«پاسیاد پسر خاک» را بیشتر از بقیه کتابهایش دوست دارم
گزارش اختصاصی اخبار جهان
محمد قبادی، پژوهشگر تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی و نویسنده کتابهای درباره شهید حجتالاسلام سید علیاکبر ابوترابی، در گفتوگوبا خبرنگار اخبار جهان از انگیزههایش برای نگارش کتاب «پاسیاد پسر خاک» و فراز و فرودهای پژوهش درباره آزادگان و اسارت گفت. او میگوید کتاب یادشده علاوه بر جایگاهی ویژه در کارنامهاش، نتیجه تجربهای طولانی در مسیر مصاحبهها و گردآوری منابع است.
قبادی با اشاره به رونمایی اثر در سالهای گذشته و تقدیرهای گوناگون، توضیح داد که برای نگارش این کتاب سه پرتوی اصلی را در نظر گرفته است: پژوهش میدانی از گفتوگو با طیفهای مختلف سیاسی، مرور مستندات کتابخانهای و روایتهای شفاهی که از زبان آزادگان شنیده شده است. او گفت: «کتاب اولم در اوج کارآیی بود و من این اثر را بسیار دوست دارم. بی رودرباستی، کتابهایم را مانند فرزندانم میدانم، اما به کار آقای ابوترابی بیشتر علاقهمندم.»
قبادی درباره چالشهای کار پژوهشی اظهار داشت که نخستین تجربه گفتوگو برای او همچنان دشوار بود و پیش از ورود به عرصه پژوهش، کموبیش از ترس گفتوگو میپذیرفت. اما با همکاری دوستان در واحد تاریخ شفاهی و با انگیزهای پهناور، فرصتها را برای پژوهش فراهم کرد: «من از زمان حیات آقای ابوترابی و پدر بزرگوارشان در مسجد امام حسین(ع) بودم. منزل ما همیشه با بچهها در مسجد بودیم و این تجربه، به من فهم عمیقتری از فضا و شخصیتها داده است.»
در بخشهای مختلف گفتوگو، قبادی به نقش و جایگاه امام جماعت و تولیت مسجد امام حسین اشاره میکند و توضیح میدهد که چرا برخی برداشتها از انتخابهای تاریخی به سرعت تفسیرهای سیاسی پیدا میکند. او در پاسخ به این سوال که «رهبر انقلاب آقاسید علیاکبر را برای امامت مسجد منصوب کردند آیا؟»، توضیح میدهد که تولیت از نظر اجتهاد و حکم رهبری با حضور آیتالله سید عباس ابوترابی ارتباط داشته و در سالهای بعد، هرگاه آیتالله ابوترابی به قزوین یا سفرهای دیگر میرفت، نماز جماعت در کنار ایشان اقامه میشد.
به گزارش گروه رسانههای اخبار جهان، سید عباس ابوترابی و فرزندش، همانطور که در متن کتاب آمده است، پس از رحلت خاندان ابوترابی، تولیت مسجد را به عهده گرفتند و این سلسله تا انتشار کتاب «پاسیاد پسر خاک» ادامه یافت. این روایتها، بخشی از پسزمینه تاریخی کتاب به شمار میرود که قبادی آن را با دقت و با اتکا به منابع گردآوریشده ارائه میدهد.
قبادی درباره روند کار کتاب نیز توضیح داد که نخستین گام، جمعآوری منابع کتابخانهای بود تا همه سندها، نشریهها و یادداشتها در یک جا گردآوری شود: «این کار، دستم را پُر میکند تا بتوانم از دیدگاههای مختلف مسئله را بررسی کنم. مبادا جایی بنشانندتان و بگویند درباره موضوعی که میخواهید کار کنید، یک ربع حرف بزنید، اما ذهنتان خالی باشد.» او تأکید کرد که منابع کتابخانهای را مبنا قرار دادن، به او امکان داده تا جاهای خالی را با شواهد مستند پر کند.
در پاسخ به این پرسش که چرا بخشهایی از دوران اسارت و پس از آن در کتاب پررنگ شدهاند یا کمتر به آن دوران پرداخته شده است، قبادی توضیح داد که تصمیم گرفته است بخشهایی از دهههای پس از اسارت را بهطور دقیق و به عنوان گزارشگر توضیح دهد تا وارد فازهای مناقشهآمیز سیاسی نشود. او با صراحت اشاره کرد که هر کتاب پژوهشی نقطه پایان ندارد و میتواند زمینهای برای پژوهشهای بعدی باشد.
قبادی درباره حضور برخی شخصیتها و ارتباطهای خانوادگی با ابوترابی در طول سالهای مختلف نیز سخن گفت؛ از جمله اشاره به ابراهیم یزدی و نقشهای دیگر سیاسی و معنوی که به کار پژوهش او جهت داده است. او همچنین به تجربه خود در نگارش «خلبان صدیق» و سایر خاطرات آزادگان اشاره کرد و گفت که این تجربیات، به او آموخته است چگونه با هر روایت، صدای درست آدمها را منتقل کند.
گفتوگوی خبرنگار با قبادی به بخشهایی هم رسید که به اختلافها و نقدها پیرامون انتشار کتابها اشاره داشت. او با فروتنی از این که برخی ناشران یا کتابها، از آثارش تقلید کردهاند و یا با همان محتوای کتاب او نوشتهاند، گفت که این مسأله را پذیرفته است و ترجیح میدهد با تلاش و ارائه کار دقیق، به جایگاه درست اثر خود برسد. همچنین به تأیید رهبر معظم انقلاب درباره آزادگان اشاره شد و قبادی گفت که این دیدگاه، درک و احترام بیشتری نسبت به کار آزادگان و پژوهشهای پیرامون آنان را میطلبد.
در پایان گفتوگو، قبادی از پروژههای آیندهاش صحبت کرد. او از تمایل به ادامه کار روی کتابهایی درباره آزادگان و مجموعههای تاریخی دیگر سخن گفت و یادآور شد که کار با خاطرات «کرامت شفیعی» و دیگر آزادگان، همچنان ادامه دارد. او اظهار داشت که هدفش انعکاس درست زندگی و تجربههای آزادگان است تا نسلهای آینده از آنها درس بگیرند و روایتهای آنان برای تاریخ ایران تبیین شود.
منبع: اخبار جهان



























