تاریخ : چهارشنبه, ۲۸ آبان , ۱۴۰۴ Wednesday, 19 November , 2025

دلیل اخراج شاعران از مدینه فاضله افلاطون چه بود؟

  • کد خبر : 103228
  • ۰۶ مهر ۱۴۰۴ - ۹:۲۰
دلیل اخراج شاعران از مدینه فاضله افلاطون چه بود؟

به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از فرادید، افلاطون معتقد بود که بسیاری از داستان‌های حماسی مشهور، تصویری نامناسب از خدایان و قهرمانان ارائه می‌دهند که برای شکل‌گیری اخلاقی نسل جوان زیان‌آور است. از این رو، او باور داشت شاعران باید آثار خود را به‌گونه‌ای بازبینی و اصلاح کنند که با حقیقت و فضیلت […]

به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از فرادید، افلاطون معتقد بود که بسیاری از داستان‌های حماسی مشهور، تصویری نامناسب از خدایان و قهرمانان ارائه می‌دهند که برای شکل‌گیری اخلاقی نسل جوان زیان‌آور است. از این رو، او باور داشت شاعران باید آثار خود را به‌گونه‌ای بازبینی و اصلاح کنند که با حقیقت و فضیلت سازگار باشد، همان‌طور که این مفاهیم در مدینه فاضله‌ی افلاطون تعریف شده‌اند.

افلاطون بر این نظر بود که آموزش کودکان باید با داستان‌ها آغاز شود، نه با استدلال منطقی. به همین دلیل، نخستین داستان‌هایی که کودکان می‌شنوند باید با دقت فراوان انتخاب شده و از انسجام اخلاقی برخوردار باشند. او حتی وجود افسانه‌ها و دروغ‌های مصلحتی سیاسی را مجاز می‌دانست، اما به شرطی که این موارد تحت نظارت و کنترل دقیق قرار گیرند.

این رویکرد، همان‌طور که در کتاب دهم رساله‌ی جمهور دیده می‌شود، می‌تواند به حذف شعر تقلیدی منجر شده و جای آن را به «دروغ شرافتمندانه» در عرصه‌ی عمومی بدهد. چنین پیشنهادهایی پرسش‌های اساسی در مورد آموزش، حقیقت، سرپرستی پدرسالارانه و نحوه‌ی برخورد جوامع با این مسائل دیرینه را مطرح می‌کنند.

**هومر در محکمه‌ی جمهور**

در کتاب‌های دوم و سوم جمهور، افلاطون (از زبان سقراط) شاعران را به چالش می‌کشد، اما هومر هدف اصلی اوست. افلاطون، هومر را متهم می‌کند که خدایان را به صورت ستیزه‌جو، دمدمی‌مزاج و فریبکار به تصویر کشیده است. او این تصاویر را نادرست و برای تربیت جوانان مضر می‌داند.

افلاطون پیشنهاد می‌دهد داستان‌هایی که در آن‌ها خدایان می‌خندند، گریه می‌کنند، نیرنگ می‌زنند یا مرتکب جرم می‌شوند، از برنامه‌های آموزشی حذف شوند. به باور او، خدایی که در آموزش و پرورش شهر آرمانی حضور دارد، باید همواره ثابت، تغییرناپذیر و کاملاً نیک باشد.

نکته‌ی اساسی افلاطون به روان‌شناسی اخلاقی بازمی‌گردد: داستان‌هایی که یک شهر روایت می‌کند و به نمایش می‌گذارد، شخصیت نسل جوان را شکل می‌دهند. داستان‌های زیان‌بار، پیش از آنکه عقل به بلوغ برسد، درکی ناقص از دینداری، شجاعت و خویشتن‌داری ایجاد می‌کنند و مسیر آینده‌ی کودکانی را که قرار است شهروندان جامعه‌ی آرمانی شوند، تعیین می‌کنند.

**افلاطون و نخستین داستان‌ها**

به عقیده‌ی افلاطون، آموزش باید با موسیقی و اسطوره آغاز شود، نه با ریاضیات و منطق. زیرا جوانان ابتدا الگوها را جذب می‌کنند و سپس قادر به ارزیابی استدلال‌ها می‌شوند. بنابراین، انتخاب داستان‌هایی که به نسل جدید آموزش داده می‌شوند، نقش تعیین‌کننده‌ای در شکل‌گیری شخصیت آن‌ها دارد.

