به گزارش اخبار جهان به نقل از فرادید، کشف اشیای سنگی ریز در محوطهی باستانشناسی اُبی-راخمت در شمال شرقی ازبکستان، میتواند فصل جدیدی را در شناخت تاریخچهی فناوری ساخت سلاح و شکار در دوران پیش از تاریخ بگشاید. این ابزارهای سنگی که قدمتی نزدیک به 80 هزار سال دارند، بهعنوان قدیمیترین پیکانهای شناختهشدهی جهان معرفی شدهاند؛ کشف شگفتانگیزی که حدود 6 هزار سال از قدیمیترین نمونههای کشفشده در اتیوپی (74 هزار سال قدمت) پیشی میگیرد.
این یافتهی باستانشناسی که در پژوهشی جدید منتشر شده، مربوط به قطعات سنگی بسیار کوچک و مثلثیشکل به نام میکرولیتها است. در کاوشهای پیشین در اُبی-راخمت، ابزارهای سنگی دیگری همچون تیغهها و تیغچهها یافت شده بود، اما این میکرولیتهای کوچک به دلیل شکستگی و اندازه ریزشان، تاکنون مورد توجه جدی قرار نگرفته بودند. با این حال، تجزیه و تحلیل دقیقتر این قطعات توسط محققان نشان میدهد که آنها به قدری باریک و نوکتیز هستند که میتوانند تنها به عنوان سرتیر یا پیکان به کار میرفتند. آثار فرسایش روی این میکرولیتها نیز با آنچه از سرتیرهای استفادهشده انتظار میرود، مطابقت دارد. هوگس پلسون، از نویسندگان این پژوهش و یکی از محققان پروژه، در این مورد میگوید: «این نشانهها دقیقا همان چیزی است که از یک پیکان واقعی انتظار داریم.»
اما این کشف، به رغم اهمیت چشمگیرش، با واکنشهای متفاوتی از سوی جامعهی علمی مواجه شده است. یکی از چالشهای اصلی، عدم یافتن بقایای کمانها و تیرهاست که میتواند تردیدهایی را در مورد کاربرد این میکرولیتها به عنوان سرتیر ایجاد کند. آندری کریوشاپکین، دیگر نویسندهی این مطالعه، این نکته را به صراحت بیان میکند: «خود کمانها و تیرها باقی نماندهاند، بنابراین تردید همکاران طبیعی است.» با وجود این ابهام، یافتهها نشاندهندهی توسعهی فناوریهای پیچیدهی شکار و جنگافزاری در دورانی بسیار پیش از آنچه تصور میشد، در گسترهی جغرافیایی وسیعتر از آنچه انتظار میرفت، است.
هویت سازندگان این ابزارهای سنگی نیز مورد بحث و بررسی است. در سال ۲۰۰۳، باستانشناسان در محوطه اُبی-راخمت بقایای یک کودک 9 تا 12 ساله را شامل شش دندان و 121 قطعه از جمجمه کشف کردند. ویژگیهای دندانها شباهتهایی به نئاندرتالها داشت، اما مشخصات جمجمه ابهاماتی را در مورد هویت این کودک به وجود آورد. احتمال انسان خردمند (هوموساپینس)، نئاندرتال یا حتی ترکیبی از هوموساپینس و نئاندرتال یا دنیسوان، از جمله فرضیههای مطرحشده است. پلسون با اشاره به اینکه آسیای مرکزی در آن زمان قلمرو نئاندرتالها بوده است، احتمال ساخت این سرتیرهای احتمالی توسط انسانهای خردمند اولیه را محتملتر میداند؛ چراکه تاکنون هیچ سرتیر نئاندرتالی شناخته نشده است.
زمان ظهور جمعیت اُبی-راخمت با دوران پراکندگی انسانهای مدرن از نظر کالبدشناختی در اوراسیا همزمان است. محققان احتمال میدهند این گروهها از شام (سرزمینهای امروزی اسرائیل، فلسطین، اردن، لبنان، سوریه و پیرامون آن) به آسیای مرکزی مهاجرت کرده باشند. با توجه به اینکه در آن زمان، گروههای دیگر مانند نئاندرتالها نیز در منطقه سکونت داشتهاند، استفاده از فناوری میکرولیتها و ساخت سلاحهای پیشرفته میتوانسته به انسانهای مهاجر کمک کند تا در رقابت برای منابع غذایی در محیط جدید، برتری پیدا کنند. به عبارت دیگر، این فناوری نقش مهمی در استقرار و بقای این گروه مهاجر در محیط جدید ایفا کرده است. کریوشاپکین در این باره میگوید: «کشف ما به شناسایی شیوههای معیشتی کمک میکند که به مردم اُبی-راخمت امکان داد با گروههایی رقابت کنند که مدتها پیش خود را با این چشماندازها سازگار کرده بودند.»
گامهای بعدی پژوهشگران، تعیین دقیقتر زمان ورود نخستین ساکنان اُبی-راخمت به آسیای مرکزی و کشف پیوندهای باستانشناسی و ژنتیکی میان این جمعیت و گروههای شام است. همچنین، بررسی محوطههای باستانی دیگر در منطقه در جستجوی سرتیرهای قدیمیتر از 80 هزار سال، از جمله اهداف مهم پژوهشگران در آینده خواهد بود. کریوشاپکین با اشاره به این نکته که این نوآوریها ممکن است بسیار زودتر از آنچه تصور میشود پدید آمده باشند و برای مدت طولانی به کار رفته باشند، افقهای تازهای را برای تحقیقات باستانشناسی در این حوزه میگشاید. این کشف میتواند درک ما از تکامل فناوری، استراتژیهای شکار و روابط میان گروههای انسانی در دوران پیش از تاریخ دگرگون کند.
منبع: فرادید



























