به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از فرارو، تحصیل و زندگی در تهران برای یک جوان ۱۹ ساله که تازه پا به عرصه استقلال گذاشته، میتواند با چالشهای متعددی همراه باشد.
اکثر دانشجویان ورودی دانشگاهها، نوجوانانی هستند که دوران دبیرستان را پشت سر گذاشته و وارد مرحله جدیدی از زندگی شدهاند. برخی از داوطلبان کنکور، در زمان انتخاب رشته، دانشگاههای تهران را در اولویت خود قرار دادهاند و به دورههای روزانه، شبانه و حتی خودگردان نیز فکر کردهاند. اما اگر خانوادهها از توان مالی کافی برخوردار نباشند، دانشجویان از همان ابتدای ورود به دانشگاه، با نبردی جدید برای تامین نیازهای اساسی و پیشرفت تحصیلی روبرو میشوند. سوالی که مطرح میشود این است: آیا دانشجویان همچنان “آمدن به تهران برای تحصیل” را انتخاب میکنند؟
**مبارزه دانشجویان با اجارههای سرسامآور در تهران**
اطلاعات مربوط به خوابگاهها در دفترچه انتخاب رشته کنکور، بر تصمیم برخی از داوطلبان برای تحصیل در تهران تاثیرگذار بوده است. آن طور که روزنامه شرق گزارش داده، در بخش توضیحات دفترچه انتخاب رشته کنکور سال ۱۴۰۴-۱۴۰۵، بسیاری از دانشگاهها به عدم اختصاص خوابگاه، عدم تعهد به ارائه خوابگاه یا ارائه خوابگاه به صورت معرفی به خوابگاههای خودگردان یا ملکی اشاره کردهاند. این بدان معناست که برخی از دانشجویان، علاوه بر نگرانیهای تحصیلی، باید مسئله تامین مسکن را نیز مدیریت کنند.
بر اساس آخرین گزارشها، قیمت مسکن در پایتخت طی سالهای اخیر بیش از ۱۰ برابر افزایش یافته و روند صعودی اجارهبها نیز ادامه دارد. در گزارشی ذکر شده است: مبالغی که تا چند سال پیش میتوانست سرمایه خرید یک خانه در تهران باشد، امروزه تنها کفاف هزینه اجاره یک واحد مسکونی را میدهد. در مناطقی نزدیک به دانشگاههای بزرگ مانند انقلاب، آزادی، امیرآباد و ونک، اجاره یک واحد ۴۰ متری به بیش از ۱۵ میلیون تومان در ماه رسیده است.
ظرفیت خوابگاههای دولتی نیز محدود است. مسعود گنجی، رئیس صندوق رفاه دانشجویان، اعلام کرده است که حدود ۲۲۴ هزار نفر در خوابگاههای دانشجویی سکونت دارند. این در حالی است که ظرفیت خوابگاهی موجود حدود ۲۱۷ هزار نفر است و امکان اسکان تمامی متقاضیان در خوابگاههای دولتی وجود ندارد.
این آمار مربوط به اردیبهشت ۱۴۰۴ و پیش از طرح وزیر علوم، حسین صراف، برای برونسپاری خدمات دانشگاهی است. وی در مصاحبهای اظهار داشت: یکی از برنامههای وزارت علوم کاهش وابستگی آموزش عالی به بودجه دولتی است، زیرا حل مشکلات اقتصادی آموزش عالی بدون استفاده از روشهای جدید تامین مالی امکانپذیر نیست. این موضوع باعث کاهش ظرفیت خوابگاهها شده است.
یکی از دانشجویان ورودی سال ۱۴۰۲ دانشگاه صنعتی شریف در گفتگو با فرارو اظهار داشت: من از زاهدان به تهران آمدم. پس از اعلام عدم تخصیص خوابگاه، مجبور شدم با سه نفر دیگر یک اتاق کوچک در منطقه جیحون اجاره کنم. اجاره این اتاق ماهانه ۱۸ میلیون تومان است. نیمی از وقت ما صرف نگرانی برای پرداخت اجاره و نیم دیگر صرف فکر کردن به این موضوع میشود که چه بخوریم. قیمت گوجه فرنگی در نزدیکی خانه ما در زاهدان کیلویی ۱۰ تا ۱۵ هزار تومان بود، اما در اینجا باید برای خرید یک کیلو گوجه فرنگی ۳۰ هزار تومان پرداخت کنیم.
**شش ساعت در راه، هشت ساعت در دانشگاه**
تهران به دلیل وسعت زیاد و ترافیک سنگین، یکی از پرچالشترین شهرها برای دانشجویان غیربومی محسوب میشود. هزینه استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی در سال ۱۴۰۴ برای هر سفر با مترو و اتوبوس به ۵ تا ۷ هزار تومان رسیده است. دانشجویانی که مجبورند در شرق، استان البرز یا جنوب شهر سکونت کنند، روزانه تا سه تا شش ساعت را در مسیر دانشگاه سپری میکنند. این دشواری در مناطقی که دسترسی به وسایل نقلیه عمومی کافی نیست، بیشتر احساس میشود.
