به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از عصرایران، در سال ۱۴۰۴ همچنان مناظرههایی درباره موضوع «دوستی یا دشمنی با اسرائیل» در جریان است، اما شاید زمان آن رسیده باشد که به جای این بحثهای بیپایان، بر اساسیترین اصل کشور یعنی حفظ تمامیت ارضی ایران تمرکز شود.
این پرسش مطرح میشود که چرا در شرایط فعلی، انرژی فکری جامعه باید صرف موضوعات بدیهی مانند شناخت دشمن یا عاملان جنگ شود. این در حالی است که تاریخ ایران در سه قرن گذشته، گواه تجزیههای مکرر بوده و واقعیت «دشمن خارجی» را آشکار کرده است.
بررسی تاریخ معاصر جهان نشان میدهد که ایده «جهان بدون مرز» یک واقعیت پایدار نبوده است. شعارهایی مانند «دهکده جهانی» که در دو دهه پایانی قرن بیستم، از سال ۱۹۹۰ تا حدود ۲۰۱۰، رواج یافت، یک دوره کوتاه بود. وقایعی مانند جنگ یوگسلاوی، تجزیه چکواسلواکی، حمله آمریکا به عراق و افغانستان و سقوط لیبی، اهمیت مرزها را به اثبات رساند. امروزه نیز بحرانهایی چون جنگ سوریه، درگیری در اوکراین و رقابت چین و آمریکا، بار دیگر بر اهمیت تمامیت ارضی به عنوان معیار اصلی بقا تأکید میکند.
نقشه پادشاهی ایران (پرشیا) ۱۶۴۶ میلادی، اثر جان اسپید
تاریخ ایران نیز بر همین اصل تأکید دارد: موفقیت هر حکومتی در ابتدا به توانایی آن در حفظ سرزمین بستگی دارد و اصلاحات اقتصادی یا فرهنگی بدون آن بیثمر خواهد بود. از دوره آقامحمدخان قاجار به بعد، ایران شاهد جدایی بخشهای مختلفی از خاک خود بوده است. عهدنامههای گلستان و ترکمانچای در دوره قاجار و جدایی بحرین و ارارات کوچک در دوره پهلوی، نمونههایی از این تجزیهها هستند. در این دوران، قفقاز، بخشهایی از آسیای میانه و افغانستان از ایران جدا شدند و بلوچستان به دو بخش تقسیم شد.
نقشهٔ ایران در زمان سلسله افشاریه در سال ۱۱۲۶ خورشیدی برابر با ۱۷۴۷ میلادی
این نقشه به دست رضا امانوئل بوئن جغرافیدان و نقشهکش بریتانیایی ترسیم شدهاست
در مقابل این تاریخ، چهار دهه گذشته یک دوره استثنایی به شمار میرود. با وجود وقوع جنگ تمامعیار و تحمل تحریمها و فشارهای بینالمللی، هیچ بخشی از خاک ایران جدا نشده است. این دستاورد، دوره اخیر را به یکی از موفقترین دورهها در تاریخ معاصر ایران از نظر حفاظت از تمامیت ارضی تبدیل کرده است.
نقشه ایران و توران در دوره قاجاریه که به وسیله آدولف اشتیلر ترسیم شد
این رویدادهای تاریخی، بخشی از حافظه جمعی ایرانیان است و تأکید میکند که اولین و مهمترین معیار برای ارزیابی هر حکومتی، توانایی آن در «حفظ خاک» است. برای کشوری با تمدن هفتهزارساله، پاسداری از بقای سرزمین یک اولویت بنیادین محسوب میشود.
برخی معتقدند که مناظراتی با حضور چهرههایی چون صادق زیباکلام، موسی غنینژاد، مطهرنیا و جبراییلی به روشنگری در جامعه کمک میکند. اما دیدگاه دیگری وجود دارد که این بحثها، با ایجاد شک و تردید در نسل جدید درباره مسائل اساسی، به تضعیف روحیه ملی منجر میشود.
در پایان، تأکید شده است که روشنفکران باید از اصول بدیهی کشور دفاع کنند، نه اینکه آنها را انکار نمایند. در ایران، اصلیترین و بدیهیترین اصل، حفظ تمامیت ارضی است؛ زیرا سایر جنبههای ملی مانند اقتصاد و فرهنگ به پایداری این اصل وابسته هستند.
منبع: عصرایران



























