به گزارش اخبار جهان به نقل از خبرگزاری تسنیم، خبرگزاری تسنیم در مجموعهای از یادداشتها به بررسی زندگی پر فراز و نشیب رهبران مقاومت اسلامی لبنان میپردازد. در همین راستا، زندگی سیدحسن نصرالله، رهبر برجسته و اسطورهای حزبالله لبنان، و نقش او در توسعه محور مقاومت با عنوان «زندگی و زمانه سیدحسن نصرالله» در قالب مجموعهای از مقالات منتشر خواهد شد و قسمت چهل و دوم آن منتشر شده است.
تاکنون سه فصل در مورد شرایط زندگی سیدحسن نصرالله منتشر شده است. فصل اول به «دوران کودکی و نوجوانی» ایشان اختصاص داشت. فصل دوم، «ریشهیابی علل شکلگیری جنگ داخلی لبنان» بود که هدف آن اثبات این بود که جنگ لبنان پدیدهای ناگهانی نبود و ریشههای شکلگیری آن باید شناخته شود؛ زیرا این جنگ هم در روند تاریخی تجارب ملت لبنان نقش داشت و هم به صورت مستقیم باعث شکلگیری «مقاومت اسلامی لبنان» شد و زندگی سیدحسن نصرالله را نیز به صورت مستقیم تغییر داد. فصل سوم، «مرور مهمترین رویدادهای تاریخی تا وقوع جنگ داخلی لبنان» بود که به طور خاص وقایع تاریخی منجر به شروع جنگ داخلی را مورد توجه قرار داد.
روزنامه السفیر در مورد ترور طونی فرنجیه توسط حزب کتائب نوشت: فاجعه اهدن نمایانگر شکست ایده ائتلاف میان راست میانه و راست افراطی است. قسمت سوم با مهاجرت خانواده سیدحسن نصرالله به حومه شهر صور خاتمه یافت و از قسمت سی و سوم، فصل چهارم به «ورود سوریه به جنگ داخلی لبنان» اختصاص دارد. در این فصل، فضای بیروت و جنگ داخلی لبنان پس از بازگشت خانواده سیدحسن نصرالله به جنوب مرور میشود. این موارد به صورت مستقیم در زندگی سیدحسن نصرالله نقش نداشت؛ اما در شکلگیری روح مقاومت در جامعه لبنان اثرگذار بوده است.
در قسمت پیشین با عنوان «راست میانه؛ همپیمان راست افراطی در نبرد با فلسطینیها» توضیح داده شد که جناح راست میانه علیرغم تضادها با راست افراطی، به دلیل رشد جناح چپ به همکاری با آن روی آورد و بستر را برای حمله اسرائیل به بیروت آماده کرد. در قسمت بیست و نهم با عنوان «شبهکودتای مارونیها و ارتش لبنان» آمده است که ریاست جمهوری سلیمان فرنجیه، آغاز ائتلاف میان راست میانه و راست افراطی بود.
برای درک بهتر این موضوع، باید دو روند را در نظر گرفت: روند اول، عجله اسرائیل برای فراگیری جنگ داخلی در لبنان به منظور ایجاد جبهه علیه سازمان آزادیبخش فلسطین بود و حزب کتائب برای ایجاد فضای جنگی دست به جنایت زد. روند دوم، جمعبندی جناح راست از سال 1973 مبنی بر مبارزه با گروههای فلسطینی بود و اداره رکن دوم ارتش لبنان مسئول تسلیح گروههای شبهنظامی وابسته به احزاب راست افراطی شد. بهار 1975، سرکوب جناح چپ لبنان در کنار عملیات علیه سازمان آزادیبخش فلسطینی در پیش گرفته شد.
این تقاطع رخدادها باعث شد تا لبنان به سمت جنایتهای بزرگتر برود. مقامات ارشد جناح راست میانه تصویر واضحی از این دو روند نداشتند. محاکمههای نظامی علیه افسران اداره رکن دوم و فرار چهار نظامی بلندپایه به سوریه نیز در این زمینه معنادار است.
همزمان با تضعیف ائتلاف راست میانه و راست افراطی، چهرههای افراطیتر نسل جوان راست افراطی مانند سمیر جعجع و ایلی حقیبه به سطح رهبری رسیدند. جناح راست میانه برای مقابله با جناح چپ و حل مسأله فلسطینیها وارد ائتلاف با راست افراطی شد؛ اما نمیدانست که راست افراطی و ایالات متحده طرح اشغال بیروت توسط رژیم صهیونیستی را دنبال میکنند.
روند تحولات به سمتی رفت که جناح راست میانه به مرور از راست افراطی فاصله بگیرد. دور دوم نبرد هتلها نقطه عطف مهمی بود و ورود نیروهای موسوم به «قوات الصاعقه» موازنه را تغییر داد. ارتش لبنان به صورت علنی از گروههای مسلح راست افراطی حمایت کرد؛ اما این حمایت موازنه قوا را تغییر نداد. حکومت سوریه به عنوان طرف میانجی وارد میدان شد و مواضع دو طرف تغییر کرد. «قوات الصاعقه» برای پایان دادن به نبرد وارد رایزنی با جناح چپ شدند و «انطوان دحداح» مدیر وقت سازمان امنیت ملی لبنان برای پایان نبرد تلاش کرد. این چرخش نشان میداد سوریه میتواند میان راست افراطی و راست میانه شکاف ایجاد کند و به عنوان «برادر بزرگتر» در صحنه میدانداری کند.
به نظر میرسد این نقطه عطف بود. مقامات دمشق دریافتند که نیروهای همپیمان فلسطینی آنها میتوانند مواضع جناح چپ را تحت تأثیر قرار دهند و اراده خود را به «سلیمان فرنجیه» رئیس جمهور و «انطوان دحداح» رئیس وقت سازمان امنیت ملی لبنان تحمیل کنند.
در جمعبندی باید گفت که ورود سوریه به لبنان فصل عجیبی از بازیگری پیچیده سوریها بود. آنها از طرفی راست افراطی را با خود همراه ساختند و از طرف دیگر میان راست میانه و راست افراطی شکاف ایجاد کردند تا راست میانه نسبت به رژیم صهیونیستی و همپیمانان آن موضع منفی اختیار کند. سوریه در شرایطی وارد میدان لبنان شد که به این جمعبندی رسید که میتواند دینامیسمهای درونی فضای نظامی-امنیتی و سیاسی لبنان را در اختیار بگیرد و با ورود ارتش، تلاش کرد تا دست بالاتر در کلیه امور را در اختیار بگیرد.
آنچه در این قسمت از سلسلهیادداشت بر آن تمرکز شد، تلاش سوریه برای ایجاد شکاف میان جناح راست افراطی و راست میانه بود. سوریه با شناخت عمیق این اختلاف، توانست شکاف بالقوه را به منصه ظهور برساند و عملا ائتلاف میان راست میانه و راست افراطی را به شکست بکشاند. یکی از پیشرانهای اصلی وقوع جنگ داخلی لبنان ائتلاف میان راست میانه و راست افراطی بود و حالا با به شکست کشاندن این ائتلاف، ضربه بزرگی به نقشه اسرائیل وارد میشد. اوج تجلی شکست این ائتلاف را باید در «ترور وحشیانه طونی فرنجیه توسط فالانژها (حزب کتائب)» دانست.
منبع: خبرگزاری تسنیم



























