تشریح فرآیند فعالسازی مکانیزم ماشه و سناریوهای پیشرو توسط رئیس مرکز پژوهشهای مجلس
تهران – خبرگزاری اخبار جهان – بابک نگاهداری، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، در تشریح ماهیت و کارکرد «سازوکار ماشه» در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد، به جزئیات فرآیند فعالسازی این سازوکار و سناریوهای پیش روی ایران و جامعه بینالمللی پرداخت. وی با اشاره به بندهای ۱۱ تا ۱۳ قطعنامه مذکور، توضیح داد که این فرآیند با اعلان نقض فاحش توافق توسط هر یک از طرفهای برجامی آغاز شده و بدون نیاز به پیگیری شکایت یا تدوین قطعنامهای جدید، در نهایت به بازگشت تحریمهای پیشین منجر خواهد شد.
سازوکار ماشه؛ ضمانت اجرای تعهدات یا ابزاری برای فشار؟
نگاهداری با تاکید بر اینکه متن قطعنامه صراحتاً بیان میکند حتی در صورت شکایت ایران، پایان فرآیند به بازگشت قطعنامههای تحریمی ختم میشود، افزود: «این سازوکار عملاً ضمانت اجرای تعهدات ایران است و ناظر به طرفهای دیگر نیست.» وی همچنین خاطرنشان کرد که «اسنپبک» یا ماشه، طراحی شده است تا با رأیگیری در مرحله نهایی بر سر تداوم لغو تحریمها، شورای امنیت مجبور به تصویب پیشنویس قطعنامهای برای ادامه لغوهای مندرج در بند ۷ الف شود. به گفته وی، وتوی این پیشنویس یا عدم تصویب آن، به خودی خود به معنای بازگشت قطعنامههای قبلی است و این مسیر «عملاً غیرقابل وتو» طراحی شده است.
مقایسه تحریمهای شورای امنیت با تحریمهای ثانویه آمریکا
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس، تحریمهای شورای امنیت را «هدفمند» و با ماهیت «عدم اشاعه» توصیف کرد که عمدتاً بر حوزههای هستهای و تسلیحاتی متمرکز بودند. او توضیح داد که اعمال این تحریمها مشروط به داشتن اطلاعات و قرائن منطقی در مورد اقلام ممنوعه بود و کل تجارت ایران را دربرنمیگرفت. نگاهداری در مقابل، به تحریمهای ثانویه آمریکا که از سال ۲۰۱۰ وارد عرصه شدند اشاره کرد و گفت: «این تحریمها ماهیتی متفاوت داشتند و تمام ابعاد و لایههای اقتصادی کشور را در بر میگرفتند.» وی تاکید کرد که این نوع تحریمها به سرعت به حوزههای انرژی، حملونقل، تجارت و مالیه تعمیم یافتند و به یک رژیم پایدار و بلندمدت تبدیل شدند که حتی در دوره برجام نیز ادامه و تشدید یافتند. بر این اساس، وی اثر واقعی بازگشت قطعنامههای شورای امنیت را «به مراتب کمتر از تحریمهای ایالات متحده» دانست، هرچند اثر روانی و انتظاراتی آن را نیز قابل اغماض ندانست.
سناریوهای پیشرو با فعالسازی یا عدم فعالسازی ماشه
نگاهداری در ادامه به پیامدهای فعالسازی مکانیزم ماشه پرداخت و گفت: «با فعالسازی ماشه، شش قطعنامه سابق از تعلیق خارج و تحریمهای سازمان ملل مجدداً اعمال میشوند.» وی پیشبینی کرد که با این اقدام، برجام بیاثر شده و ایران احتمالاً پایان پایبندی خود را اعلام خواهد کرد و حتی «احتمال طرح خروج از NPT» نیز مطرح خواهد شد. او همچنین افزایش تنش با غرب، بیثباتی در منطقه، موضع منفی احتمالی روسیه و چین، و کاهش سطح اجماع علیه ایران را از دیگر پیامدهای این سناریو برشمرد. او معتقد است که اروپاییها میدانند «ماشه فقط یکبار قابل استفاده است و با فعالسازی، عملاً فضای کنشگری دیپلماتیک آنها با ایران بسته میشود.»
