پلتفرمهای آنلاین طی دو دهه اخیر به بازارهای سنتی نفوذ کرده و برخی از آنها مانند بازار کتاب و تاکسی را متحول ساختهاند. با این حال، بازار طلای زینتی یکی از حوزههایی بود که از این تحول دور مانده بود، زیرا خرید کالایی لوکس و گرانبها نیازمند تجربه فیزیکی به نظر میرسید و سفارش آنلاین آن برای بسیاری قابل تصور نبود.
اما این روند جهانی در نهایت به ایران نیز راه یافت. اکنون در بازار طلای زینتی ایران که سالها در انحصار مردان بود، یک زن کارآفرین با تکیه بر دانش و جسارت خود، پلتفرم فروش آنلاین طلای زینتی هماتیتگلد را راهاندازی کرده است. مریم عزیزی، مدیرعامل این مجموعه، در گفتگویی به بیان چالشهای مسیر خود پرداخته است؛ از روزهای سخت شروع و جلب اعتماد تا مشکلاتی که زنان کارآفرین همچنان با آن روبرو هستند.
از کارمندی تا کارآفرینی
مریم عزیزی پیش از آغاز کارآفرینی، تجربه کارمندی داشته است. او دلیل تغییر مسیر خود را عدم علاقه به کارهای روتین و تمایل به خلق و رویارویی با چالشهای جدید عنوان میکند. این دغدغهها باعث شد تا او فضای کارمندی را ترک کرده و مسئولیت کامل موفقیت یا شکست را بر عهده بگیرد.
او پیش از ورود به صنعت طلا، به همراه چند همکار، کسبوکارهایی در زمینه فروش آنلاین لوازم خانگی، تجهیزات دیجیتال و پوشاک راهاندازی کرد. پس از حدود سه سال فعالیت، به دلیل نبود نوآوری کافی و چشمانداز رشد نامطلوب، از آن کسبوکارها خارج شد. سودی که از این فعالیت به دست آورد، بخشی از سرمایه اولیه او برای راهاندازی استارتاپ شخصیاش در حوزه فروش آنلاین طلا شد.
ایده فروش آنلاین طلا؛ از یک مشاهده تا یک فرصت
ایده فروش آنلاین طلا به صورت اتفاقی و در نتیجه دقت و کنجکاوی شکل گرفت. مریم عزیزی میگوید: «روزی که با پدرم برای خرید طلا رفته بودیم، متوجه شدم نحوه محاسبه قیمت برای مشتریان بسیار مبهم است. فروشنده چند عدد را در ماشین حساب وارد میکرد و قیمت نهایی را اعلام میکرد، بدون هیچ توضیح شفافی.»
این عدم شفافیت در بازار طلا برای او به یک چالش تبدیل شد. همزمان با رشد بازار فروش آنلاین در ایران و نبود پلتفرم تخصصی برای فروش طلا، او این خلأ را یک فرصت بزرگ دید. شرایط تورمی نیز علاقه مردم به سرمایهگذاری روی طلا، حتی به صورت اقساطی را افزایش داده بود، اما فضایی منصفانه، شفاف و مطمئن برای قشر متوسط جامعه وجود نداشت. ایجاد چنین فضایی به یکی از اهداف اصلی او تبدیل شد.
شروع کار و چالشهای اولیه
مریم عزیزی کار خود را اواسط سال ۱۳۹۸ با اجاره یک دفتر در فضای کار اشتراکی دانشگاه علم و صنعت آغاز کرد. با وجود آنکه در ابتدا درآمدی نداشت، ترجیح داد فضای کاری مشخصی داشته باشد تا تمام تمرکز خود را روی پروژه جدیدش بگذارد. او که هیچ تجربهای در حوزه طلا نداشت، تمام وقت خود را صرف یادگیری و برقراری ارتباط با فعالان بازار کرد.
یکی از بزرگترین چالشهای او، مواجهه با نگاههای محافظهکارانه و بدبینانه طلافروشان سنتی بود. آنها تمایلی به اشتراکگذاری اطلاعات با یک زن یا همکاری با یک پلتفرم آنلاین که آن را تهدیدی برای خود میدانستند، نداشتند. علاوه بر این، منابع مالی محدود، مدیریت بهینه هزینهها را به یک ضرورت تبدیل کرده بود.
اولین فروش و تأثیر آن
اولین فروش هماتیتگلد یک ماه پس از شروع فعالیت در سال ۹۸ و از طریق اینستاگرام اتفاق افتاد. این اتفاق برای عزیزی بسیار هیجانانگیز و مهم بود، زیرا اثبات میکرد که مسیر درستی را انتخاب کرده است. او که در ابتدا قصد داشت فعالیت خود را با وبسایت آغاز کند، به دلیل زمانبر بودن راهاندازی سایت، کار خود را در اینستاگرام شروع کرد و بر اعتمادسازی تمرکز نمود.