اکثر دانشجویان تلاش میکنند در حاشیه تهران خانهای اجاره کنند تا هزینههای خود را کاهش دهند، اما این تصمیم، رفت و آمد به دانشگاه را با چالشهای جدی مواجه میکند. بهار، دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی، در مورد تجربه خود به خبرنگار فرارو گفت: حرکت مترو پرند هر یک ساعت انجام میشود، به این معنی که اگر از یک قطار جا بمانید، گویی از زندگی عقب افتادهاید. هزینه تاکسی نیز ۷۰ هزار تومان است. چگونه میتوان هر روز نزدیک به ۲۰۰ هزار تومان برای کرایه تاکسی پرداخت کرد؟ بنابراین، هزینه تاکسی برای دانشجویان بسیار بالا و غیرقابل تحمل است.
از سوی دیگر، تاخیرها و ازدحام در برخی خطوط مترو باعث میشود که دانشجویان دیر به کلاس برسند و مورد توبیخ اساتید قرار گیرند. یکی از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی اظهار داشت: من از ورامین به تهران میآیم و باید ساعت ۶ صبح حرکت کنم تا بتوانم به کلاس ۸ برسم.
گاهی اوقات از خستگی در کلاس به خواب میروم. در مترو و اتوبوس آنقدر ازدحام وجود دارد که احساس میکنیم از جنگ برگشتهایم. ای کاش حداقل از برخی نقاط مانند آزادی یا صادقیه، سرویسی برای برخی از دانشگاهها در نظر گرفته میشد. دلم میخواهد به خانه برگردم. باور کنید در شهر خودمان، میتوان در دو ساعت کل شهر را گشت و هوای تازه تنفس کرد، نه دود و آلودگی!
**کار؛ تجربه یا اجبار؟**
با توجه به شرایط اقتصادی موجود، بسیاری از دانشجویان غیربومی در تهران برای تامین هزینههای زندگی خود مجبور به انجام کار پارهوقت هستند. اگرچه اشتغال دانشجویی پدیدهای رایج در سراسر جهان است و در برخی موارد، به ویژه زمانی که کار با رشته تحصیلی مرتبط باشد، میتواند زمینه ورود به بازار کار را فراهم کند، اما یافتن چنین فرصتهایی دشوار است.
در سالهای گذشته، طرحی با عنوان “همیار دانشجو” اجرا شد. به گفته حمیدرضا نوری، معاون سابق فرهنگی و دانشجویی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی، این طرح علاوه بر کمک به تامین بخشی از هزینههای زندگی، تجربه کاری را نیز برای دانشجویان فراهم میکرد. با این حال، میزان دستمزد پرداختی در این طرح به هیچ عنوان برای تامین هزینههای واقعی زندگی کافی نبود.
در شرایط فعلی، کار برای بسیاری از دانشجویان نه تنها فرصتی برای کسب تجربه، بلکه ضرورتی برای گذران زندگی است؛ ضرورتی که آنها را به سمت مشاغل طاقتفرسا سوق میدهد. اشکان، دانشجوی دانشگاه علم و صنعت، در انبار دیجیکالا مشغول به کار است. وی به خبرنگار فرارو گفت: کلاسهای من ساعت ۴ بعدازظهر تمام میشود و بلافاصله به محل کار میروم و از ساعت ۵ عصر تا ۳ بامداد در آنجا مشغول به کار هستم.
وقتی به خانه برمیگردم، دیگر جانی در بدنم باقی نمانده است. فقط کمی میخوابم و دوباره باید به دانشگاه بروم. اگرچه کار من به صورت پارهوقت است، اما برای اینکه بتوانم از پس هزینهها برآیم، مجبورم بیشتر شبها اضافه کار کنم. اگر به گذشته برگردم، یکی از دانشگاههای شهر خودمان را انتخاب میکردم.
آناهیتا نیز در موسسه قلمچی به عنوان مشاور کنکور فعالیت میکند. او که خود از رتبههای برتر کنکور بوده، وظیفه راهنمایی و تدریس به داوطلبان را بر عهده دارد. او درباره وضعیت کاری خود گفت: تمام این فشارها برای ماهی یک تا پنج میلیون تومان است.
موسسه قلمچی سهم بیشتری از شهریه کلاسها را برمیدارد، زیرا معتقد است که ما دانشآموزان را مدیون تبلیغات خود هستیم. در نهایت، این کار اصلاً بهصرفه نیست، اما راه دیگری ندارم. نکته این است که کارفرما انگار رتبههای برتر کنکور را نیروی کار ارزان قیمت میداند! دانشجو هستی و پارهوقت کار میکنی، پس نه بیمه میشوی و نه قرار است حقوقی بر پایه قانون کار دریافت کنی.
به مرور زمان، کار و درس برای دانشجویان به روندی فرسایشی تبدیل میشود. آنها از درسهای خود عقب میمانند و این چرخه خستگی و فشار به طور مداوم تکرار میشود. این در حالی است که به گفته برخی از کارشناسان، وضعیت اقتصادی و رفاه دانشجویان تاثیر مستقیمی بر بازدهی تحصیلی آنها دارد. به گفته آنها، هر چه اضطراب ناشی از وضعیت معیشتی بیشتر باشد، دانشجویان به لبه پرتگاه افسردگی نزدیکتر میشوند.
منبع : فرارو



























