تاریخ : پنجشنبه, ۲۹ آبان , ۱۴۰۴ Thursday, 20 November , 2025

دام صلح ترامپ، طرحی برای غزه

  • کد خبر : 111598
  • ۰۸ مهر ۱۴۰۴ - ۸:۵۰
دام صلح ترامپ، طرحی برای غزه

به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، در حالی که جهان با چشمانی پر از امید و تردید به آخرین پیشنهاد ایالات متحده برای پایان دادن به جنگ غزه چشم دوخته است، مجموعه‌ای پیچیده از ابهامات، تناقضات و منافع پنهان، هرگونه چشم‌انداز واقعی برای صلح را با چالش مواجه می‌کند. دونالد […]

به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، در حالی که جهان با چشمانی پر از امید و تردید به آخرین پیشنهاد ایالات متحده برای پایان دادن به جنگ غزه چشم دوخته است، مجموعه‌ای پیچیده از ابهامات، تناقضات و منافع پنهان، هرگونه چشم‌انداز واقعی برای صلح را با چالش مواجه می‌کند.

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، با همان لحن همیشگی و پرهیاهو، طرح ۲۱ ماده‌ای را به عنوان «راه‌حل نهایی» برای غزه معرفی کرده است. این طرح قرار است آتش‌بس فوری، آزادی گروگان‌ها و بازسازی غزه را به ارمغان آورد. اما به نظر می‌رسد که این طرح، فراتر از یک نقشه صلح، یک ترفند سیاسی از سوی ترامپ برای نمایش خود به عنوان ناجی خاورمیانه است. در این میان، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، با اکراه ظاهری و مانورهای پنهان، این طرح را به بازی گرفته است. آنچه واضح است این است که این طرح نه تنها مبهم و غیرقابل اجراست، بلکه ریشه در همان سیاست‌های یک‌جانبه‌گرایانه‌ای دارد که سال‌ها صلح را به تعویق انداخته است؛ سیاست‌هایی که نتانیاهو و ائتلاف راست‌گرای افراطی‌اش در اسرائیل با تمام وجود از آن دفاع می‌کنند.

**وعده‌های توخالی: پوسته‌ای از صلح روی کاغذ**

طرح ۲۱ ماده‌ای ترامپ، که هفته گذشته در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل به کشورهای عربی و اسلامی ارائه شد، روی کاغذ وعده‌هایی به ظاهر فریبنده می‌دهد: آزادی تمامی ۴۸ گروگان اسرائیلی (چه زنده و چه مرده) در عرض ۴۸ ساعت، توقف فوری حملات اسرائیل به غزه، عقب‌نشینی تدریجی نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) و تزریق کمک‌های بشردوستانه گسترده برای بازسازی. غزه قرار است به «منطقه‌ای عاری از تروریسم و خشونت» تبدیل شود، با تمرکز بر توسعه اقتصادی، از گردشگری ساحلی تا مراکز فناوری پیشرفته، و حتی اشاره‌ای مبهم به «حق بازگشت» فلسطینی‌ها بدون اخراج اجباری.

با این حال، این طرح در عمق خود یک بن‌بست ایدئولوژیک است. ترامپ، که سابقه او در «معامله قرن» نشان‌دهنده علاقه آشکار به اسرائیل است، غزه را نه به عنوان یک سرزمین مستقل، بلکه به عنوان پروژه‌ای تحت نظارت آمریکا تصور می‌کند. این دیدگاه، غزه را از یک بحران انسانی به یک «فرصت سرمایه‌گذاری» تقلیل می‌دهد، جایی که فلسطینی‌ها به عنوان نیروی کار ارزان برای «ریویرای خاورمیانه» ترامپ به کار گرفته می‌شوند.

**ابهام در اداره غزه: تونی بلر و آینده‌ای مبهم**

یکی از مبهم‌ترین جنبه‌های این طرح، وضعیت اداره غزه است که مستقیماً به ایده‌های تونی بلر، نخست‌وزیر پیشین بریتانیا، مرتبط است. بلر، که سال‌هاست درگیر طرح‌های «پساجنگ» خاورمیانه بوده است، پیشنهاد تشکیل «تشکیلات انتقالی بین‌المللی غزه» (GITA) را داده است؛ نهادی تحت نظارت سازمان ملل و احتمالاً به رهبری خود بلر، که غزه را برای مدتی نامشخص (حداقل ۵ سال) اداره کند.

