تاریخ : دوشنبه, ۲۶ آبان , ۱۴۰۴ Monday, 17 November , 2025

ماجرای ازدواج مخفیانه دانشجوی جوان با مادر دوستش به طمع ثروت

  • کد خبر : 149390
  • ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۹:۲۷
ماجرای ازدواج مخفیانه دانشجوی جوان با مادر دوستش به طمع ثروت

به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از همشهری آنلاین، یک پسر جوان شرح داد که در ۱۹ سالگی در یک رشته مهم مهندسی قبول شد. او که از این موفقیت بسیار خوشحال بود، برای تحصیل در رشته مورد علاقه‌اش به یکی از شهرهای غربی ایران نقل مکان کرد. در آن شهر، او دوستی صمیمی […]

به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از همشهری آنلاین، یک پسر جوان شرح داد که در ۱۹ سالگی در یک رشته مهم مهندسی قبول شد. او که از این موفقیت بسیار خوشحال بود، برای تحصیل در رشته مورد علاقه‌اش به یکی از شهرهای غربی ایران نقل مکان کرد.

در آن شهر، او دوستی صمیمی به نام سلیمان داشت. پدر سلیمان بر اثر یک بیماری سخت درگذشته بود و مادرش با ارثیه‌ای که به جا مانده بود، زندگی مرفهی داشت.

این جوان پس از رسیدن به مقصد، به خانه سلیمان رفت. سلیمان نیز در همان شهر دانشجو و یک سال از او بالاتر بود. او تصمیم گرفت به جای خوابگاه، با کمک دوستش خانه‌ای مستقل اجاره کند تا با آسودگی به تحصیل بپردازد.

سلیمان تقریباً هر شب به خانه او می‌آمد. در طول این رفت‌وآمدها، ثروت مادر سلیمان توجه این دانشجو را جلب کرد و او دچار طمع شد. وی با خود فکر می‌کرد که چرا مادر دوستش با تحصیلات ابتدایی در رفاه زندگی می‌کند، درحالی‌که او برای اجاره‌خانه به کمک مالی پدرش نیازمند است. با وجود حمایت مالی کامل پدرش، زندگی مرفه مادر سلیمان، او را وسوسه کرد.

روزی که سلیمان در دانشگاه بود، این جوان به خانه مادر او رفت و مستقیماً به وی پیشنهاد ازدواج داد. مادر سلیمان که از این پیشنهاد غافلگیر شده بود، به دلیل تنهایی طولانی‌مدت به آن فکر کرد و پس از یک ماه، با یک ازدواج موقت و مخفیانه موافقت نمود.

پس از آن، این دانشجو با استفاده از پول‌های همسرش، تحصیل را رها کرد و در ترم پنجم دانشگاه، بدون اطلاع خانواده‌اش، ترک تحصیل نمود. او همچنین به تدریج به مواد مخدر معتاد شد.

سرانجام، مادر سلیمان به دلیل مشکوک شدن پسرش به این رابطه، قفل خانه را تعویض کرد و از او خواست که دیگر به آنجا نرود. با مخالفت این جوان، زن از او به اتهام مزاحمت شکایت کرد. در نهایت، این فرد در حالی به مشهد بازگشت که به گفته خودش، به دلیل طمع، آینده‌اش را از دست داده بود.

این جوان ابراز امیدواری کرد که سرگذشتش درسی برای دیگران باشد و سپس مرکز انتظامی را ترک کرد.

منبع: همشهری آنلاین

لینک کوتاه : https://akhbarjahan.news/?p=149390
 

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.