تاریخ : دوشنبه, ۲۶ آبان , ۱۴۰۴ Monday, 17 November , 2025

وداع صبحگاهی، پرواز ظهرگاهی؛ روایت خداحافظی با سید مجید

  • کد خبر : 123519
  • ۱۱ مهر ۱۴۰۴ - ۱۰:۴۵
وداع صبحگاهی، پرواز ظهرگاهی؛ روایت خداحافظی با سید مجید

به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از خبرگزاری مهر، شهید سید مجید نجفی، جوان مؤمن و انقلابی اهل استان کرمانشاه، با روحیه‌ای حق‌طلبانه در برابر بی‌عدالتی‌ها ایستاد و دفاع از حقوق مظلومان را سرلوحه زندگی خود قرار داد. این شهید والامقام، که به عنوان یک حقوقدان پرتلاش در جامعه علمی شناخته می‌شد، با اعتقاد […]

به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از خبرگزاری مهر، شهید سید مجید نجفی، جوان مؤمن و انقلابی اهل استان کرمانشاه، با روحیه‌ای حق‌طلبانه در برابر بی‌عدالتی‌ها ایستاد و دفاع از حقوق مظلومان را سرلوحه زندگی خود قرار داد. این شهید والامقام، که به عنوان یک حقوقدان پرتلاش در جامعه علمی شناخته می‌شد، با اعتقاد راسخ به آرمان‌های انقلاب اسلامی، در مسیر جهاد و خدمت به مردم گام برداشت.

شهید نجفی بارها تجاوزات رژیم صهیونیستی به ملت‌های تحت ستم منطقه را محکوم کرد و آن را نقض آشکار حقوق بشر دانست. او باور داشت که تنها راه مقابله با این تجاوزات، مقاومت و اتحاد ملت‌ها است؛ راهی که به گفته وی، می‌تواند عزت و کرامت امت اسلامی را حفظ کند.

این شهید بزرگوار در تاریخ ششم فروردین ۱۳۷۸ در شهرستان چگنی استان لرستان به دنیا آمد و دوران کودکی و نوجوانی خود را در شهرستان صحنه واقع در استان کرمانشاه سپری کرد. او پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و متوسطه، در رشته حقوق به تحصیلات دانشگاهی پرداخت و با موفقیت فارغ‌التحصیل شد.

پس از اتمام تحصیلات، سید مجید نجفی با پیوستن به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، خدمت در راه دفاع از میهن و ارزش‌های انقلاب را برگزید. او در منطقه میانراهان به خدمت مشغول بود و در همین راه نیز به فیض شهادت نائل آمد.

در تاریخ ۲۹ خرداد ۱۴۰۴، در پی حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی به محل استقرار نیروهای سپاه، این جوان انقلابی جان خود را در راه آرمان‌های اسلام و انقلاب فدا کرد و به جمع شهیدان پیوست. یاد و نام او به عنوان نمادی از استقامت، ایمان و پایبندی به حق، در قلب مردم استان کرمانشاه و سراسر ایران اسلامی جاودانه خواهد ماند.

پدر شهید سید مجید نجفی در گفتگو با خبرنگار مهر، با یادآوری خاطرات فرزندش اظهار داشت: مجید از کودکی فردی اجتماعی، مهربان و درس‌خوان بود. او در تمام مراحل زندگی، چه در مدرسه و چه در دانشگاه، با اعضای خانواده و اطرافیان با محبت و دلسوزی رفتار می‌کرد. وی همواره در مراسم‌های انقلابی مورد تاکید رهبر انقلاب شرکت می‌کرد و به ارزش‌های نظام جمهوری اسلامی پایبند بود.

پدر شهید با اشاره به ویژگی‌های اخلاقی فرزندش افزود: مجید علاوه بر کار و تحصیل، به دنبال کسب رضایت همسایگان و آشنایان بود. او به والدین خود احترام زیادی می‌گذاشت و به طور منظم به زادگاهش سفر می‌کرد تا با خانواده و دوستان خود دیدار کند. اخلاق او جدی اما در عین حال صمیمی بود، به ویژه در شرکت در مراسم‌های انقلابی مانند روز قدس و راهپیمایی ۲۲ بهمن که همواره مورد تأکید مقام معظم رهبری قرار داشت.

پدر شهید نجفی با بیان آخرین دیدار خود با فرزندش گفت: روز بیست‌ونهم خرداد، صبح زود حدود ساعت هشت، مجید با ما خداحافظی کرد و گفت که برای مأموریتی به سپاه دینور می‌رود. ساعت ۹:۳۰ حرکت کرد و من حدود ساعت ۱۰ با او تماس گرفتم. او گفت که ساعت ۱۱:۳۰ برمی‌گردد تا چند کار اداری را انجام دهد، اما پس از آن دیگر پاسخی نداد. تا اینکه یکی از دوستانم از شهرداری تماس گرفت و گفت که به دلیل حمله موشکی به سپاه دینور، فوراً به بیمارستان بروم.

