به گزارش وبسایت اخبار جهان، فرانتس شوبرت آهنگساز برجسته اتریشی در عمر کوتاه خود میتوانست ۹ سمفونی، ۱۴ کوارتت زهی، دو تریوی پیانو و بسیاری آثار زیبای دیگر خلق کند، اما آنچه نام و جایگاه او را بیهمتا نگه میدارد، لیدهای او هستند. او در ۳۱ سال زندگی خود ۶۰۳ لید یا ترانه خلق کرد که نشاندهنده علاقه شدید او به آواز است.
شوبرت در خانوادهای با ۱۴ فرزند متولد شد و از سن پنج سالگی به یادگیری پیانو پرداخت. او از آهنگسازان بزرگ seperti هاید، موتسارت و بتهوون تأثیر گرفت. در آثار او، ویولن و ویولنسل خط آواز را دنبال میکنند و پیانو در حقیقت نقش همراهیکننده دارد.
موسیقی کلاسیک یکی از بزرگترین دستاوردهای تاریخ فرهنگ است و زبان جهانی است که مرز نمیشناسد. شناخت موسیقی کلاسیک به معنای شناخت بخشی از خلاقیت هنری بشر است و در عین حال، تمرینی برای پرورش گوش موسیقایی و شنیدن دقیقتر است.
موسیقی کلاسیک فرمول خوشی و آگاهی را برپا میکند که وظیفه شعر را «لذت بخشیدن و آموختن» میداند. این فرمول باعث میشود که اثر هر یک از دو بعد را دوچندان کند. با این همه، موسیقی کلاسیک رویکردی ویژه به این فرآیند دارد و حکمت و دانایی را نه بازنمایی، بلکه تجسم میکند.
در موسیقی کلاسیک بیکلام، احساسات و اندیشهها غالباً بهصورت کلی و بینام بیان میشوند. موسیقی نه میتواند چیزی را «بگوید» و نه «نشان دهد»؛ اما همین ناتوانی به مزیتی یگانه بدل میشود. این هنر از رهگذر لذتی که برمیانگیزد، مفاهیم را در دسترس درک قرار میدهد.
در ایران، موسیقی کلاسیک به هنری لوکس، پیچیده و مخصوص گروهی محدود از جامعه تلقی میشود. این وضعیت دلایل متعددی دارد که ریشههای آن را میتوان در عوامل تاریخی، آموزشی، اقتصادی، فرهنگی و رسانهای جستوجو کرد.
در ایران، آموزش موسیقی تقریباً بهطور کامل بر دوش خانوادهها و آموزشگاههای خصوصی قرار دارد. این ساختار سبب میشود تنها خانوادههایی که توان مالی و آگاهی فرهنگی کافی دارند فرزندان خود را به سمت آشنایی با موسیقی کلاسیک سوق دهند.
عامل دیگر، هزینه بالای یادگیری و مصرف موسیقی کلاسیک است. سازهای کلاسیک مانند پیانو، ویولن، ویولا یا ویولنسل قیمتهای بسیار بالا و گاه غیرقابلدسترس دارند. هزینههای نگهداری و تنظیم این سازها نیز کم نیست و کلاسهای خصوصی با اساتید کارآزموده مبالغ بالایی میطلبد.
در نهایت، ذائقه عمومی نیز نقش مهمی دارد. موسیقی پاپ و سنتی، به دلیل سهولت درک و پیوند تاریخی با فرهنگ عامه، مخاطبان گستردهتری دارند. موسیقی کلاسیک، اگرچه در میان قشر تحصیلکرده یا علاقهمند به هنرهای جدی محبوبتر است، هنوز نتوانسته در سطح عمومی به رقیبی جدی برای دیگر گونهها تبدیل شود.
محققان دانشکده پزشکی دانشگاه شانگهای جیائوتنگ کشف کردهاند که مغز ما چگونه موسیقی را پردازش میکند و چگونه آهنگهای خاص میتوانند خلق و خوی ما را بهبود ببخشد. این مطالعه روی بیماران مبتلا به افسردگی مقاوم به درمان متمرکز بود.
محققان دریافتند که موسیقی لذتبخش شبکه پیچیدهای را فعال میکند که شامل قشر شنوایی یعنی مرکز پردازش صدا در مغز و دو ناحیه عمیقتر مغز است: هسته بستر نوار انتهایی (BNST) و هسته آکومبنس (NAc). هنگامی که بیماران به موسیقی که از آن لذت میبردند گوش میدادند، این نواحی مغزی فعالیت بیشتری نشان میدادند و ارتباط بهتری با یکدیگر داشتند.
محققان امیدوارند که بتوانند یافتههای تحقیقاتی خود را به سطح بالینی، توسعه ابزارها و برنامههای کاربردی موسیقی درمانی راحت و مؤ


























