به گزارش اخبار جهان به نقل از ایبنا، کتاب «تب ناتمام» نوشته زهرا حسینیمهرآبادی، روایتی مستند و تأثیرگذار از زندگی شهلا منزوی، مادر شهید حسین دخانچی، ارائه میدهد. این اثر، نگاهی عمیق به زندگی یک جانباز قطع نخاع گردنی و چالشهای خانوادهاش دارد و بخشهایی کمتر دیده شده از پیامدهای جنگ تحمیلی را برای مخاطب به تصویر میکشد. حسین دخانچی در اسفند ۱۳۶۳، در جریان عملیات بدر، بر اثر اصابت ترکش دچار ضایعه نخاعی از ناحیه گردن شد و ۱۷ سال با این محدودیت جسمی زندگی کرد. ایده نگارش این کتاب در سال ۱۳۷۹، پس از مشاهده تصویری از آرامش و صبر حسین دخانچی در یکی از برنامههای سیمای استانی قم در ذهن نویسنده شکل گرفت. پس از درگذشت حسین دخانچی و نبود اثری جامع درباره زندگی او، حسینیمهرآبادی تصمیم گرفت با تمرکز بر روایتهای مادرش، شهلا منزوی، این داستان را به نگارش درآورد.
کتاب «تب ناتمام» حاصل بیش از ۸۰ ساعت مصاحبه با شهلا منزوی و اعضای خانواده دخانچی است و طی یک سال نوشته شده است. این اثر، ابعاد مختلف زندگی روزمره یک فرد مبتلا به قطع نخاع گردنی و چالشهای خانوادگی ناشی از آن را از دیدگاه مادر به تصویر میکشد. حسینیمهرآبادی با تمرکز بر خاطرات شهلا منزوی، سعی در بازگویی تجربیاتی کمتر شنیده شده درباره پیامدهای جنگ برای خانوادههای شهدا و جانبازان دارد. عنوان کتاب، «تب ناتمام»، اشاره به تبهای طولانی و مداوم حسین دخانچی به عنوان یکی از عوارض قطع نخاع گردنی دارد؛ تبی که هفده سال پس از مجروحیت، همچنان همراه او بود و نمادی از رنجهای همیشگی او و استمرار مبارزه با دشواریهای ناشی از قطع نخاع محسوب میشود.
انتخاب زاویه دید مادر به جای خود جانباز، از سوی نویسنده با هدف ارائه تصویری جامعتر و جلوگیری از هرگونه برداشت نادرست در خصوص دلسردی یا ناامیدی جانباز از شرایطش بوده است. روایت شهلا منزوی، نشاندهنده صبر، استقامت، و پذیرش تقدیر از سوی خانواده شهید و نقش همیشگی خانواده در همراهی با وی است. در این راستا، حسینیمهرآبادی با شهلا منزوی، برادر شهید، علی دخانچی، و همسر شهید، مصاحبههای مفصلی انجام داده است. این مصاحبهها که از سال ۱۳۹۷ آغاز و در مجموع نزدیک به ۸۰ ساعت به طول انجامید، بدون هیچ مانعی با همکاری کامل خانواده شهید انجام پذیرفته است.
در این کتاب، جنبههای کمتر شناخته شده از زندگی جانبازان قطع نخاع گردنی و خانوادههایشان به تصویر کشیده شده است. بیش از چهار دهه از پایان جنگ تحمیلی میگذرد، اما تعداد آثار جامعی که به ابعاد مختلف زندگی این قشر پرداخته باشند، بسیار محدود است. «تب ناتمام» با روایت مستند و صادقانه خود، سعی دارد این خلأ را تا حدودی پر کند. روایت کتاب، فراتر از تجربه شخصی یک خانواده، نشان میدهد که جنگ تنها به جبهههای نبرد محدود نمیشود، بلکه خانوادهها نیز به طور مستقیم درگیر پیامدهای آن هستند. این تغییر زاویه دید، میتواند در فهم و درک جامعه امروز نسبت به مفهوم ایثار و فداکاری، تأثیر بسزایی داشته باشد.
شهلا منزوی، به عنوان راوی اصلی، نمادی از مادری است که برای حفظ آرمانهای انقلاب و کشور، بدون تردید فرزند خود را به جبهه فرستاد و پس از مجروحیت او نیز با صبر و استقامت، از وی مراقبت کرد. زندگی او، نمادی از ایثار و ازخودگذشتگی است. روایت زندگی مادران شهدا و جانبازان، جایگاه ویژهای در ادبیات معاصر ایران دارد. با این حال، هنوز بهاندازه کافی به این بخش از روایتهای دفاع مقدس توجه نشده است. نیمی از جنگ در جبههها و به دست رزمندگان رقم خورد، اما نیم دیگر در خانهها، با صبر و ایستادگی مادران و همسرانشان. پرداختن به این روایتها، نگاه ما را به هشت سال دفاع مقدس کاملتر و واقعیتر میکند.
بازخوردهای مخاطبان نشان میدهد که «تب ناتمام» توانسته توجه خوانندگان را به خود جلب کند. صبر و استقامت حسین دخانچی و فداکاری خانوادهاش، و رخدادهای تأثیرگذار زندگی آنها، توانستهاند ارتباط عاطفی عمیقی با خواننده برقرار کنند. این کتاب، در نهایت، داستانی از صبر، شکر و رضایت را روایت میکند و خواننده را با جلوهای تازه از صبر و توکل آشنا میسازد. «تب ناتمام» زندگی مادر و فرزندی را به تصویر میکشد که با پایبندی به آرمانهای انقلاب، ایستادگی کردهاند. این کتاب نشان میدهد چگونه استقامت و تسلیم شگفتانگیز این خانواده، مخاطب را به تحسین و شگفتی وا میدارد و این اثر بهعنوان یک سند ارزشمند از ایثار و فداکاری در تاریخ ایران ثبت خواهد شد.
منبع: ایبنا


