بنیان‌گذاران جامعه‌ی آرمانی باید بر میراث ادبی نظارت داشته باشند: تنها نمونه‌های شایسته را بپذیرند و شخصیت‌های هیجان‌انگیز اما گمراه‌کننده را، چه به عنوان الگو و چه به عنوان موجودات الهی، از برنامه‌های آموزشی حذف کنند.

این معیار، نقش شاعران و بازیگران را تغییر می‌دهد: آن‌ها دیگر صرفاً سرگرم‌کنندگانی بدون مسئولیت نیستند، بلکه همکاران آموزشی قانون‌مدار جامعه‌اند که مسئول درونی‌سازی تصاویر و داستان‌هایی هستند که به صداقت و رشد اخلاقی کمک می‌کنند.

**افلاطون، شعر و قدرت**

در کتاب سوم، افلاطون مفهوم «دروغ شریف» را مطرح می‌کند؛ یعنی داستانی در مورد تولد از خاک و افسانه‌ی فلزات که وفاداری شهروندان را تقویت می‌کند و تقسیم عادلانه‌ی نقش‌ها را بر اساس طبیعت، نه تولد، تثبیت می‌کند.

در اینجا، افلاطون با اکراه اما آگاهانه، یک فریب بزرگ و یگانه را پیشنهاد می‌کند؛ فریبی که رهبران شهر آن را برای خیر جامعه منتشر می‌کنند. او آشکارا مجالی محدود برای استفاده از اسطوره‌های سیاسی توسط حاکمان می‌پذیرد، اما تنها زمانی که این داستان‌ها در خدمت انسجام اجتماعی و برتری اخلاقی باشند.

در کتاب دهم، افلاطون از منظر متافیزیکی و روان‌شناختی به سراغ شعر می‌رود. او استدلال می‌کند که هنر تقلیدی فاصله‌ی زیادی از حقیقت دارد و بخش‌های پایین‌تر روان را تحریک می‌کند و نظم عقلانی را تضعیف می‌کند. به این ترتیب، او خواستار حذف گسترده‌ی شعر تقلیدی از شهر آرمانی می‌شود؛ به جز سرودهای ستایش خدایان و مدح مردان نیک. به باور او، این ممنوعیت باید پابرجا باشد، مگر آنکه شاعران بتوانند به شکلی قاطعانه فایده‌ی واقعی آثارشان برای شخصیت و خرد را ثابت کنند.

این بحث بازتاب‌هایی در مناقشات امروزی دارد: از دسترسی کودکان به شبکه‌های اجتماعی تا انتخاب برنامه‌های درسی و محتوایی که از رسانه‌ها می‌آموزند. نهادهای امروزی نیز بین مطالب مناسب برای سن و نمایش‌های بدون فیلتر تفاوت قائل می‌شوند و به طور ضمنی تأیید می‌کنند که داستان‌ها می‌توانند قبل از شکل‌گیری سواد انتقادی، به تربیت یا انحراف منجر شوند. با این حال، سوال اصلی همواره پابرجاست: مرز بین انتخاب مسئولانه و کنترل پدرسالارانه که به خطر استبداد می‌انجامد، کجاست؟ در جمهور، هر گونه مجالی برای شعر تنها مشروط به دفاعی قانع‌کننده است.

می‌توان به درستی استدلال کرد که نقد سخت‌گیرانه‌ی افلاطون بر هومر بخشی از چارچوب آموزشی گسترده‌تری است که او برای جامعه‌ی آرمانی خود تصور کرده بود؛ چارچوبی که در آن، خودمختاری زیبایی‌شناختی دولت با حقیقت اخلاقی درهم تنیده است. این حقیقت زیر نظر نخبگان حاکم است و هدف آن شکل دادن به فضیلت، به ویژه در روح جوان‌ترین شهروندانی است که بیش از همه تأثیرپذیر هستند.

منبع : فرادید

لینک کوتاه : https://akhbarjahan.news/?p=103228
 

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.