به گزارش اخبار جهان به نقل از عصر ایران، حادثهی یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱، علاوه بر اینکه یکی از بزرگترین فجایع معاصر محسوب میشود، به سرعت به کانون شکلگیری روایتهای توطئه و بحثهای فرهنگی گستردهای تبدیل شد. سالها پس از این رویداد، بسیاری از پژوهشگران و مخاطبان کنجکاو، به بررسی آثار هنری مختلفی پرداختند که پیش از این تاریخ تولید شده و شباهتهای شگفتانگیزی با وقایع ۱۱ سپتامبر دارند. این شباهتها، گاه در قالب تصاویری گذرا از برجهای دوقلو، گاه در داستانهای مربوط به هواپیماربایی و گاه حتی در جزئیات ظاهراً بیاهمیت مانند پوسترها یا تاریخ روی یک گذرنامه دیده میشوند. بسیاری از این آثار، پیش از حادثه، صرفاً بهعنوان سرگرمی یا بازتاب فضای سیاسی و امنیتی دههی نود میلادی تلقی میشدند؛ اما پس از حادثهی ۱۱ سپتامبر، بار معنایی تازهای یافتند و پرسشهای متعددی را دربارهی تصادفی بودن یا آگاهی پنهان در پس پرده این شباهتها ایجاد کردند.
از انیمیشنهای محبوب مانند سیمپسونها و جانی براوو گرفته تا فیلمهای پرفروشی چون ماتریکس، بازگشت به آینده و ترمیناتور ۲، همگی در نگاه طرفداران تئوریهای توطئه، به آثاری تبدیل شدهاند که بهنوعی آینده را پیشبینی کرده بودند. فارغ از صحت این ادعاها، بررسی این نمونهها نشان میدهد که چگونه یک فاجعهی واقعی میتواند نگاه ما به آثار هنری پیشین را دگرگون کند و معانی تازهای به آنها ببخشد. به عنوان مثال، در فیلم ماتریکس (۱۹۹۹)، تاریخ انقضای گذرنامهی شخصیت نئو، ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ نشان داده میشود؛ تاریخی که بعدها به نمادی از فاجعه تبدیل شد. در انیمیشن سیمپسونها (۱۹۹۷)، ترکیبی از تصویر برجهای دوقلو و عدد ۹، بهراحتی عبارت ۱۱/۹ را تداعی میکند. در انیمیشن جانی براوو (۲۰۰۱)، پوستری از یک ساختمان شعلهور که شبیه برجهای دوقلو است، چند ماه پیش از حادثه به نمایش گذاشته شد.
در انیمیشن A Goofy Movie (۱۹۹۵)، جملهی “ما را در راهروی ۹۱۱ ملاقات کن” روی یک موشک کاغذی نوشته شده است که طرفداران تئوریهای توطئه آن را به عنوان استعارهای از هواپیماهای برخورد کننده به برجها تفسیر میکنند. در فیلم ترمیناتور ۲: روز داوری (۱۹۹۱)، عبارت “Caution 9-11” (اخطار 9-11) روی دیوار یک زیرگذر دیده میشود. اما شاید مشهورترین مثال، فیلم بازگشت به آینده (۱۹۸۵) و دنبالهی آن (۱۹۸۹) باشد. در قسمت اول، ساعتها روی 9:11 تنظیم شدهاند، نام مرکز خرید “Twin Pines Mall” (کاجهای دوقلو) یادآور برجهای دوقلو است و در نهایت این مرکز خرید به “کاج تنها” تغییر نام میدهد. در قسمت دوم، برجهای دوقلو در یک نمایشگر ویدیویی دیده میشوند و دکتر براون در زاویه دید وارونهای، به نظر میرسد که سقوط برجها را مشاهده میکند.
این همزمانیها و نشانههای پراکنده، بستری حاصلخیز برای زایش دهها نظریهی توطئه فراهم کرده است؛ نظریههایی که نهتنها در میان مخاطبان عام، بلکه در محافل رسانهای نیز همچنان محل گفتوگو و جدلاند. برخی این تصاویر را نشانههایی رمزآلود و هشدارهایی پنهان میدانند، در حالیکه دیگران آنها را صرفاً همنشینیهای اتفاقی و بازیهای ناخودآگاه ذهن هنرمند تلقی میکنند. با این حال، آنچه انکارناپذیر است، تأثیر عمیق این آثار بر شکلگیری روایتهای فرهنگی و ذهنیت جمعی پیرامون فاجعهی ۱۱ سپتامبر است. این پدیده نشان میدهد که چگونه هنر میتواند در مرز میان واقعیت و پیشگویی سرگردان باشد و در نهایت، این پرسش را مطرح میکند که آیا این شباهتها تصادفیاند یا چیزی فراتر از آن وجود دارد؟ آیا این آثار بهطور ناخودآگاه پیشگوییهایی از آینده بودند یا صرفاً تفسیرهای پسینی ما از رویدادهای گذشته؟ این سؤالات، همچنان موضوعی جذاب برای بحث و بررسی باقی مانده است و به ما یادآوری میکند که چگونه رویدادهای تاریخی میتوانند معنای آثار هنری را در طول زمان تغییر دهند.
منبع: عصر ایران

