وی با اندوه فراوان ادامه داد: مجید همیشه آرزوی شهادت داشت. حتی در سفر به کربلا، از امام حسین (ع) طلب شهادت کرد. چند روز پیش از شهادت نیز، رفتار و افکارش نشان می‌داد که در مسیر شهدا قرار دارد. پس از شهادت، چند بار در خواب به من ظاهر شد و گفت که جایگاهش بسیار خوب است و نیازی به نگرانی نیست. او حتی به خواهرزاده‌ام نیز در خواب گفته بود که از پدرم بخواهد هنگام زیارت قبرش، زیاد ناراحت نشود.

پدر این شهید بزرگوار در پایان سخنانش تأکید کرد: از مسئولان نظام مقدس جمهوری اسلامی و دست‌اندرکاران کشور می‌خواهم که پشتیبان حضرت آقا باشند و در اجرای دستورات ایشان کوتاهی نکنند. ما هرچه داریم از رهبر فرزانه انقلاب داریم و هر مسئولی که کوتاهی کند، از مسیر شهدا منحرف شده است.

مادر شهید سید مجید نجفی در گفتگو با خبرنگار مهر، با احساسی آمیخته به اندوه و افتخار، به بیان خاطراتی از ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری فرزندش پرداخت و گفت که مجید از کودکی نسبت به دیگران مهربان و دلسوز بود و همواره در تلاش بود تا به نیازمندان کمک کند.

مادر شهید با صدایی بغض‌آلود گفت: پسرم بسیار مهربان، زحمتکش و نیکوکار بود. او همیشه با مردم با محبت رفتار می‌کرد و به دیگران کمک می‌رساند. یک بار که مقداری پول به او دادم، آن را صرف خرید برای همسایه‌ای کرد که وضعیت مالی خوبی نداشت.

او حضور فعال مجید در مسجد و برنامه میز خدمت در روزهای پنجشنبه را از ویژگی‌های بارز او دانست و افزود: مجید همیشه می‌گفت که درس می‌خواند تا به مردم خدمت کند و به کسانی که توانایی ندارند کمک کند. او تا ساعت دو و نیم یا سه بعد از ظهر در مسجد می‌ماند و به مردم خدمت می‌کرد.

مادر شهید درباره روزهای پایانی زندگی فرزندش گفت: صبح روز حادثه، مجید به من گفت که برای رفتن به منطقه خودمان در خرم‌آباد آماده شوم. اما تلفنش زنگ خورد و گفت که یک ساعت کار دارد و پس از آن برمی‌گردد.

وی در ادامه گفت که پس از تماس‌های بی‌پاسخ و شنیدن خبر حمله، خانواده به بیمارستان مراجعه کردند: پس از اطلاع از حمله موشکی به دینور، بلافاصله به بیمارستان رفتیم. من به هر آمبولانسی که وارد می‌شد سر می‌زدم تا شاید مجید را زخمی پیدا کنم، اما رئیس بیمارستان آمد و گفت که شهادت مجید را به خانواده نجفی تبریک می‌گوید و او را با اولین آمبولانس به سردخانه منتقل کرده‌اند.

مادر شهید با اشاره به احساس خود در لحظه شنیدن این خبر افزود: وقتی صبح زود خبر شهادت سرداران عزیز را شنیدم، گفتم پسرم در کنار چه بزرگانی به شهادت رسیده است. این کار جنایتکاران است که فکر می‌کنند با کشتن افراد، انقلاب به پایان می‌رسد، اما برعکس، پایه‌های ما مستحکم‌تر می‌شود.

او در ادامه به رؤیاهایی که پس از شهادت فرزندش دیده بود اشاره کرد و گفت: بعد از چهلم شهید، یک شب خواب دیدم که مجید در حال رفت و آمد است و می‌گوید که به مردم کمک می‌کند؛ زیرا مردم نیازمند هستند و باید به آن‌ها کمک کرد.

در پایان این گفتگو، مادر شهید با افتخار و سربلندی از فرزندش یاد کرد و پیامی به فرماندهان و مردم داد: پسرم دلسوز و مهربان بود و من به شهادت او افتخار می‌کنم. سرم بلند است که او برای این آب و خاک زحمت کشید. آرزوی خودش نیز شهادت بود و اکنون به آرزویش رسیده است. امیدوارم خداوند در دنیا و آخرت دست ما را بگیرد.

برادر شهید سید مجید نجفی در گفتگو با خبرنگار مهر، تصویری از یک برادر مسئولیت‌پذیر، متعهد و مشتاق به خدمت به مردم ارائه داد که از کودکی به فکر کمک به نیازمندان بود و در عمل نیز این دغدغه را نشان می‌داد.

او با یادآوری خاطرات دوران کودکی گفت: مجید از همان ابتدا علاقه زیادی به کمک به دیگران داشت. همیشه می‌پرسیدم که چرا این‌قدر این طرف و آن طرف می‌روی؟ او با قاطعیت پاسخ می‌داد که تا زمانی که در این دنیا هستیم، باید به مردم خدمت کنیم و به دیگران کمک کنیم. به گفته برادر شهید، این دغدغه اخلاقی با استعداد و پشتکار در تحصیل همراه بود. او افزود: مجید از نوابغ بود و همیشه شاگرد اول و نخبه مدرسه بود و ما تمام تلاش خود را کردیم تا او را به جایگاهی شایسته برسانیم.