وی همچنین به سناریوی «تمدید یا اصلاح سازوکار ماشه» اشاره کرد و توضیح داد که اروپا برای حفظ نقش خود و باز نگه داشتن فضای دیپلماسی، به دنبال اصلاح موعدهای قطعنامه ۲۲۳۱، بهویژه موعد سال دهم، و تداوم امکان اسنپبک در آینده است. نگاهداری افزود که اروپا در قبال عدم استفاده از ماشه، «امتیازاتی از جمله بازگشت ایران به تعهدات هستهای برجامی را مطالبه میکند.» به گفته وی، اثر کوتاهمدت این سناریو «مثبت اما شکننده» است و میتواند به رکود، کاهش سرمایهگذاری و شرطی شدن اقتصاد بینجامد و در صورت عدم تحقق منافع اقتصادی، به بروز مسائل اجتماعی منجر شود.
نقش روسیه و چین و عادیسازی روابط اقتصادی با غرب
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس، در تبیین نقش روسیه و چین، بیان داشت که پس از عدم فعالسازی ماشه، به دلیل حق وتوی این دو کشور، «مسیر تصویب هرگونه قطعنامه جدید تحریمی علیه ایران در آینده تقریباً بسته است.» وی افزود که در صورت فعالسازی ماشه، هرچند این دو کشور نمیتوانند اصل فعالسازی را متوقف کنند، اما میتوانند «اجرای آن و بهخصوص فرایندهای تعبیهشده در رابطه با نظارت بر اجرای تحریمهای سازمان ملل را تضعیف کنند.» نگاهداری در خصوص عادیسازی روابط اقتصادی با غرب گفت: «در دنیای جدید، عادیسازی روابط اقتصادی با غرب تقریباً غیرممکن است» و این امر پس از تهاجم مستقیم رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران، بیش از پیش تحکیم شده است. او با بیان اینکه «هرگونه تلاش برای رفع حقوقی تحریمها محکوم به شکست خواهد بود»، تاکید کرد که هر توافق با غرب باید «بهصورت موردی و مستظهر به یک نظام راستیآزمایی کارآمد» باشد و بر اساس قانون اقدام راهبردی، این راستیآزمایی باید شامل «انتفاع واقعی اقتصادی ایران» باشد.
حفظ روابط با شرکای راهبردی و عملکرد رسانهای هوشمند
نگاهداری تاکید کرد که باید مراقبت کرد تا سناریوهای پیش رو در خصوص مکانیسم ماشه و کنشهای دیپلماتیک کشور، «به روابط با سایر شرکای بینالمللی بهویژه چین و روسیه آسیب نرساند» و «تحت هیچ شرایطی روابط دوجانبه با شرکای راهبردی کشور اعم از فروش نفت ایران موضوع مذاکره با غرب قرار نگیرد.» وی همچنین بر لزوم حفظ ثبات و تعمیق روابط با شرکای راهبردی، مستقل از نحوه پیشرفت مذاکرات با غرب، تاکید کرد و خواستار تکرار نشدن «تجربه تلخ پشت پا زدن به شرکای منطقهای در دوره برجام» شد.
فرصتسازی از رقابت قدرتهای بزرگ و ضرورت سیاست رسانهای هوشمند
این مقام مسئول با بیان اینکه ایران میتواند با درک صحیح از افزایش رقابت میان قدرتهای بزرگ، از این فرصت برای کاهش فشارهای بینالمللی استفاده کند، گفت: «این امر نیازمند طراحی براساس اصل همپوشانی منافع و پیشبرد ابتکارهای همبست در حوزههای انرژی، ترانزیت، صنعت، فناوری و تجارت کامودیتیها با کشورهای منطقه و فرامنطقه است.»
نگاهداری همچنین نیاز به «عملکرد رسانهای هوشمند» در شرایط فعالسازی سازوکار ماشه را ضروری دانست و تصریح کرد: «در آستانه سال دهم برجام، تدوین یک سیاست رسانهای هوشمند و جامع ضروری است تا از هراسافکنی جلوگیری کرده، واقعیتها بهصورت شفاف بیان شود و بدین ترتیب، جلوی بروز هرگونه تکانه اجتماعی و اقتصادی گرفته شود.»
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس در پایان تاکید کرد که نحوه پوشش اخبار توسط رسانه ملی و مطبوعات و همچنین عملکرد رسانهای مسئولان و دستاندرکاران، نباید به گونهای باشد که فعالان بازار و حتی مخاطب عادی ایرانی، هر روز منتظر خبری جدید باشند تا نحوه عملکرد اقتصادی خود را بر اساس آن تنظیم کنند.


























