به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از تسنیم، تالابها که به «کلیههای زمین» نیز معروف هستند، در ۳۰۰ سال اخیر بیش از هر اکوسیستم دیگری در معرض تخریب قرار گرفتهاند. آمار جهانی نشان میدهد که ۸۷ درصد از تالابهای جهان در این مدت از بین رفتهاند. این نابودی بخشی به دلیل تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی و بخشی دیگر نتیجه بهرهبرداریهای بیرویه انسانی از طبیعت بوده است. این روند در ایران، که در یکی از خشکترین مناطق جهان قرار دارد، پیامدهای شدیدتری داشته است.
تابستانی سخت برای تالابهای ایران
در تابستان سال جاری، تعداد زیادی از تالابها و دریاچههای مهم کشور به طور کامل خشک شدند. دریاچه ارومیه، تالابهای امدژ، حوض سلطان، دریاچه نمک، شیمبار، بختگان، گاوخونی، مهارلو، میانگران و هامون در این فهرست قرار دارند. این خشکسالی گسترده تنها ناشی از تغییر اقلیم نیست، بلکه بخش عمده آن به عدم تأمین حقابه تالابها و برداشت بیرویه از منابع آبی کشور مربوط میشود. در رقابت نابرابر برای دسترسی به آب، تالابها قربانی کشاورزی پرمصرف و مدیریت ناکارآمد منابع آبی میشوند.
الهه موحدی، کارشناس محیطزیست، معتقد است بحران تالابها علاوهبر کمآبی، ریشه در ضعف ساختاری سازمان حفاظت محیطزیست دارد. به گفته او، این سازمان وظایف گستردهای بر عهده دارد اما ساختار و ظرفیت آن با این مسئولیتها متناسب نیست. موحدی افزود که نگاه سازمان به حفاظت از تالابها تنها به حفاظت فیزیکی محدود شده است، در حالی که مدیریت مدرن تالابها نیازمند نقشآفرینی فعال در سیاستگذاریهای کلان توسعه و حکمرانی آب است.
این کارشناس، کمبود نیروی انسانی متخصص در حوزه توسعه پایدار را یکی دیگر از چالشها میداند. او توضیح داد که وقتی موضوع سیاستگذاری آب مطرح میشود، کارشناسان سازمان توانایی کافی برای چانهزنی در سطح ملی را ندارند و در نتیجه، سازمان به حاشیه رانده میشود. ضعف در اجرای قوانین نیز از دیگر موانع است؛ با وجود اسناد قانونی متعدد، رویکردی نظاممند برای استفاده از این ابزارها وجود ندارد و قوانین ضمانت اجرایی لازم را ندارند.
حقابه؛ حلقه مفقوده حفاظت از تالابها
بخش دیگری از مشکلات به مسئله حقابه مربوط است. موحدی میگوید طبق قانون، سازمان محیطزیست وظیفه تعیین نیاز آبی تالابها را برعهده دارد و وزارت نیرو موظف به تأمین آن است. اما مطالعات انجامشده اغلب فاقد استانداردهای لازم هستند و در عمل، آب یا به تالاب نمیرسد یا در میانه راه مصرف میشود. بدون نظارت فنی دقیق و ایجاد ایستگاههای پایش، تخصیص حقابه تنها بر روی کاغذ باقی میماند.
بیتوجهی به جوامع محلی و تجربه جهانی
به باور این کارشناس، مدیریت متمرکز و دولتی نیز به این بحران دامن زده است. مدیریت مستقیم بیش از ۲۲۵ تالاب بدون مشارکت دادن سازمانهای مردمنهاد و جوامع محلی، فشار زیادی بر سازمان محیطزیست وارد کرده است. در حالی که میتوان با تکیه بر دانش بومی و مدیریت مردمی، بخشی از تالابها را حفظ کرد، این ظرفیتها نادیده گرفته شدهاند. همچنین، استفاده از تجارب موفق جهانی در این حوزه بسیار محدود و پراکنده بوده است.
آیندهای نگرانکننده
اگرچه تأمین آب شرب همواره در اولویت قرار دارد، اما تا زمانی که بخش کشاورزی که ۸۰ درصد منابع آبی کشور را مصرف میکند، مدیریت نشود، نمیتوان از خشکی تالابها جلوگیری کرد. خشک شدن تالابها در آینده به بحرانهای جدی اجتماعی، امنیتی و بهداشتی منجر خواهد شد که پیامدهای آن کمتر از بحران کمبود آب شرب نخواهد بود.
منبع: تسنیم



