برادر شهید به آرزوهای حرفه‌ای مجید اشاره کرد و گفت که او همیشه می‌خواست وکیل شود تا بتواند به محرومان کمک کند: مجید بارها می‌گفت که پس از وکیل شدن، تا جایی که بتواند از حقوق افراد بی‌بضاعت دفاع خواهد کرد.

او با اشاره به تحصیلات مجید گفت: شهید کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان کنگاور دریافت کرد و پس از آن در نمایندگی حقوقی سپاه شهرستان صحنه در دادگستری مشغول به کار شد. به گفته برادر شهید، مجید در آستانه استخدام رسمی بود و همواره از امکان تأمین مالی از طریق شغل برای کمک به خانواده صحبت می‌کرد. او می‌گفت که پس از استخدام، می‌تواند به پدر و مادر کمک کند.

برادر شهید، ماجرای روز حادثه را این‌گونه شرح داد: من آن روز در محل کارم بودم. حدود ساعت ده، یک گردشگر پرسید که آیا اینجا امن است؟ سپس گفت که قرار بوده به میانراهان بروند، اما آنجا را بمباران کرده‌اند. من اصلاً اطلاعی نداشتم. بلافاصله به سمت بیمارستان حرکت کردم. بیمارستان مملو از مجروحان و آمبولانس‌ها بود و اقوام و آشنایان در آنجا تجمع کرده بودند.

وی ادامه داد: هر بار که آمبولانسی می‌رسید، به سمت آن می‌دویدم تا شاید مجید را زخمی پیدا کنم و به خانواده‌ام امید بدهم. اما پس از بررسی چندین آمبولانس، وقتی در یکی از آخرین آمبولانس‌ها را باز کردم، صحنه‌ای را دیدم که تا به امروز از ذهنم پاک نشده است. دو سه نفر از دوستانش نیز همراه او بودند. صحنه بسیار دلخراشی بود؛ برادرم زیر دو نفر دیگر در کنار آمبولانس افتاده بود، دستش روی صورتش بود و بدنش قابل تشخیص نبود. ابتدا او را نشناختم، اما وقتی کفش و شلوارش را دیدم، واقعیت تلخ برایم آشکار شد.

وی با صدایی لرزان توصیف کرد: مسیر بیمارستان تا سردخانه برایم مانند یک سال گذشت. از دست دادن برادرم بزرگ‌ترین غمی بود که تا به امروز تجربه کرده‌ام. اما در کنار این اندوه، به او افتخار می‌کنم که در راه وطن قدم برداشت و به آرمان‌هایش وفادار ماند.

برادر شهید در بخش دیگری از این گفتگو به تأثیر حضور مجید در خانواده و جامعه اشاره کرد: مجید همیشه صبح‌ها مرا تا محل کار همراهی می‌کرد و ظهرها نیز به دنبالم می‌آمد. اکنون که او نیست، هر وقت به محل کار می‌روم، تصویرش جلوی چشمانم است و نمی‌توانم این فقدان را هضم کنم. ما سال‌ها با هم زندگی کردیم، هم‌اتاقی بودیم، با هم شوخی می‌کردیم و حالا نبودنش غیرقابل توصیف است؛ قلبم شکسته است.

در پایان گفتگو، برادر شهید پیامی روشن برای مردم و مسئولان داشت: ما برای این آب و خاک جان می‌دهیم، اما خاک را نمی‌دهیم. هر نگاه خصمانه‌ای به این خاک با مشت محکم مردم ایران مواجه خواهد شد. من به حضور در جمع خانواده‌های شهدا افتخار می‌کنم و از همه مردم می‌خواهم که پیرو راه شهدا باشند تا آسیبی به کشور وارد نشود.

شهید سید مجید نجفی نمونه‌ای بارز از جوانان مؤمن، انقلابی و حق‌طلب کرمانشاهی است که از کودکی تا لحظه شهادت، زندگی خود را وقف خدمت به مردم و دفاع از آرمان‌های انقلاب کرد. او با تلاش علمی و اخلاقی، در قامت یک حقوقدان دغدغه‌مند و پاسداری فداکار، هم در عرصه علم و هم در میدان جهاد، حضوری فعال داشت و در نهایت در حمله رژیم صهیونیستی در ۲۹ خرداد ۱۴۰۴ به آرزوی دیرینه‌اش، یعنی شهادت، دست یافت. روایت‌های پدر، مادر و برادرش نشان می‌دهد که او نه تنها در خانواده، بلکه در جامعه نیز نمادی از مهربانی، مسئولیت‌پذیری و ایستادگی در برابر ظلم بود و یادش امروز الگویی ماندگار برای جوانان ایران اسلامی و تمامی جویندگان راه حق و حقیقت به شمار می‌رود.

منبع : خبرگزاری مهر

لینک کوتاه : https://akhbarjahan.news/?p=123519
 

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.