به گزارش اخبار جهان به نقل از خبرفوری، سعدالله زارعی، تحلیلگر مسائل خاورمیانه، نفوذ لابی اسرائیل در ساختار قدرت ایالات متحده را امری انکارناپذیر دانسته و تأثیرگذاری آن بر تصمیمات دولت آمریکا را مورد تأکید قرار داد. وی در مصاحبهای با خبرفوری، با اشاره به رفتار دونالد ترامپ در قبال اسرائیل و به ویژه بنیامین نتانیاهو، مدعی شد که اگر لابی صهیونیستی در تصمیمگیریهای دولت آمریکا چنین نفوذی نداشت، مذاکرات هستهای با ایران به دور پنجم نمیرسید. این اظهارنظر، بحث جنجالی نفوذ لابیهای خارجی در سیاست ایالات متحده را بار دیگر به میان کشیده است.
زارعی با بررسی سیاستهای خارجی دولت ترامپ، بهویژه در قبال ایران، به این نکته اشاره کرد که علیرغم تلاشهای ظاهری برای کنار گذاشتن اسرائیل در مذاکرات هستهای، اقدامات بعدی نشاندهنده عمق نفوذ لابی صهیونیستی در ساختار تصمیمگیریهای آمریکا است. به گفته وی، عدم قطعیت در رفتار دولت ترامپ در قبال ایران، و نوسانات مداوم در سیاستهای منطقهای، نشان از تضادهای درونی در ساختار قدرت ایالات متحده دارد؛ تضادهایی که به عقیده زارعی، ناشی از کشمکش میان گروههای مختلف حامی و مخالف نفوذ اسرائیل در سیاستهای خارجی آمریکاست. وی با تأکید بر اهمیت درک این پیچیدگیها، تصریح کرد که درک دقیق این ساختار قدرت برای تحلیل سیاستهای خارجی ایالات متحده ضروری است.
این اظهارات در زمانی مطرح میشود که بحث نفوذ لابیها در سیاست ایالات متحده، بهویژه لابیهای قدرتمند صهیونیستی، از اهمیت ویژهای برخوردار است. تاریخچه روابط ایالات متحده و اسرائیل مملو از فراز و نشیب بوده و نقش لابیهای صهیونیستی در شکلدهی این روابط، همواره موضوع بحث و جدلهای بسیاری بوده است. از تأثیرگذاری بر روند تصویب کمکهای نظامی به اسرائیل تا تغییر رویکردهای سیاسی ایالات متحده در قبال مسائل خاورمیانه، قدرت این لابیها در جهتدهی به سیاستهای خارجی آمریکا، همواره مورد مطالعه و نقد کارشناسان قرار گرفته است.
آنچه زارعی به آن اشاره میکند، فراتر از یک ادعا صرف است. این ادعا، بر مبنای تحلیل رفتار دولت ترامپ در قبال پرونده هستهای ایران و سایر مسائل منطقهای، استوار است. مهمترین نکتهای که زارعی بر آن تأکید دارد، این است که علیرغم ظاهری مبنی بر فاصلهگیری از اسرائیل در مذاکرات با ایران، تصمیمات و اقدامات بعدی ایالات متحده، مبین نفوذ مستمر لابی صهیونیستی در هیئت حاکمه آمریکا است. این تحلیل، نیاز به بررسی دقیقتر و عمیقتر سیاستهای خارجی آمریکا در دوران ترامپ و همچنین نقشآفرینی لابیهای مختلف در شکلدهی به این سیاستها را نشان میدهد.
پیامدهای احتمالی این تحلیلها میتواند به درک عمیقتر از پیچیدگیهای سیاست خارجی آمریکا در منطقه خاورمیانه و همچنین تأثیرگذاری لابیها بر این سیاستها منجر شود. این مسئله، نه تنها برای کشورهایی مانند ایران که بهطور مستقیم تحت تأثیر سیاستهای آمریکا قرار دارند، حائز اهمیت است، بلکه برای سایر بازیگران منطقهای و حتی بازیگران جهانی نیز دارای اهمیت قابل توجهی است. مطالعه دقیق این موضوع میتواند به پیشبینی دقیقتر رفتار ایالات متحده در مسائل منطقهای و بینالمللی کمک کند.
واکنشهای مختلفی به این ادعاها قابل انتظار است. برخی از منتقدان ممکن است این ادعاها را غیرمستند و مبالغهآمیز بدانند و آنها را حاصل دیدگاه جانبدارانه زارعی تلقی کنند. اما از سوی دیگر، برخی دیگر از تحلیلگران ممکن است این دیدگاه را تأیید کرده و بر لزوم توجه بیشتر به نقش لابیهای قدرتمند در سیاستگذاری خارجی آمریکا تأکید کنند. این مسأله بهطور قطع، زمینه را برای بحثهای تخصصی بیشتری میان کارشناسان روابط بینالملل و سیاست خارجی فراهم خواهد آورد. تحلیل عمیقتر این موضوع، نیازمند بررسی دقیق مدارک و شواهد بیشتر و همچنین مشارکت کارشناسان حوزههای مختلف مرتبط با این موضوع است.
منبع: خبرفوری


























