به گزارش اخبار جهان به نقل از خبرگزاری مهر، ایران با برخورداری از موقعیت جغرافیایی استراتژیک در یکی از مهمترین آبراههای جهان، یعنی خلیج فارس، پتانسیل عظیمی در صنعت بانکرینگ دریایی دارد؛ صنعتی که سالانه گردش مالی بیش از ۲۰ میلیارد دلاری را در منطقه رقم میزند. با این وجود، سهم ایران از این بازار پررونق کمتر از ۵ درصد است، در حالی که امارات متحده عربی با بهرهگیری از منابع سوخت، تا حدی از طریق قاچاق از ایران، حدود ۹۰ درصد از این بازار را در اختیار گرفته است. این در حالی است که سالانه حدود ۵۰ هزار کشتی در خلیج فارس تردد میکنند و نیاز مبرمی به خدمات بانکرینگ، از جمله تأمین سوخت، دارند.
موقعیت ممتاز ایران در خلیج فارس و دریای عمان، این کشور را قادر میسازد تا به راحتی از رقبای منطقهای مانند امارات پیشی بگیرد. ایران میتواند پایگاههای بانکرینگ خود را در نقاط مختلف، حتی خارج از خلیج فارس و در دریای عمان، مستقر کند؛ استان هرمزگان با دارا بودن پالایشگاههای بزرگ و دسترسی به هر دو آبراهه، نقش کلیدی در این زمینه ایفا میکند. اما تحقق این پتانسیل عظیم، مستلزم برنامهریزی دقیق، سرمایهگذاریهای کلان و اتخاذ سیاستهای هوشمندانه در داخل و خارج است.
مجید یوسفی، استاد دانشگاه و فعال در صنعت تولید و پالایش فرآوردههای نفتی، در گفتگو با اخبار جهان، بانکرینگ دریایی را سلاحی استراتژیک در دیپلماسی انرژی، اشتغالزایی و ارزآوری پایدار توصیف کرد. وی با اشاره به وابستگی بیش از ۹۰ درصدی تجارت جهانی به حملونقل دریایی، بر اهمیت تأمین به موقع سوخت برای تداوم زنجیره تأمین جهانی تاکید کرد. کشورهایی مانند سنگاپور، امارات و هلند با سرمایهگذاری در زیرساختهای پیشرفته بانکرینگ، به قطبهای اصلی این صنعت تبدیل شده و از این طریق، میلیاردها دلار درآمد کسب میکنند.
یوسفی با انتقاد از عدم استفاده از ظرفیتهای ایران در این حوزه، کمبود زیرساختها، فقدان لجستیک حرفهای، کمبود ناوگان مدرن سوخترسان و فقدان سیاستگذاری کلان را از دلایل عقبماندگی ایران برشمرد. وی با اشاره به ریسکهای این صنعت، از جمله خطرات زیستمحیطی ناشی از نشت سوخت، نوسانات قیمت نفت، خطرات امنیتی مانند قاچاق سوخت و تخلفات مقرراتی، بر اهمیت رعایت استانداردهای بینالمللی مانند MARPOL، ISO 8217 و الزامات IMO 2020 تأکید کرد. بیتوجهی به این مقررات میتواند منجر به از دست رفتن جایگاه جهانی بنادر ایران شود.
یوسفی، آینده بانکرینگ را در گرو هوشمندسازی عملیات، استفاده از سوختهای سبز (LNG، متانول و سوختهای کربنخنثی) و دیجیتالسازی فرآیندها دانست. به گفته وی، استفاده از فناوریهایی مانند بلاکچین برای ثبت شفاف تراکنشها، اینترنت اشیا برای پایش لحظهای جریان سوخت و هوش مصنوعی برای پیشبینی تقاضا، برای رقابت در این صنعت ضروری است. نقش دولت در این راستا حیاتی است؛ دولت باید به عنوان تسهیلگر، پشتیبان و ناظر عمل کند و از طریق تعیین تعرفههای رقابتی، توسعه اسکلههای سوخت، زیرساختهای ذخیرهسازی و تسهیل روابط بینالملل، زمینه ورود مؤثر ایران به بازار بانکرینگ را فراهم آورد.
مزایای بانکرینگ برای اقتصاد ایران فراتر از ارزآوری مستقیم است. این صنعت میتواند منجر به توسعه تجارت بندری، اشتغالزایی، انتقال فناوری، افزایش قدرت ژئوپلیتیکی، تعاملات دیپلماسی انرژی و همافزایی با صنایع پاییندستی نفت و گسترش خدمات پشتیبانی دریایی شود. با این حال، باید ریسکهایی مانند آلودگی زیستمحیطی، هزینههای بالای نگهداری و سرمایهگذاری، فشار بر منابع داخلی سوخت و تهدیدات تحریمها نیز در نظر گرفته شود. موفقیت در این عرصه مستلزم تعادل هوشمندانه بین سود اقتصادی، پایداری زیستمحیطی و چابکی عملیاتی است.
به باور یوسفی، بانکرینگ نفتی صرفاً به فروش سوخت محدود نمیشود و اثرات اقتصادی چندلایه و پایداری دارد؛ از جمله درآمد ارزی پایدار، توسعه تجارت بندری، اشتغالزایی در حوزههای فنی، آزمایشگاهی و مدیریتی و افزایش قدرت ژئوپلیتیکی و دیپلماسی انرژی کشور. کشوری که بتواند بانکرینگ منطقهای را کنترل کند، به گلوگاه سوخترسانی کشتیهای بینالمللی تبدیل میشود و نقش تعیینکنندهای در معادلات منطقهای و جهانی ایفا میکند. با این حال، بدون مدیریت دقیق و برنامهریزی اصولی، این فرصت طلایی میتواند به خسارتهای جبرانناپذیری منجر شود.
یوسفی سه ضلع مثلث موفقیت در صنعت بانکرینگ را دانش فنی، لجستیک پیشرفته و انطباق کامل با استانداردهای بینالمللی برشمرد. این سه عنصر برای تبدیل شدن به بازیگری مؤثر در این بازار پررقابت ضروری است. در نهایت، میتوان گفت که ایران با موقعیت جغرافیایی استراتژیک خود، پتانسیل تبدیل شدن به یک قطب بانکرینگ در منطقه را دارد؛ اما تحقق این پتانسیل، مستلزم برنامهریزی دقیق، سرمایهگذاریهای کلان و اتخاذ سیاستهای هوشمندانه است.
منبع: خبرگزاری مهر



























