به گزارش اخبار جهان به نقل از فرادید، تصویری خیرهکننده از یک نهنگ عنبر در حال تجزیه در میان یخهای قطب شمال، توجه جهانیان را به خود جلب کرده است. این نهنگ که به پهلو روی سطح یخ شناور بود، با دهانی باز و بدنی سیاهشده که لکههای نارنجی فساد روی آن مانند زنگزدگی روی کشتی قدیمی دیده میشود، منظرهای شگفتانگیز و تا حدودی هولناک خلق کرده است. نکته جالب توجه حضور یک خرس قطبی است که آرام بر پشت نهنگ در حال تجزیه قدم میزند و در نگاه اول به راحتی قابل مشاهده نیست. این عکس توسط روی گالیتس، عکاس طبیعت، پس از دریافت پیامی از دوستش که ابتدا این صحنه را در ۸۲ درجه عرض شمالی، بالای مدار قطبی مشاهده کرده بود، گرفته شده است.
گالیتس که در اوایل ماه ژوئیه رهبری یک سفر اکتشافی برای گروهی از طبیعتدوستان و عکاسان را از جزایر نروژی اسوالبارد به سمت اقیانوس قطب شمال بر عهده داشت، ۲۴ ساعت کامل را صرف هدایت کشتی یخشکن خود کرد تا به محل جسد نهنگ برسد. این سفر، به جز مشاهده جسد نهنگ، شاهد حضور غیرمنتظره یک خرس قطبی نر در نزدیکی نهنگ نیز بود. کلاس عکاسی وی که شامل بازبینی و ویرایش روزانه تصاویر میشد، با ورود یک خرس ماده به صحنه، جذابیت مضاعفی یافت. گالیتس برای گرفتن عکس از خرس ماده، مجبور به تغییر موقعیت و تلاش برای گرفتن بهترین زاویه از روی بدنه کشتی شد.
گالیتس در این باره میگوید: «مهمانان من برای نخستین بار چنین صحنهای را میدیدند، در حالی که برای من سی و چهارمین بار بود. آنها به اندازه کافی قدر این شانس بینظیر را درک نمیکردند.» اما این تصویر فقط یک منظره زیبا نیست. اینکه یک نهنگ عنبر در چنین عرض جغرافیایی شمالی یافت میشود، جالب توجه است. نهنگهای عنبر معمولاً در آبهای معتدل زندگی میکنند و از مناطق یخی دوری میکنند. گالیتس علاوه بر اطلاع دادن به سایر عکاسان، دو دانشمند متخصص نهنگ، میشل دوترو و شان اوکالاگان را نیز از این کشف باخبر کرد. هر دو دانشمند از دیدن این صحنه بسیار هیجانزده شدند، زیرا این اتفاق بسیار نادر است.
دوترو و اوکالاگان توضیح دادند که نهنگهای عنبر غواصان آبهای عمیق هستند و به طور معمول در غرب اسوالبارد یافت میشوند و فقط نرها در مناطق شمالیتر دیده میشوند. مادهها و نوزادان بیشتر در آبهای جنوبیتر و گرمتر زندگی میکنند. کارشناسان بر این باورند که جریان آب و باد، این نهنگ را به سمت شمال رانده است. با این حال، علت مرگ نهنگ هنوز مشخص نیست. دانشمندان هیچ نشانه قابل مشاهدهای از علت مرگ پیدا نکردند و مرگ را میتوان به کهولت سن، مسمومیت یا شاید آسیب ناشی از برخورد با یک قایق نسبت داد. گالیتس میگوید: «بدون شواهد بیشتر، تعیین علت دقیق مرگ غیرممکن است.»
به منظور ثبت کامل این صحنه، گالیتس و تیمش ۲۴ ساعت دیگر در کنار نهنگ باقی ماندند و از پهپاد برای ثبت تصاویر هوایی استفاده کردند. گالیتس میگوید: «میدانستم که با کمک پهپاد میتوانم وسعت صحنه را به طور کامل ببینم، اما هرگز انتظار چنین صحنهای را نداشتم!» او از یک صفحه نمایش روی کشتی برای مشاهده تصاویر پهپاد و تنظیمات دوربین استفاده میکرد و هیجان وصفناپذیری را تجربه کرد. وی میگوید: «وقتی پهپاد را هدایت میکردم از شدت هیجان فریاد میزدم. روزی که دیگر هیجانزده نشوم، روزی است که دیگر عکاسی نخواهم کرد.»
تصویر نهایی آنقدر شگفتانگیز بود که برخی کاربران شبکههای اجتماعی، گالیتس را به ساخت یا دستکاری آن با هوش مصنوعی متهم کردند. گالیتس در پاسخ به این اتهامات میگوید: «متاسفانه، این چیزی است که امروزه بیشتر و بیشتر میبینیم. وقتی تصویری خاص و بینظیر منتشر میشود، مردم شکاک میشوند. من درک میکنم چرا، زیرا قبلاً قربانی چنین فریبهایی بودهاند. زمانی که اعتماد به تصاویر از بین برود، باور کردن یک تصویر واقعی دشوار میشود.» اما گالیتس اطمینان میدهد که نه تنها هزاران عکس دیگر از زوایای مختلف دارد، بلکه فایلهای خام را نیز در اختیار دارد تا صحت تصاویر را ثابت کند.
در طول آن روز در ماه ژوئیه، گروه کنار نهنگ ماند و گالیتس آن را در مه، نور روز و خورشید نیمهشب ثبت کرد. چند ساعت بعد، یک خرس ماده به خرس نر پیوست و عکاسان شاهد تلاش این جفت برای نفوذ به پوست ضخیم لاشه بودند. خراشهایی روی پوست نهنگ ظاهر شد، زیرا خرس ماده سعی در نفوذ با لیسیدن، گاز گرفتن و کشیدن فک داشت. گالیتس توصیف میکند که حرکت خرس ماده، بالا و پایین رفتن، وارد شدن به آب و تلاش برای نفوذ، نشاندهندهی ناامیدی او بود.
در لحظاتی، خرسها آب تازه از یخها مینوشیدند، روی پشت خود غلت میزدند و میپریدند. این رفتار بازیگوشانه یکی از چیزهایی است که گالیتس دوست دارد تماشا کند. سطح لاشه زیر پنجههای خرسها نرم و انعطافپذیر بود، زیرا تجزیه موجب آزاد شدن حبابهای گاز میشد. گالیتس آن را شبیه یک بالشت هوایی بزرگ توصیف میکند، البته نه آنقدر محکم که فکر کنید. خدمه کشتی از بوی ناخوشایند آن در امان بودند، زیرا در قطب شمال، اگرچه شبیه یک فریزر بزرگ است، گاهی اوقات بوی نامطبوعی به مشام میرسد.
در نهایت، گروه حرکت کرد و گالیتس از همکارانش شنید که جسد در عرض چند روز توسط باد شمالی جابهجا شده و ناپدید شده است. هفته بعد، گالیتس با گروه دیگری بازگشت و تأیید کرد که نهنگ دیگر در آن محل وجود ندارد. این رویداد نادر و تصاویر حیرتانگیز آن، نه تنها زیبایی بینظیر طبیعت را نشان میدهد، بلکه نشاندهنده آسیبپذیری گونههای حیات وحش و تأثیر تغییرات آب و هوایی بر محیط زیست قطب شمال است.
منبع: فرادید


