ترامپ این ایده را در طرح خود گنجانده است، اما جزئیات آن، مانند همیشه، در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. چه نیروهایی قرار است غزه را اداره کنند؟ یک نیروی چندملیتی عربی-غربی؟ یا صرفاً یک پوشش ظاهری برای حضور غیرمستقیم اسرائیل؟ و برای چه مدت؟ طرح ترامپ می‌گوید «انتقالی»، اما بدون جدول زمانی مشخص، و پس از آن چه اتفاقی خواهد افتاد؟ انتقال به یک تشکیلات فلسطینی اصلاح‌شده تحت رهبری محمود عباس؟ یا الحاق تدریجی به اسرائیل؟

تحلیل‌گران هشدار می‌دهند که این ابهامات عمدی است: ترامپ و نتانیاهو می‌خواهند انعطاف‌پذیری داشته باشند، اما در عمل، این به معنای به تعویق انداختن هرگونه حاکمیت واقعی فلسطینی است. بلر، با سابقه بحث‌برانگیزش در جنگ عراق، نماد همان مداخله‌گری غربی است که خاورمیانه را ویران کرده است و حالا، غزه را به عنوان «پروژه‌ای دیگر» می‌بیند، بدون آنکه به ریشه‌های اشغال بپردازد. این طرح، نه صلح، بلکه یک «مدیریت موقت» است که فلسطینی‌ها را در برزخ نگه می‌دارد و اسرائیل را از مسئولیت‌هایش رها می‌کند.

**حماس: بی‌اعتمادی و بن‌بست دیپلماتیک**

حماس، به عنوان یک بازیگر کلیدی، با بی‌اعتمادی کامل به این طرح واکنش نشان داده است. رهبران حماس اعلام کرده‌اند که «هیچ طرح رسمی‌ای به دست آن‌ها نرسیده است» و حتی تماس با دو گروگان اسرائیلی در شهر غزه قطع شده است، که نشان‌دهنده تشدید بحران انسانی در این منطقه است.

این بی‌عملی بخشی از استراتژی حماس است: آن‌ها می‌دانند که طرح ترامپ، با وجود وعده آزادی گروگان‌ها، در ازای خلع سلاح کامل حماس و انحلال نقش سیاسی‌اش، چیزی جز تسلیم نیست. تحلیل‌های اخیر نشان می‌دهد که حماس، تحت فشار نظامی اسرائیل در شهر غزه، در حال بررسی گزینه‌های داخلی است، اما بدون تضمین‌های محکم – مانند عقب‌نشینی کامل ارتش اسرائیل و پایان محاصره – حاضر به پذیرش نیست.

ترامپ ادعا می‌کند که «نزدیک به توافق هستیم»، اما حماس این را «فشار یک‌جانبه» می‌بیند که هدفش نابودی مقاومت فلسطینی است، نه صلح پایدار. در واقع، این طرح بیشتر شبیه به پاکسازی سیاسی است تا عفو واقعی و رهبران حماس را به «گذرگاه امن» خارج از غزه دعوت می‌کند، بدون آنکه به حقوق فلسطینی‌ها در سرزمین‌شان احترام بگذارد. این رویکرد نه تنها حماس را تحقیر می‌کند، بلکه کل مبارزه فلسطینی را به حاشیه می‌راند و ترامپ را به عنوان «حامی صلح» جلوه می‌دهد، در حالی که سیاست‌هایش ریشه در همان ایدئولوژی صهیونیستی دارد.

