به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از تابناک، کتاب «دلبافته» نوشته مریم علیبخشی که خاطرات زهرا قاسمی، همسر شهید حسین پورجعفری را در بر میگیرد، به تازگی توسط انتشارات خط مقدم به چاپ دوم رسیده است.
شهید پورجعفری از قدیمیترین همرزمان و یاران شهید حاج قاسم سلیمانی بود و رفاقت او با سردار سلیمانی به دوران جنگ و زادگاهش در کرمان بازمیگردد. او در حمله ساعت ۱:۲۰ بامداد ۱۳ دی ۱۳۹۸ در فرودگاه بغداد به همراه سردار سلیمانی به شهادت رسید. کتاب «دلبافته» از نگاه همسر شهید، زندگی حاج حسین و دوستی چنددهساله او با حاج قاسم را روایت میکند. به گفته نویسنده، این کتاب شامل بخشهایی از زندگی شخصی راوی و تجربه سالها زندگی مشترک با یک مرد مبارز و فراز و نشیبهای آن است.
ژاله معینی، نویسنده و پژوهشگر ادبی، یادداشتی برای معرفی و بررسی این کتاب نوشته که برای انتشار در اختیار تابناک قرار گرفته است.
مروری بر کتاب «دلبافته»
کتاب «دلبافته» خاطرات همسر سردار شهید حسین پورجعفری است که مریم علیبخشی آن را به نگارش درآورده و انتشارات خط مقدم آن را منتشر کرده است. نام «دلبافته» انتخابی هوشمندانه و متناسب با محتوای کتاب است. خاطرات با زبانی صمیمی و دلنشین روایت شده، به طوری که میتوان ۲۴۸ صفحه کتاب را بدون خستگی مطالعه کرد، زیرا زندگی واقعی و بدون شعار در آن جریان دارد.
برخی انسانها زندگی معمولی دارند؛ به دنیا میآیند، بزرگ میشوند، ازدواج میکنند، صاحب فرزند و نوه میشوند و در نهایت از دنیا میروند. اما گروهی دیگر زندگی خاصی دارند و شهادت سرنوشت آنهاست. شخصیتهای این کتاب نیز از میان خاطرات یک زن رنجدیده معرفی میشوند و در نهایت به شهادت میرسند.
خانم زهرا قاسمی همزمان با بافتن فرش، خاطراتش را نیز روایت میکند. او زندگی خود را به یک تابلوی فرش نفیس تشبیه میکند که نمیتوان بر آن قیمت گذاشت. راوی از خانواده پرجمعیت و سنتی خود، کودکی و زادگاهش (گلباف) میگوید و به آشنایی و ازدواج با مردی میپردازد که بهتدریج او را شناخته است. او از گرههای زندگی، بیماری، فرزند، آوارگی، سفرها و انتظارهای تمامنشدنی به خاطر شغل همسرش سخن میگوید و همچنان با عشق از «آقا حسین» خود یاد میکند.
خانم قاسمی جزئیات زندگی مشترکشان، از خرید عروسی تا سختیها و شادیهای سفرهای کاری را با لهجه کرمانی به خوبی روایت میکند. او همچنان مراقب است حرفی نزند که برخلاف رضایت همسرش باشد. برخی از روایتهای زنانه او، مانند خاطره تصادف و رانندگی حسین آقا، رگههایی از طنز دارد. در بخشهایی دیگر، روایت او به مرثیهای برای شهادت همسرش و سردار سلیمانی تبدیل میشود و خواننده را با خود به مزار شهدای کرمان میبرد؛ جایی که سردار سلیمانی وصیت کرده بود در کنار شهید یوسفاللهی به خاک سپرده شود.
سردار حسین پورجعفری و سردار قاسم سلیمانی تا پایان همراه یکدیگر بودند. سردار پورجعفری دو بار درخواست بازنشستگی کرده بود، اما وابستگی به سردار سلیمانی مانع شد و در نهایت در کنار او به شهادت رسید.
در این کتاب، صدای زهرا قاسمی با لحن خودش شنیده میشود. او نقش سردار پورجعفری را در زندگی شخصی و همرزمی با سردار سلیمانی به خوبی ترسیم میکند. مخاطب با شخصیتی آشنا میشود که مرد خانواده بود، به صله رحم اهمیت میداد، در کارهای خانه کمک میکرد، خستگیناپذیر و بخشنده بود. او یار وفادار سردار سلیمانی و محافظی بود که به خانواده سردار نیز توجه داشت، به طوری که پس از شهادتش، زینب، دختر سردار سلیمانی، جای خالی او را حس میکرد.
این کتاب نثری ساده، روان و صمیمی دارد و روایت مستقیم و بیواسطه راوی با تکیهکلامهای خودش، اثر را دلنشین کرده است. با این حال، از نظر ویرایشی، چند نکته وجود دارد. در تدوین خاطرات، معمولاً سوالات مصاحبهکننده حذف میشود و اگر راوی، مصاحبهکننده را مخاطب قرار دهد، آن بخش نیز باید اصلاح گردد. در این کتاب، مواردی وجود دارد که زهرا خانم، مصاحبهکننده را «خانم» خطاب میکند. همچنین، حالتهای راوی مانند [بغض میکند] و [میخندد] که در زمان مصاحبه ثبت شده، باید در تدوین نهایی حذف میشد.
منبع: تابناک



























