به گزارش اخبار جهان به نقل از مهر، رمان «رختشوی»، اثری از محمد حنیف، تصویری متفاوت از جنگ ایران و عراق را به تصویر میکشد؛ تصویری که فراتر از میدانهای نبرد و اسلحه، به جهاد خاموش زنان در پشت جبههها میپردازد. این رمان، با زبانی گیرا و روایتی چندوجهی، زندگی زنان رختشویی را در بیمارستان شهید کلانتری، در خلال سالهای جنگ، روایت میکند. زنان فداکاری که در میان ویرانهها و بمبارانها، با شستن لباسهای خونین سربازان و وصله کردن لباسهای پاره، سهم خود را در پیروزی کشور ایفا میکنند.
رمان، بر داستان حبیبه، زنی عراقی الاصل و خانوادهاش تمرکز دارد. این خانواده به دلیل مخالفت با رژیم صدام، به ایران مهاجرت کردهاند و حالا در قلب جنگ، با مشکلات عدیدهای دستوپنجه نرم میکنند. بدگمانیهای ناشی از ریشههای عراقی آنها، چالشی دیگر بر مشکلات زندگی در شرایط جنگی میافزاید و تضاد میان تلاش بیوقفهی حبیبه و فرزندانش برای کمک به جبهه و بدبینیهایی که با آن روبرو هستند، از ارکان اصلی داستان است. حبیبه و دو پسرش، عدنان و عباس، در خانهای کوچک در محلهی ساختمان، نزدیک بیمارستان شهید کلانتری، زندگی میکنند. این بیمارستان که پیشتر ساختمانی از راهآهن بود، در طول جنگ به مرکز درمانی سربازان ایرانی تبدیل شده و رختشورخانهی آن به محلی برای فعالیت این زنان جهادگر و مرکز پشتیبانی از جبههها مبدل شده است.
بوی خون و مواد شوینده، تنها رایحههایی هستند که در این رختشورخانهی واقع در قلب بیمارستان شهید کلانتری، به مشام میرسند. زنان دیگر نیز در این مکان حضور دارند و هر کدام داستانی تلخ و پر از رنج از دوران جنگ را با خود حمل میکنند. داستانها و خاطرات هر زن، بخش مهمی از روایت کلی رمان را تشکیل میدهد و به عمق رنج و مقاومت آنها در شرایط جنگی اشاره دارد.
در این فضای پرالتهاب، یک داستان عاشقانهی پیچیده نیز به داستان اصلی اضافه میشود. عشق عباس، پسر حبیبه، به شیوا، دختر رئیس خط آهن جنوب، در ظاهر ساده به نظر میرسد، اما به سرعت به بحران عاطفی و اجتماعی بزرگتری تبدیل میشود. موانع و مشکلات این رابطه، نشاندهندهی سختیهای زندگی در زمان جنگ و فشارهای اجتماعی بر روابط انسانی است.
شریف، جاسوسی ایرانی که خود را تاجر وطنپرست معرفی میکند و به رزمندگان کمک مالی میرساند، نقش ضدقهرمان داستان را ایفا میکند. او در واقع برای استخبارات عراق خبرچینی میکند و وطنفروشیاش، تنها وسیلهای برای نزدیک شدن به حبیبه است. شخصیت شریف، نشاندهندهی وجود خیانت و تردید در میان مردم در شرایط جنگی است.
رمان «رختشوی» با استفاده از روایت غیرخطی و با چند راوی مختلف نوشته شده است. هر فصل از منظر یک شخصیت، از جمله شیوا، عدنان، عباس و حتی ننه بشیر، روایت میشود و این تنوع در روایت، به غنیتر شدن داستان و درک بهتر مخاطب از شخصیتها و تجربیات آنها کمک میکند. گاهی نیز نویسنده به عنوان راوی وارد داستان میشود و نظرات خود را درباره وقایع و شخصیتها بیان میکند.
در بخشی از رمان، به تصویر کشیدن صحنهی شستن لباسهای خونین سربازان، بهطور دقیق و تأثیرگذاری، رنج و سختی کار زنان را به نمایش میگذارد. جزئیات صحنه، به خواننده کمک میکند تا عمق فداکاری و مقاومت این زنان را درک کند. در این صحنهها، حسی از وحشت و ترس نهفته است که همراه با واقعگرایی رمان، خواننده را تحت تاثیر قرار میدهد. این صحنهها، به خوبی نشان میدهد که چگونه زنان در پس پرده جنگ، با دلیری و مقاومت خود، از سربازان حمایت میکردند.
رمان «رختشوی»، با نگاهی به زندگی روزمره در شرایط سخت جنگ، به بررسی پیچیدگیهای روابط انسانی، فداکاری، عشق، خیانت و امید میپردازد. این رمان، با روایتی دقیق و انسانی، تصویری واقعگرایانه از دوره خاصی از تاریخ ایران و عراق ارائه میدهد و به خواننده اجازه میدهد تا جهاد خاموش و پنهان زنان در پشت جبهه را بهطور عمیق درک کند. این رمان با نگاهی موشکافانه به شخصیتها و چالشهایی که با آن مواجه بودند، به بررسی جوانب مختلف جنگ و پیامدهای آن بر روابط انسانی میپردازد.
رمان «رختشوی» به قلم محمد حنیف در ۴۰۰ صفحه به بهای ۳۹۹ هزار تومان در انتشارات خط مقدم به چاپ رسیده است.
منبع: مهر


























