک اپیزود از فیلم «قصههای کیش» و یک سریال ساخته است که هر یک از آنها برای ماندگاری یک فیلمساز کافی است. با این حال، پروژههای ساختهنشده او نیز هم از نظر تعداد و هم از نظر اهمیت، قابل توجه و بخشی جداییناپذیر از کارنامه هنری او هستند. او پنج فیلم نیمهکاره یا شروعنشده دارد.
شوهر آهو خانم
ناصر تقوایی پیش از انقلاب قصد داشت سریالی بر اساس رمان «شوهر آهو خانم» نوشته علی محمد افغانی بسازد که موفق نشد. او دلیل این امر را «مداخلههای غیرمنطقی و سانسورهای بیمورد از سوی تلویزیون» عنوان کرده که به توقف پروژه منجر شد. به گفته تقوایی، «به دلیل محتوای اجتماعی و نقدهای موجود در داستان شوهر آهو خانم، این رمان با محدودیتهای زیادی از سوی دستگاههای نظارتی مواجه شد.» مشکلات فنی و تولیدی مانند نبود تجهیزات کافی و نیروی انسانی ماهر نیز از دیگر دلایلی بودند که باعث شدند ساخت این سریال هرگز آغاز نشود.
کوچک جنگلی
ساخت سریال «کوچک جنگلی» در ابتدا به ناصر تقوایی سپرده شد که با توجه به سابقه ساخت «دایی جان ناپلئون»، گزینهای مناسب برای یک سریال تاریخی بزرگ بود. تقوایی نگارش فیلمنامه را بر اساس کتاب «مردی از جنگل» نوشته احمد حرار آغاز کرد و پروژه به مرحله پیشتولید رسید. برخی روایتها میگویند تقوایی هیچ پلانی از سریال را ضبط نکرد، در حالی که برخی دیگر از تصویربرداری حدود ۵۰ دقیقه خبر میدهند. در نهایت، وسواس تقوایی برای رسیدن به صحنههای ایدهآل باعث شد مدیران وقت تلویزیون او را از کارگردانی این پروژه کنار بگذارند. گفته میشود سه معاون محمد هاشمی، رئیس وقت صداوسیما، که رابطه مثبتی با تقوایی نداشتند، نامه استعفا و اخراج را پیش روی او گذاشتند و تقوایی نیز هرگز حاضر به بازگشت به این پروژه نشد. پس از آن، بهروز افخمی که از بنیانگذاران سریال بود، کارگردانی را بر عهده گرفت. افخمی گفته است: «کمی قبل از آغاز فیلمبرداری ایرادگیریهای عجیب و غریب از سوی تقوایی آغاز شد که بیشترشان ایرادهای بنیاسرائیلی بودند. … امیدوار بودم با آغاز فیلمبرداری این بهانهگیریها تمام شود اما اینگونه نشد.»
زنگی و رومی
پروژه ناتمام بعدی تقوایی «زنگی و رومی» بود که ناکامی آن، شکستی برای سینمای ایران نیز محسوب میشود. فیلمنامه اولیه درباره جنگ بود اما بعداً برای امکانپذیر شدن ساخت، داستان به دورههای قدیمیتر منتقل شد که باز هم به نتیجه نرسید. در داستان فیلم، نیروهای انگلیس اعلام میکنند در صورت موافقت تنگستانیها با آتشبس، نیروهای خود را از شیراز به بوشهر منتقل کرده و خاک ایران را ترک میکنند. تنگستانیها بر سر پاسخ به این پیشنهاد دچار اختلاف میشوند؛ گروهی به رهبری یک پزشک تحصیلکرده با آتشبس موافقند و گروه دیگر به رهبری «خالو حسین» بر مقابله تا آخر پافشاری میکنند. فرامرز قریبیان، سعید راد، هدیه تهرانی و شاهد احمدلو از بازیگران این فیلم بودند. سعید راد در گفتوگو با روزنامه اعتماد در این باره گفته است: «شاید اگر اشاره استاد تقوایی برای ایفای نقش در فیلم آخرشان نبود اصلا مساله بازگشت به کشور چندان برایم مطرح نمیشد. همواره افسوس میخورم که حسادتها و کارشکنیها … در جریان ساخت آن فیلم به قدری زیاد شد که در نهایت جلوی ساخت فیلم را گرفت.»
چای تلخ
«چای تلخ» یکی دیگر از فیلمهای ناتمام ناصر تقوایی است. داستان فیلم درباره یک زن و شوهر پیر و دختر جوانشان است که در آغاز جنگ نتوانستهاند روستا را ترک کنند. مرضیه وفامهر، همسر تقوایی و بازیگر این فیلم، نوشته است: «سال ۱۳۷۶ خورشیدی انگار تلاش بیوقفه جواب داد و قرار شد چای تلخ به یاری حوزه هنری تولید شود. نشد! در اواخر ساخت دکورها کار متوقف شد.» در نهایت، آتش گرفتن نخلستان محل فیلمبرداری، تولید فیلم را برای همیشه متوقف کرد. احمد طالبینژاد، منتقد سینما، معتقد است این فیلم در صورت ساخته شدن، بهترین فیلم جنگی تاریخ سینمای ایران میشد. او میگوید: «فیلمنامه چای تلخ را بارها خواندم، آنقدر درجه یک است … اما متاسفانه سرمایهگذار از همان ابتدا کنار کشید و به دیگران هم توصیه کرد همکاری نکنند.» تقوایی خود درباره دلیل ساخته نشدن فیلم گفته است: «سعید حاجیمیری (تهیهکننده) زیر بار مخارج ضروری فیلم نمیرفت. فیلم نیاز به دکور داشت. نیاز به آتشسوزی نخلستان داشت … او زیر بار نمیرفت. میگفت یک کاریاش بکن.»
مسجد جامع
تقوایی همچنین قصد ساخت فیلمی به نام «مسجد جامع» را داشت که شرایط آن هرگز فراهم نشد. فیلمنامه در خرمشهر پس از حمله عراق میگذشت. در شهر تخلیهشده، چهار مرد از چهار گوشه ویرانهها بیرون میآیند که زبان یکدیگر را نمیفهمند: یک عرب خوزستانی، یک بلوچ، یک خراسانی و یک آذربایجانی. آنها در مسجد جامع پناه میگیرند و با ایما و اشاره با هم ارتباط برقرار میکنند. این چهار نفر ضمن دفاع از شهر، در روز آخر شهید میشوند. تقوایی درباره این پروژه گفته است: «پس از پایان جنگ … میشد تولید فیلم را در همان دکورهای واقعی شروع کرد. اما نگذاشتند … همهچیز مهیا بود تا کار فیلمبرداری را آغاز کنیم. اما بهشتی به من میگوید، برو داستان دیگری بساز.» تقوایی تلاش کرد تا اهمیت استفاده از تصاویر واقعی خرمشهر را به عنوان یک سند تاریخی توضیح دهد، اما فایدهای نداشت. دلیل مخالفت این بود که هر چهار شخصیت باید مذهبی باشند، در حالی که تقوایی معتقد بود تفاوت میان شخصیتها برای ایجاد کنتراست داستانی ضروری است. در نهایت این فیلم ساخته نشد.
منبع: همشهری آنلاین


