**فتح و کشورهای عربی: جبهه مخالفت گسترده**

از سوی دیگر، فتح و محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، به شدت با این طرح مخالفت کرده‌اند؛ مخالفتی که ریشه در بی‌اعتمادی عمیق به ترامپ و نتانیاهو دارد. عباس، در سخنرانی مجازی خود در سازمان ملل، تأکید کرد که تشکیلات آماده ورود به غزه است، اما نه تحت چتر طرح ترامپ، که آن را «غیرقابل قبول» می‌خواند، زیرا نقش فتح را به «ناظر» تقلیل می‌دهد، نه حاکم واقعی.

فتح، که سال‌ها با حماس درگیر بوده است، این طرح را به عنوان «تقسیم غنائم» می‌بیند: ترامپ می‌خواهد فتح را به عنوان «پلیس محلی» برای اجرای بازسازی آمریکایی بگمارد، بدون آنکه به مطالبات اصلی مانند پایان اشغال کرانه باختری یا تشکیل دولت فلسطینی بپردازد. تحلیل‌گران عرب هشدار می‌دهند که این مخالفت، شکاف داخلی فلسطینی را عمیق‌تر می‌کند و عباس را در موقعیتی ضعیف قرار می‌دهد؛ جایی که نتانیاهو از آن برای توجیه ادامه سیاست‌هایش استفاده می‌کند.

کشورهای عربی نیز، علی‌رغم حمایت ظاهری اولیه از برخی جنبه‌های طرح (مانند بازسازی)، با صدای بلند مخالفت کرده‌اند. عربستان، مصر و اردن، که در فوریه ۲۰۲۵ طرح جایگزینی ۵۳ میلیارد دلاری برای غزه پیشنهاد دادند، ترامپ را متهم به «تحمیل دیدگاه آمریکایی» می‌کنند. آن‌ها غزه را «مسئولیت منطقه‌ای» می‌دانند، نه پروژه شخصی ترامپ، و ایده بلر را به عنوان «استعمار نوین» رد می‌کنند؛ به ویژه پس از مخالفت با پیشنهادهای قبلی ترامپ برای «انتقال داوطلبانه» فلسطینی‌ها به مصر یا اردن.

قطر، که نقش میانجی را ایفا می‌کند، ترامپ را تحت فشار گذاشته است تا طرح را «عادلانه‌تر» کند، اما نتانیاهو با تغییرات پیشنهادی (مانند عدم نقش فتح در غزه) مقابله کرده است. این مخالفت‌ها، طرح را به یک «سراب عربی-آمریکایی» تبدیل کرده است، جایی که رهبران عرب می‌دانند حمایت از طرح ترامپ به قیمت اعتبارشان تمام می‌شود و در نهایت، به نفع اسرائیل تمام خواهد شد.

**کوشنر و ویتکاف: معامله‌گران پشت پرده**

در قلب این کلاف، نقش استیو ویتکاف و جرد کوشنر، داماد ترامپ، برجسته است؛ دو چهره‌ای که طرح را از ایده به واقعیت تبدیل کرده‌اند. ویتکاف، فرستاده ویژه ترامپ به خاورمیانه، با سابقه‌اش در مذاکرات امارات و بحرین، طرح را با تمرکز بر «امنیت اسرائیل» شکل داده است و کوشنر، معمار «معامله قرن»، با دیدارهای مکرر در نیویورک و میامی، نتانیاهو را تحت فشار گذاشته است.

آن‌ها نتانیاهو را با وعده «حمایت بی‌قید و شرط آمریکا» و «فشار بر حماس از طریق قطر» قانع کرده‌اند، اما این متقاعدسازی، بیش از آنکه دیپلماتیک باشد، معامله‌گرانه است: ویتکاف، همزمان با مذاکرات، پسرش را برای سرمایه‌گذاری در قطر به کار گرفته است و کوشنر، با منافع تجاری‌اش در منطقه، طرح را به «فرصت اقتصادی» برای نخبگان اسرائیلی تبدیل کرده است.

نتانیاهو، که تحت فشار داخلی و قضایی است، ظاهراً «پذیرش مشروط» داده است، اما منابع اسرائیلی می‌گویند او تغییرات کلیدی می‌خواهد؛ مانند عدم عقب‌نشینی کامل ارتش اسرائیل و نقش بیشتر برای شهرک‌نشینان. این «پذیرش»، نه از سر اعتقاد به صلح، بلکه برای خرید زمان است: نتانیاهو می‌خواهد جنگ را طولانی کند تا از فروپاشی ائتلافش جلوگیری کند و ترامپ را به عنوان «دوست» جلوه دهد، در حالی که طرح را از محتوا تهی می‌کند.