این موفقیت اولیه به او انگیزه داد تا با قدرت بیشتری ادامه دهد. با این حال، در نیمه دوم سال ۹۸ و با شیوع ویروس کرونا، کسبوکارها با چالشهای جدیدی مواجه شدند. تعطیلی بازار، محدودیت دسترسی به تأمینکنندگان و مشکلات معیشتی مردم، تقاضا برای خرید طلا را کاهش داد. با وجود این مشکلات، او دوباره تلاش کرد و کار را از سر گرفت.
واکنش خانواده و جلب اعتماد
خانواده عزیزی مانند بسیاری از خانوادههای ایرانی، نگاهی محافظهکارانه به شغل داشتند و امنیت شغلی را بر خلق ارزش ترجیح میدادند. به همین دلیل، او در ماههای اول تصمیم خود را با آنها در میان نگذاشت. پس از کسب موفقیتهای اولیه و رسیدن به فروش قابل توجه در بهمن ۱۳۹۸، موضوع را با پدرش مطرح کرد. نگرانی خانوادهاش به دلیل ریسک بالای بازار طلا قابل درک بود، اما با کسب موفقیتهای بیشتر، حمایت و تحسین آنها را نیز به دست آورد. این تجربه به او آموخت که گاهی باید با صبر و عملکرد خوب، اعتماد دیگران را جلب کرد.
چالشهای یک زن کارآفرین
مریم عزیزی معتقد است زنان در فضای کسبوکار با چالشهای چندجانبهای روبرو هستند. او میگوید: «وقتی یک زن موفق میشود، اغلب جامعه به جای باور به توانمندیهایش، دنبال دلایل دیگری میگردد.» یکی از بزرگترین چالشهای او در ابتدای مسیر، جلب اعتماد تأمینکنندگان در بازار سنتی بود.
او اشاره میکند که حتی در اکوسیستم استارتاپی نیز این چالشها وجود دارد و خاطرهای را نقل میکند: «دوستی به من میگفت سرمایهگذاران روی کسبوکار تو سرمایهگذاری نمیکنند؛ چرا که تو زن هستی و اگر فردا ازدواج کنی و بچهدار شوی، سرمایهشان بلاتکلیف میماند.» او معتقد است در شرایط یکسان، یک مرد تنها با ۲۰ درصد تلاشی که یک زن باید انجام دهد، میتواند موفق شود.
عزیزی به گزارشی با عنوان «ابتکار مؤسسان زن» در بریتانیا اشاره میکند که نشان میدهد تبعیض جنسیتی در تخصیص سرمایه یک مسئله جدی و جهانی است. بر اساس آن گزارش، اگر زنان در شرایط برابر قرار بگیرند، میتوانند ۲۵۰ میلیارد پوند ارزش جدید برای اقتصاد بریتانیا خلق کنند. او معتقد است نتیجه پژوهشی مشابه در ایران نیز میتواند شگفتانگیز باشد.
راهکارهای عبور از موانع و نقش توسعه فردی
عزیزی برای عبور از این موانع، تلاش کرد تا با بالا بردن دانش فنی خود، اعتماد شرکای تجاری را جلب کند. او با استمرار و تمرکز، از فناوری و نوآوری برای بهینهسازی فرآیندها و بهبود تجربه مشتریان استفاده کرد.
او همچنین به ضعف خود در مهارتهای نرم مانند ارتباطسازی و مدیریت در ابتدای مسیر اشاره میکند و میگوید: «به دلیل کلیشههای موجود، در شروع کارآفرینی، ضعف در مهارتهای نرم من را دچار چالش میکرد.» او این مهارتها را از طریق سعی و خطا و با پرداخت هزینههایی آموخت که این فرآیند باعث رشد او در زندگی شخصی و کاری شد.
توصیهای برای کارآفرینان آینده
مریم عزیزی به زنان جوان و کارآفرینان آینده توصیه میکند که از شروع کردن نترسند. او میگوید: «واقعیت این است که شرایط بینقص هیچوقت پیش نمیآید. مهم این است که قدم اول را بردارید.» به باور او، تجربه اولین فروش نیرویی میدهد که هیچ دوره آموزشی قادر به انتقال آن نیست.
نکته دوم او این است که استمرار در ارائه خدمات درست، مهمترین ابزار برای تبدیل شک به اعتماد است. او همچنین توصیه میکند که کارآفرینان روی مهارتهای نرم مانند مذاکره، حل مسئله و مدیریت بحران به اندازه مهارتهای فنی سرمایهگذاری کنند، زیرا این تواناییها در روزهای سخت به کمک آنها خواهند آمد.



























