به گزارش اخبار جهان به نقل از [نام منبع]، منازعه عطاالله مهاجرانی و مهدی نصیری در اوایل دهه هفتاد، حول مقاله بحثبرانگیز مهاجرانی با عنوان «مذاکره مستقیم» در روزنامه اطلاعات شکل گرفت. این مقاله که در فضایی سیاسی پس از رحلت امام خمینی و آغاز رهبری آیتالله خامنهای نوشته شد، پیشنهادی متفاوت از رویکرد رسمی کشور نسبت به آمریکا ارائه میداد: مذاکره مستقیم. این پیشنهاد، واکنشهای تندی را از سوی جناح اصولگرا، به ویژه مهدی نصیری، سردبیر وقت روزنامه کیهان، برانگیخت.
مهاجرانی در مقاله خود، با استناد به پیشنهاد مذاکره مستقیم جیمز بیکر، وزیر خارجه وقت آمریکا، دلایل خود را برای ضرورت این گفتگو مطرح کرد. وی به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران، مسائلی همچون بلوکه شدن داراییهای ایران، گروگانگیری اتباع ایرانی و سایر مسلمانان، تقویت روزافزون عراق به عنوان دشمن و نیاز به بازسازی اقتصادی کشور اشاره کرد. مهاجرانی با تکیه بر سنت مذاکره در تاریخ و با رد ادعای پذیرش سلطه از طریق مذاکره، بینتیجه ماندن عدم تعامل با آمریکا را مورد انتقاد قرار داد. او حتی سوریه را به عنوان مثالی از موفقیت در مذاکره با آمریکا و آزادی گروگانها ارائه داد.
در مقابل، نصیری در مقالاتی در روزنامه کیهان، مذاکره مستقیم را خیانتی به اصول انقلاب و منافع ملی دانست. وی این اقدام را فرصتطلبی و عقبنشینی از اصل “استکبارستیزی” خواند و به طور صریح به پیامدهای منفی آن از جمله پذیرش ولایت طاغوت و نادیده گرفتن خون شهدا اشاره کرد. کیهان در آن زمان با استناد به اظهارات روزنامه واشنگتن تایمز، که هر گونه کوتاه آمدن آمریکا در مقابل ایران را نشانه تسلیم میدانست، به مخالفت خود شدت بخشید. نصیری همچنین با استناد به مواضع صریح امام خمینی و آیتالله خامنهای در خصوص دشمنی با آمریکا، بر مخالفت خود با هرگونه مذاکره تأکید کرد. او حتی به سخنان هاشمی رفسنجانی مبنی بر پیروی از خط امام و رهبری در این زمینه اشاره کرد.
این منازعه، فراتر از یک جدال شخصی، نمایانگر دو دیدگاه متفاوت در مورد آینده ایران بود. مهاجرانی، پیشرو در رویکرد تعامل و رفع تنش با غرب، در مقابل جریان محافظهکاری قرار گرفت که نصیری نماینده آن بود. این مناظره به شدت در فضای عمومی مطرح شد و به یکی از چالشهای بزرگ رسانهای و فکری تبدیل شد که تأثیر آن سالها در فضای سیاسی ایران باقی ماند. مهاجرانی در معرض فشارهای سیاسی و رسانهای شد، در حالی که نصیری با مواضع تند و گاه افراطی خود، صدای جریان محافظهکار بود. جالب توجه است که رهبر انقلاب در آن زمان به حمایت از مهاجرانی پرداخته و از حملات افراطی انتقاد کردند.
اما نکته قابل توجه، تغییر چشمگیر مواضع مهدی نصیری در سالهای اخیر است. نصیری که زمانی مخالف سرسخت مذاکره بود، امروز دیدگاههایی متفاوت و حتی متناقض با مواضع گذشته خود ابراز میدارد. وی همکاری با جریانهای خارج از کشور و حتی حمایت از گروههای مخالف نظام را آغاز کرده است. این تغییر، نشاندهنده تحولات داخلی و خارجی و همچنین دگرگونی در فضای سیاسی و فکری برخی چهرههای شناختهشده است.
این منازعه به ایجاد شکافهای عمیق در میان نخبگان منجر شد، بهطوری که برخی گروههای سیاسی که در ابتدا مخالف مهاجرانی بودند، بعدها موضع خود را تغییر داده و حتی از جمهوری اسلامی حمایت کردند یا به آمریکا پیوستند. این نشان از پیچیدگی تحولات سیاسی آن زمان دارد.
منازعه مهاجرانی و نصیری، نمادی از دو گفتمان رقیب در ایران است: گفتمانی مبتنی بر تعامل و گفتگوی سازنده و گفتمانی مبتنی بر تقابل و جبههگیری سختگیرانه. اهمیت بازخوانی و تحلیل این منازعه در شرایط پیچیده کنونی ایران، بیش از پیش آشکار است. جامعه ایران نیازمند نقد و بازنگری در دیدگاههای گذشته است تا بتواند از بحرانها جلوگیری کند و راه اصلاحات را بیابد. این منازعه، یکی از پیچیدهترین و تأثیرگذارترین رخدادهای فکری و رسانهای در تاریخ معاصر ایران به شمار میرود و درک آن برای فهم تحولات سیاسی و فکری ایران ضروری است. تغییر مواضع نصیری نیز نشان میدهد سیاست ایران و اپوزیسیون آن، همواره در معرض چرخشها و انقلابات فکری قرار دارند که نتایج آن بر روند کلی کشور تأثیرگذار است.
منبع: [نام منبع]



