**اسرائیل: راست افراطی و فلج سیاسی**

فضای داخلی اسرائیل، این کلاف را به اوج سردرگمی می‌رساند. بتزالل اسموتریچ، وزیر دارایی و رهبر حزب صهیونیسم مذهبی، و ایتامار بن‌گویر، وزیر امنیت ملی، با تمام قوا علیه هرگونه «صلح» موضع گرفته‌اند. اسموتریچ، که الحاق کامل غزه را مطالبه می‌کند، طرح ترامپ را «خیانت به شهرک‌نشینان» می‌خواند و اصرار دارد که فتح هیچ نقشی در غزه نداشته باشد؛ حتی اگر به معنای ادامه اشغال باشد.

او و هم‌پیمانانش، که بیش از ۲۰ کرسی در کنست دارند، نتانیاهو را تهدید به خروج از ائتلاف کرده‌اند و او را در موقعیتی قرار داده‌اند که «صلح» را به «امنیت» تقلیل دهد. این مخالفت‌ها ریشه در ایدئولوژی افراطی دارد: اسموتریچ غزه را «سرزمین موعود» می‌بیند، نه جایی برای فلسطینی‌ها و هرگونه انتقال به فتح را «پاداش به تروریسم» می‌خواند. بن‌گویر، با شعارهای ضدعربی‌اش، حتی آزادی زندانیان فلسطینی را «خطرناک» می‌داند و فشار می‌آورد تا فتح در غزه نماند.

این فضای داخلی، نتانیاهو را فلج کرده است: او نمی‌تواند بدون حمایت راست افراطی حکومت کند و بنابراین، طرح ترامپ را به ابزاری برای تفرقه تبدیل می‌کند؛ جایی که «صلح» بهانه‌ای برای ادامه جنگ است. تحلیل‌گران اسرائیلی هشدار می‌دهند که این تنش‌ها، نه تنها طرح را نابود می‌کند، بلکه اسرائیل را به سمت انزوای بیشتر سوق می‌دهد؛ جایی که نتانیاهو، به عنوان «پادشاه بی‌تاج»، صلح را قربانی بقای سیاسی‌اش می‌کند.

**غزه: قربانی نمایش سیاسی**

در نهایت، این کلاف سردرگمی، بیش از آنکه نوید صلح دهد، تصویری تلخ از شکست دیپلماسی ارائه می‌کند. طرح ۲۱ ماده‌ای ترامپ، با تمام ابهاماتش در اداره غزه و ارتباطش با ایده‌های بلر، نه تنها غیرواقعی است، بلکه مغرضانه نیز هست: فلسطینی‌ها را به حاشیه می‌راند، حماس را تحقیر می‌کند و کشورهای عربی را نادیده می‌گیرد. نتانیاهو، با «پذیرش» ظاهری، زمان می‌خرد، در حالی که اسموتریچ و بن‌گویر، با مخالفت‌هایشان، هرگونه پیشرفت را مسدود می‌کنند. ویتکاف و کوشنر، به عنوان معماران این طرح، منافع ترامپ را در اولویت قرار می‌دهند، نه عدالت را.

غزه، در این میان، همچنان قربانی است؛ ویران‌شده، فراموش‌شده و بدون چشم‌انداز روشن. اگر این طرح شکست بخورد (و به نظر می‌رسد که خواهد خورد)، مسئولیت آن بر دوش ترامپ و نتانیاهو است: آن‌ها که صلح را به بازی سیاسی تبدیل کرده‌اند و خاورمیانه را در چرخه‌ای بی‌پایان از خشونت نگه داشته‌اند. جهان نیازمند صلحی واقعی است، نه نمایش‌های توخالی.

منبع : باشگاه خبرنگاران جوان

لینک کوتاه : https://akhbarjahan.news/?p=111598
 

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.