به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از خبرآنلاین، دانشمندان با استفاده از روشهای دقیق و تحلیلهای تخصصی، قادر به تشخیص منشأ لرزشهای زمین هستند. این متخصصان میتوانند با اطمینان نسبتاً بالایی تعیین کنند که یک رویداد لرزهای مشخص، ناشی از یک زلزله طبیعی بوده یا نتیجه یک انفجار زیرزمینی، مانند آزمایشهای اتمی.
این تشخیص بر مبنای تحلیل “اثرانگشت لرزهای” هر رویداد صورت میگیرد. هر زلزله و هر انفجار، الگوهای منحصربهفردی را بر روی دستگاههای لرزهنگار ثبت میکنند که به عنوان اثرانگشت لرزهای شناخته میشوند.
یکی از معیارهای مهم در تشخیص نوع رویداد لرزهای، عمق آن است. اگر یک رویداد لرزهای در عمق ۱۰ کیلومتری یا بیشتر به ثبت برسد، با اطمینان بالایی میتوان گفت که با یک زلزله طبیعی مواجه هستیم. در مقابل، رویدادهای لرزهای که در عمق بسیار کم رخ میدهند، مشکوک تلقی شده و نیازمند بررسیهای بیشتر و شواهد تکمیلی هستند.
چندین تفاوت اساسی وجود دارد که به دانشمندان کمک میکند تا زلزله را از انفجار تشخیص دهند:
۱. نسبت انرژی امواج P به امواج S (کلیدیترین تفاوت)
این نسبت، مهمترین عامل تمایز بین زلزله و انفجار است. انفجار زیرزمینی، مانند انبساط ناگهانی یک بادکنک در زیر زمین عمل میکند. در این حالت، تمام انرژی به صورت یکنواخت به اطراف منتشر میشود و موج P بسیار قدرتمندی ایجاد میکند. از آنجا که حرکت برشی در انفجار وجود ندارد، موج S بسیار ضعیفی ایجاد شده یا اصلاً تولید نمیشود.
در مقابل، زلزلههای طبیعی ناشی از لغزش و برش دو قطعه از پوسته زمین در امتداد یک گسل هستند. این حرکت برشی، مقدار زیادی انرژی را به صورت موج S آزاد میکند؛ بنابراین، زلزلههای طبیعی هم موج P و هم موج S قدرتمندی دارند.
به این ترتیب، اگر یک رویداد لرزهای دارای موج P قوی و موج S ضعیف باشد، احتمالاً یک انفجار است. اما اگر هر دو موج P و S قوی باشند، به احتمال زیاد با یک زلزله طبیعی روبرو هستیم.
۲. عمق کانون رویداد (Hypocenter)
انفجارهای زیرزمینی، به دلایل فنی و محدودیتهای موجود، همیشه در عمق بسیار کمی رخ میدهند (معمولاً کمتر از ۲ تا ۳ کیلومتر). حفر چالههای عمیقتر برای انجام آزمایشهای زیرزمینی بسیار دشوار، پرهزینه و تقریباً غیرممکن است.
در مقابل، زلزلههای طبیعی میتوانند در عمقهای مختلفی رخ دهند، از سطح زمین گرفته تا عمق بیش از ۷۰۰ کیلومتر.
همانطور که پیشتر اشاره شد، اگر یک رویداد لرزهای در عمق ۱۰ کیلومتری یا بیشتر ثبت شود، میتوان با اطمینان بالایی آن را به عنوان یک زلزله طبیعی در نظر گرفت. رویدادهای کمعمق اما مشکوک بوده و نیازمند بررسیهای دقیقتر هستند.
۳. شکل اولین موج (First Motion)
انفجار زیرزمینی، نیروی فشاری رو به بیرون ایجاد میکند. در نتیجه، اولین موج P که به ایستگاههای لرزهنگاری در هر جهت میرسد، یک حرکت فشاری (Compression) یا “به سمت بالا” را نشان میدهد.
در زلزلههای طبیعی، حرکت گسل پیچیدهتر است. بسته به موقعیت ایستگاه لرزهنگاری نسبت به گسل، اولین حرکت ثبتشده میتواند فشاری (به سمت بالا) یا کششی (Dilatation) یعنی “به سمت پایین” باشد.
اگر تمام ایستگاههای لرزهنگاری اطراف یک رویداد، اولین حرکت را به صورت فشاری و رو به بالا ثبت کنند، احتمال انفجاری بودن آن بسیار زیاد است.
۴. امواج سطحی
در رویدادهایی با بزرگی یکسان، زلزلههای طبیعی (بهویژه زلزلههای کمعمق) انرژی بیشتری را به امواج سطحی تبدیل میکنند. این امواج سطحی عامل اصلی تخریب در زلزلهها هستند. در مقابل، انفجارها انرژی کمتری را به این نوع امواج مخرب تبدیل میکنند.
بنابراین، اگر یک رویداد لرزهای دارای امواج درونی قوی اما امواج سطحی ضعیفی باشد، این میتواند نشانه دیگری از انفجار باشد.
با در نظر گرفتن تمامی این شواهد و تحلیل آنها در کنار یکدیگر، دانشمندان میتوانند با اطمینان بالایی منشأ یک لرزش را مشخص کنند. این توانایی، انجام آزمایشهای هستهای مخفیانه را بدون شناسایی شدن، تقریباً غیرممکن ساخته است.
منبع : خبرآنلاین



























